مدرسه علمیه حضرت آمنه قم

|ورود
بهائیت؛ پیش به سوی جنگ با خدا!
ارسال شده در 30 دی 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در مذهبی

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رِبا در لغت به معنای زیادی سود آمده و یا همان زیادی سودی که وام دهنده، از قرض خود می‌گیرد. رِبا یکی از اَرکان موجودیت نظام سرمایه‌داری غارت‌گر (مخصوصاً زرسالاران یهود) را تشکیل می‌دهد. همان‌گونه که می‌دانیم، ادیان الهی از رِبا به شدت نهی کرده و در دین مبین اسلام رِبا، به جنگ با خدا و رسول، تعبیر شده است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنينَ" فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ… [بقره/279-278]؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا بترسید و زیادی ربا را رها کنید اگر به راستی اهل ایمانید" پس اگر ترک ربا نکردید آگاه باشید که به جنگ خدا و رسول او برخاسته‌اید….».
اما حسینعلی نوری (معروف به بهاءالله)، با نادیده گرفتن این سیره، رِبا را در مسلک خود جایز اعلام می‌دارد؛ هم‌چنان که اشراق خاوری به نقل از او می‌نویسد: «در لوح زین المقربین می‌فرمایند…: اکثری از ناس به این فقره مشاهده می‌شوند. چه اگر رِبحی در میان نباشد، اُمور مُعطل و مُعوق خواهد ماند. نفسی که موفق شود با هم‌جنس خود یا هم‌وطن خود و یا برادر خود مدارا نماید و یا مراعات نماید به دادن قرض الحسن، کمیاب است. لذا فضلاً علی العباد (منتی بر بندگان) رِبا را مثل معاملات دیگر که ما بین ناس متداول است قرار فرمودیم. یعنی ربح نقود از این حین… حلال و طیب و طاهر است».[1] در ادامه به بررسی چند اشکال پیرامون این حکم بهائیان می‌پردازیم.
اشکال اول: ملاحظه نمودیم حسینعلی بهاء، با توجه به آن‌که از رِبا در کتاب آسمانی قرآن، به جنگ با خدا تعبیر شده، از این عمل به حلال و طَیّب یاد کرده و حتی جواز آن را مِنّتی بر گردن بندگان نامیده است. در حالی که او با این حکم، باید منّتش را بر سر سرمایه‌داران فُزون‌خواه و نزول‌خوار می‌گذاشت. چرا که در صورت تجویز رِبا، آن‌ها هستند که خِشت طلا روی هم می‌چینند و مردم نیازمند و عادی که حسینعلی بهاء از آنان به عِباد تعبیر کرده، روز به روز به خاک سیاه می‌نشینند.
اشکال دوم: حسینعلی بهاء مدعی می‌شود که مردم به رِبا محتاج‌اند! و حال آن‌که مردم به قرض و وام محتاج‌اند. لذا می‌توان این نیاز را به وسیله‌ی قرض‌الحسنه برطرف ساخت و به جای تجویز رباخواری، ثروت‌مندان را ترغیب نمود تا در حَد توان، به یاری نیازمندان بشتابند و به آن‌ها وام بدون بهره دهند. چرا که جواز رِبا، مانع از حسّ نوع‌دوستی و انجام کار خیر در جامعه می‌شود؛ هم‌چنان که امام محمّدباقر (علیه‌السلام) فرمودند: «إنَّما حَرَّمَ الله عَزَّوجَل الرِبا لِئلا یذهَب المَعروف [2]؛ خداوند ربا را حرام کرد تا کار خیر (قرض‌الحسنه) از بین نرود».
اشکال سوم: آیا پیامبر خودخوانده‌ی بهائیان غافل از آن بوده، در جامعه‌ای که ربا در آن مذموم است و پول‌ها به سوی قرض‌الحسنه هدایت می‌شوند، در فرض جایز شمردن ربا، برخی به اُمید رِباخواری، از پرداخت قرض‌الحسنه امتناع می‌ورزند!
اشکال چهارم: آیا حسینعلی آگاه نبود که رِبا موجب رکود اقتصادی و مانع جریان هدایت ثروت، در مسیر تولید و تجارت می‌شود؛ هم‌چنان که امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «لَو کانَ الرِبا حَلالاً لَتَرَکَ النّاس التجارات و ما یَحتاجُونَ إلیه.[3] اگر ربا حلال بود هر آیینه مردم، داد و ستدهای مورد نیازشان را ترک می‌کردند».
اما در پایان باید دانست که ادیان آسمانی، همیشه درصدد از بین بردن شیوه‌های نادرست و زیان‌بار در زندگی بشر و جایگزینی آن‌ها با شیوه‌های مشروع و سودمند بوده‌اند. نه این‌که به صِرف رواجِ آن شیوه‌ی ناصحیح در جامعه، به آن تمکین کرده و مردم را نسبت به آثار سوء آن، در غفلت گذارند. 

پی‌نوشت:

[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه الکترونیکی، ص 203-202.
[2]. علامه مجلسی، بحارالأنوار، بیروت: مؤسسة الوفاء، 1404 ق، ج 100، ص 120.
[3]. ابن بابویه قمی، من لایحضره الفقیه، قم: انتشارات جامعه‌ی مدرسین، 1413 ق، ج 3، ص 567.

نظر دهید »
ازدواج با محارم در دین زرتشت، آری یا خیر؟
ارسال شده در 30 دی 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در مذهبی

ا

ز جمله بحثها و مواردی که زرتشتیان نسبت به جوامع و ادیان با آن مواجه هستند ، بحث ازدواج با محارم است که زمان زیادی است که این ایراد بر جامعه زرتشتیان نسبت داده می شود و در این بین دو دسته نظریات وجود دارد:

عده ای که عمده آنها زرتشتی هستند ، این ازدواج را در دین زرتشت رد می کنند و بیان می دارند که چنین ازدواجی در ایران باستان و دین زرتشت وجود ندارد.

در مقابل، عده ای که بر این باورند، در دین زرتشت ازدواج با محارم وجود داشته، به چند متن از منابع زرتشتیان اشاره کرده اند.

ابتدا قولی از افرادی که ازدواج با محارم در دین زرتشت را قبول ندارند بیان می کنم:

سوال:

آیا دین زرتشت ازدواج محارم را جایز می داند؟

پاسخ کوروش نیکنام:

خیر، زرتشتیان زناشویی با نزدیکان را ندارند . یکی از تهمت های ناروای دشمنان فرهنگ ایران، ازدواج با محارم در سنت ایران باستان است که دروغی بیش نیست ، در مورد بینش زرتشت دراین باره به هات 53 از گات ها بیندیشیم که پیام آور ایران به دخترش پورچیستا می گوید جاماسب ( که از نزدیکان نیست وبیگانه است ) به خواستگاری تو آمده است من او را در دین داری تایید می کنم ولی تو با خردمندی و اختیار اگر مایلی او را به شوی خود بپذیر. و این نشان از باور به سنت زن و شویی در فرهنگ زرتشتیان است.و هیچگاه در تاریخ زندگی زرتشتیان ازدواج با نزدیکان مشاهده نشده است .

نکته :

در مورد پاسخ کوروش نیکنام چند نکته قابل تامل است:

۱-آقای نیکنام به جای اینکه پاسخ سوال را بیان کند ، آن را تهمت می داند!! سوال در مورد بحث ازدواج با محارم و باید آقای نیکنام پاسخ شبهات را بدهد ولی بجای آن این مطلب را تنها تهمت می داند و از پاسخ دادن آن به نوعی طفره می دهند.

۲-آقای نیکنام تنها موردی از اشو زرتشت و دخترش را بیان می کند و آن را دال بر  فرهنگ زرتشتیان می داند و نتیجه می گیرد که در تاریخ زندگی زرتشتیان ازدواج با نزدیکان نبوده است. آیا به نظر شما این پاسخ کاملی می باشد ؟

حال سوالی باقی است که آیا پاسخ نیکنام در جواب سوال ، درست می باشد ؟ آقای نیکنام در عوض پاسخ ، این مقوله را تایید می کنند و بهتر می بود بجای بیان سخن زرتشت در مورد ازدواج ، شبهه را بیان می داشتند.

در ادامه ، قول آقای آذر گشتسب که ازدواج محارم را در ایران باستان و دین زرتشت قبول ندارند بیان می شود، در حالی که این مطلب هم خالی از ایراد نمی باشد.
آقاى آذرگشتسب مى گوید: یكى از اتهاماتى كه به پدران نامدار ما نسبت داده اند تهمت نارواى زناشوئى با نزدیكان است كه از سوى دشمنان ایران و افرادى كه از مذهب ایرانیان باستان اطلاع عمیق نداشته اند، به نیاكان نامدار ما وارد آمده و آنها را به ارتكاب این عمل زشت ، متهم نموده اند. این افتراء نخست از سوى یونانیان كه با پدران ما دشمنى دیرینه داشته اند به منظور خاصى به آنها نسبت داده شد و قرنها بعد پس از آنكه خاك پاك ایران لگدكوب سم ستوران اعراب گردید، اینان نیز تا آنجا كه توانستند به این آتش دامن زدند، و در قرن اخیر چند تن از خاورشناسان و اوستادانان غربى ، با پیدا كردن واژه اوستائى ((فیتودت)) به خیال خودشان به این موضوع - تهمت - صحه گذاشتند، و ما اینك مى كوشیم تا به این تهمت ناروا كه پایه و اساسى ندارد با عقل و منطق جواب گوئیم و براى اینكه نوشته و ترتیب خاصى برخوردار باشد،…….. به تهمت هاى وارده یكى پس از دیگرى با دلیل و منطق پاسخ مى گوئیم ، ………

بررسی سه مورد تاریخی:

۱-ازدواج كامبوزیا (کمبوجیه) با خواهر خود
نخستین نویسنده اى كه راجع به این موضوع مطلبى نوشته و این تهمت را به پادشاه بزرگ هخامنشى وارد نموده ، هرودت (484-409 پیش از میلاد) است . این نویسنده شرح قضیه را در كتاب خود به این مضمون آورده است : دومین خطایى كه كامبوزیا (کمبوجیه) مرتكب شد، كشتن خواهرش بود كه او را به مصر آورده و با او مانند یك زن زندگى مى كرد، گرچه او خواهرش بود و از یك پدر و مادر.
طرز ازدواج آنها بدین طریق بود كه پیش از این ، ازدواج برادر و خواهر مرسوم نبود؛ ولى كامبوزیا كه عاشق خواهرش شده بود، با اینكه مى دانست كه این كار غیر عادى است ، معهذا نمى توانست از آن چشم بپوشد. بنابراین پس از مدتى ، این مطلب را با قضات سلطنتى در میان نهاد و از آنها چاره جوئى كرد. داوران از پادشاه سه روز مهلت خواستند تا قوانین كشور را بررسى كنند. پس از پایان مهلت به حضور شاه شرفیاب شده ، به عرض رساندند كه در كلیه قوانین موجود نتوانستند قانونى بیابند كه خواهر را بر برادر حلال كند، ولى قانونى وجود دارد كه مى گوید: شاه سایه خدا است و فوق قانون است ! بنابراین او مى تواند به تمایل خود جامه عمل بپوشاند.
آنچه از این نوشته بدست مى آید این است كه در ایران باستان ازدواج با محارم نه سابقه كشورى داشته و نه سابقه در قوانین مذهبى . بنابراین هرودت گفته اش جز یك تهمت بیش نبوده ، ولى متاءسفانه نویسندگان دیگر كه بعد از هرودت آمده اند این مطلب را ناقص و با غرض خصمانه به مذهب زرتشت نسبت داده اند و پدران ما را متهم به عمل زشت ازدواج با محارم نموده اند.

نکته:

در این پاسخ چند مورد وارد می شود:

اولا اگر منظورتون از نداشتن سابقه کشوری ، این است که این مطلب در داخل ایران صورت نگرفته است ، پس خود اشو زرتشت هم که در خوارزم متولد یافته هم از بحث ایران خارج می باشد؟ غیر از این منطقه مصر هم در آن زمان جزو امپراتوری ایران بوده است؟

دوما مطلب شما در مورد تهمت خواندن سخن هرودت هم نوعی تهمت است چون پاسخ قانع کننده ای بیان نداشتید.

سوما، واقعا مطالبی که از ایران باستان و تاریخ و عقاید آن بدست زمان امروزه رسیده به چه طریق بوده است؟ آیا همین یونانی ها و غرب شناسان برای فهم ایران باستان زحمات زیادی نکشیده اند؟

۲-ازدواج اردشیر دوم با دختر خود

نخستین نویسنده یونانى كه به این موضوع اشاره نموده (( كتزیاس )) است كه در سال 440 قبل از میلاد مى زیسته است  نوشته هاى او در دست نیست ، ولى پلوتارك كه در سال 66 بعد از میلاد به دنیا آمده در رابطه با زندگى اردشیر دوم ، پادشاه هخامنشى به استناد گفته كتزیاس ، این پادشاه را متهم به ازدواج با دخترش مى كند. پلوتارك در این باره مى گوید:

اردشیر دوم - ارتاكزرس - یك كار كرد كه كلیه بدى هاى او را نسبت به یونانیان جبران كرد و آن كشتن - تیسافرن - دشمن بزرگ یونان بود كه پادشاه به اصرار مادرش ، پریزاد، تیسافرن را كشت ، و چون پادشاه این كار را به اصرار مادر و طبق تمایلات او انجام داد، مادرش از آن به بعد مى كوشید كه پادشاه را از خود راضى نگهدارد و در هیچ كارى برخلاف میل او رفتار نكند. پریزاد بارها دیده بود كه پادشاه نسبت به یكى از دخترهاى خود - آتوسا - علاقه زیادى دارد ولى مى كوشد كه این عشق و علاقه را از مادر خود و مردم پوشیده دارد. پریزاد، پس از اطلاع از این موضوع كوشید تا نسبت به نوه اش - آتوسا - علاقه بیشترى نشان دهد و هر وقت فرصت مى یافت ، از زیبائى و حسن رفتار او نزد پادشاه سخن فراوان مى گفت و او را لایق پادشاه مى دانست تا سرانجام ، شاه را تحریك كرد تا با او ازدواج كند.

پاسخ آقای آذرگشتسب: در اینجا باز مشاهده مى شود كه شاهنشاه از اینكه به دختر خود عشق مى ورزد، همواره مى كوشد تا این عشق را از نظر مردم پوشیده دارد، چون از مردم و مادرش خجلت مى كشد، و عاقبت اردشیر به تحریك مادرش كه زن جاه طلب و بدجنسى بود، به این كار اقدام مى ورزد.

 نکته:

لازم به ذکر است، یکی از منابع برای تاریخ نویسان امروزی ، سخنان نویسندگان یونانی می باشد.

پاسخ آقای آذرگشتسب , بیشتر دلالت دارد که این عمل صورت گرفته , هرچند که مخفیانه می باشد ، و ایشان در رد این مطلب سخنی را بیان نداشته اند.

نسبت به اینکه آقای آذر گشتسب در مقام پاسخ گویی و رد این مطلب هستند ، ولی جواب ایشان دال بر رد این مطلب نیست بلکه بر صورت گرفتن این ماجرا دلالت دارد.

۳-ازدواج قباد با دختر خود

موضوع ازدواج قباد با دخترش را اولین بار ((آگاتیس)) كه در عهد پادشاهى انوشیروان مى زیست ، عنوان نموده است كه قباد پدر انوشیروان با دختر خود به نام ((زنبق)) ازدواج كرده ولى بدین موضوع نه فردوسى روانشاد در شاهنامه اش اشاره كرده و نه تاریخ نویسان عرب و دیگر تاریخ نگاران و حتى پروفسور رالینون مترجم تاریخ هرودت به انگلیسى ، در این باره چیزى ننوشته است . اگر شبهه را قوى بگیریم ممكن است بگوئیم كه قباد تحت تأثیر آئین مزدك قرار گرفته و این كار را كرده است ، زیرا مى دانیم در زمان پادشاهى قباد، شخصى به نام مزدك پیدا شد و ادعاى پیامبرى نمود و عده اى از مردم ایران ، از جمله قباد، دین و آئین او را پذیرفتند.

دینى كه مزدك عرضه داشت بر اساس اشتراك در همه چیز دور مى زد. مزدك مى گفت: خداوند همه چیز را براى همگان آفریده است ، و نباید آن را به شخصى معین اختصاص داد. دین جدید با قوانین اشتراكى خود به اساس قانون مالكیت و زناشویى و مراسم و سنن خانوادگى ایرانیان لطمه بزرگى وارد نمود و آن را سست كرد.

پاسخ :آگاتیاس مى گوید: عمل ازدواج با محارم اخیرا در ایران پیدا شده و همه این خلاف قانونها و بى نظمى ها، در اثر تعلیمات دین مزدك در ایران پیدا شده بود كه با خلع قباد از پادشاهى و كشته شدن مزدك و مزدكیان ، ریشه كن شد ، و پیش از پادشاهى قباد و ظهور مزدك ، عمل ازدواج با محارم در ایران ، متداول نبوده و به قول آگاتیاس ، اخیرا شیوع یافته است.

نکته:

در پاسخ این مورد هم آقای آذرگشتسب این مطلب را از یونانیان می داند و همین را موجب رد آن می داند  با اینکه یکی از منابعی که در شناخت ایران باستان و تاریخ آن ، مورد استفاده موخان می باشد ، سخن یونانیون می باشد.

با اینکه آقای آذرگشتسب در مقام رد بحث ازدواج بامحارم هستند ، باز هم وقوع این ماجرا را اثبات می کنند که این مورد ازدواج با محارم صورت پذیرفته است.

چرا آقای آذرگشتسب در تمامی این موارد تاریخی که می خواهند این ادعا ها را رد کند ، آنها را اثبات می کنند ، این دلالت بر چه دارد؟ وجود ازدواج با محارم ، یا عدم وجود آن؟

 

پی نوشت:

1- سایت موبد کوروش نیکنام

2- کتاب نوروز تا نوروز, موبد کوروش نیکنام

3- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان, موبد اردشیر آذرگشسب.

نظر دهید »
اقسام مختلف سحر
ارسال شده در 30 دی 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در عمومی

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وقتی سخن از سِحر به میان می‌آید، گویی سحر را به‌طور مطلق بکار می‌برند و این تفکر است که بیانگر واحد بودن سحر را در ذهن پرورش می‌دهد. اما باید دانست که سحر اقسامی دارد که هرکدام می‌تواند کاربردی خاص داشته باشد.
1- برخی از علوم امروزی که به‌وسیله آن‌ها از اخبار و وقایع طبیعی اطلاعاتی به دست می‌آید، درگذشته در زمره سحر به شمار می‌آمده است. از آن جمله می‌توان به سـحر مـنجّمان که از طریق نجوم درصـدد پیش‌گویی حوادث عالم بودند نام برد.
2- افـرادی دارای نفوس قوی کـه می‌توانند دیگران را سحر کنند. بعضی با ریاضت‌های غیرشرعی چنان قدرت روحی پیدا می‌کنند کـه به‌صرف اراده خود می‌توانند کارهای خارق‌العاده انـجام دهـند؛ مـثل بـازداشتن قـطار از حرکت که توسط برخی از مرتاضین هندی انجام می‌شود.
3- سحر به کمک اجنه و با تسخیر جن.[1] اجنّه موجودات لطیفی هستند که روی کره زمین زندگی می‌کنند. آنان روح مجرّد نیستند، بلکه چون از لطافت خاصی برخوردارند، می‌توانند خود را به هر شکلی درآورند. احضار اجنّه برای کسی مقدور است که اوراد خاصی را که شامل قسم دادن و صدازدن آن‌ها با اسم است، بداند و آن‌ها را مکّرر بخواند تا مجبور شوند در مـحلی کـه شخص احضار کننده می‌خواهد حاضر شوند. برخی از کسانی که مبادرت به احضار اجنّه می‌کنند اذعان می‌دارند که اجنّه نیز مثل ما انسان‌ها زندگی اجتماعی دارنـد؛ مـثلاً، پادشاه و فرماندار و اشتغال و مانند آن. ولی از جاهایی که انسان زندگی می‌کند فاصله می‌گیرند. احضار آن‌ها آسان و تسخیرشان همانند تسخیر حیوانات مشکل است و احـتیاج بـه ریاضت‌های خاص دارد. آن‌ها قابل‌دیدن و دارای ادیان مختلفی هستند. مؤمنان آن‌ها در انجام اعمال خلاف مثل جدایی انداختن بـین زن و شـوهر از مسخِّر خود اطاعت نمی‌کنند اما از اجنّه کفّار در هر امری و لو خلاف شرع می‌توان استفاده کرد. در سحر به کمک اجنه، از آن‌ها می‌خواهند که مثلاً به شخصی ضرری وارد کنند یا بلایی را بر سرش بیاورد یـا به‌واسطه اعمالی بین زن و شوهر جدایی بیندازند به‌واسطه دوستی با اجنّه همچنین می‌توان به آن‌ها دستور داد تا به‌واسطه جلب نظر آن‌ها دیگر اجنه نیز از او اطاعت کنند.
4- شعبده کـه عـبارت است از حـرکات سریعی که بیننده خیال می‌کند شعبده‌باز افعال عجیبی را انجام می‌دهد، درحالی‌که با سـرعت دست، از خطای چشم بیننده استفاده می‌کند.[2]
ازآنجاکه شعبده سبب کار خارق‌العاده‌ای نمی‌شود، بسیاری از علمای دین شـعبده را جـزو سـحر نمی‌دانند. این در حالی است که شعبده سبب خارق‌العاده‌ای ندارد، اما آنان معتقدند که نوعی چشم‌بندی است.
5- جلب قلوب مردم با عوام‌فریبی؛
6- سخن‌چینی؛
7- اعمال عجیب که از سـاختن آلات مـکانیکی بـر اساس حساب هندسی درست می‌شود؛ مثل مجسمه رقاص.
8- خواص عجیب بعضی مواد شیمیایی و ادویـه یا تدخین بعضی از گیاهان مثل حشیش که موجب زوال عقل می‌شود یا خـوردن بعضی از غذاها که مـوجب فـرح یا حزن بی‌دلیل می‌شود.
شیخ انصاری پس از ذکر این اقسام به نقل از بحارالانوار می‌گوید: روشن است که قسم چهارم تا هشتم سحر اصطلاحی نیست، بلکه اگر به آن‌ها «سحر» گفته شود، از باب مسامحه و مجاز است.[3]
9- علامه مجلسی در بحارالانوار چشم‌زخم را نیز جزو جادو می‌شمارد و در استدلال بر این مطلب می‌نویسد: هنگامی‌که چیزی در نظر انسان خوب جلوه کـند حـواس او در آن چیز متمرکز می‌شود و این از قدرت روحی شخص است که در اشیا یا اشخاص تأثیر می‌کند.[4]
مرحوم مجلسی در جای دیگری می‌نویسد: «انسان‌ها در این قدرت روحی متفاوت هستند؛ آن‌ها که از قدرت روحی بالاتری برخوردارند با دیدن چیزی که توجه آن‌ها را به خود جلب می‌کند، به‌خصوص بیش‌تر دیدنی‌ها، روحش در آن چیز اثر می‌گذارد و براثر خباثت باطنی که برخی دارند ضرری بر آن وارد می‌کنند. پس تأثیر متعلق به روح فرد است؛ همان‌گونه که مرتاض با صرف اراده می‌تواند وسیله‌ای را از حرکت بازبدارد. این‌گونه اشخاص نیز با دیدن چـیزی و جـلب شـدن توجهشان به آن می‌توانند در آن تأثیر بگذارند.[5]
بر این اساس، می‌توان چشم‌زخم را جزو قسم دوم (تأثیر نفس ساحر در مسحور) دانـست.
10- کـهانت که عملی است موجب اطاعت اجنّه از کاهن. به‌عبارت‌دیگر، شخص کاهن اجنّه را به خدمت می‌گیرد. باآنکه کهانت جادو نیست، ولی شبیه جادو هست.

پی‌نوشت:

[1]. مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403‌، ج 60، ص 4
[2]. همان، ص 32
[3]. کـلانتر سـید مـحمد، کتاب المکاسب للشیخ الاعظم الشیخ مرتضی انصاری، بیروت، منشورات مؤسسه النور للمطبوعات، 1410 ق،ج 3، ص 79
[4]. مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403‌، ج 60، ص 10
[5]. همان.

نظر دهید »
در محضر علامه طباطبایی
ارسال شده در 30 دی 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در زندگی بزرگان

‍ انسان گاهی خیال می کند اگر به بالای منبر برود و یا از مسجد کوچک به مسجد بزرگ برود ویا جمعیت مامومین او زیادتر شوند و یا در صدر مجلس بنشیند، حقیقتا بالاتر می رود ویا بزرگ تر می شود و یا آ رامش خاطر بهتری حاصل می کند،غافل از این که فقط و فقط :"الا بذکرالله تطمئن القلوب” هان ! تنها با یاد خدا دل ها آ رام می گیرد.
در محضر علامه طباطبایی، ص 383

نظر دهید »
شهید لوکا
ارسال شده در 30 دی 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در شهدا

شهید_لوکا
ایتالیایی که شیعه شده بود » مردی که از جهنم فساد به اسلام گروید

یک شب یک دختر بی بند و بار ایرانی که مقیم لندن بود به ایتالیا می رود ساعت یک نیمه شب در فرودگاه لوکا را می بیند و از او نشانی یک مسافر خانه را می پرسد وقتی این اشراف زاده ایتالیایی شیعه متوجه می شود او ایرانی است بخاطر ارادتی که به ایرانیها داشت وی را به قصر خود دعوت می کند و اتاق خود را در اختیار وی می گذارد. دختر خود را برای (عمل ناشایست) با این ایتالیایی خوش تیپ و ثروتمند آماده می کند اما هرچی صبر می کند لوکا نزد او نمی آید بعد از چند ساعت دنبال لوکا می گردد. وقتی وارد اتاق لوکا می شود از تعجب خشک اش می زند!
لوکا درحال خواندن نماز صبح بود و تصویر امام خمینی روی دیوار اتاقش جلوه می کرد …

لوکا_که_بود؟
لوکا از خانواده‌ای اشرافی و از دوستان شهید مهدی ادواردو آنیلی فرزند سوپر میلیاردر ایتالیایی و صاحب فیات و باشگاه فوتبال یوونتوس بود.

پدر وی مالک کارخانه بزرگ و قدیمی تولید مشروبات الکلی به نام مونتالچینو Montalcino می‌باشد. کارخانه‌ای که اینک به دست برادرش جلاسیو Gelasio Gaetani D’Aragona Lovatelli به همراه مراکز پورنو اداره می‌شود.

لوکا از زمان کودکی از دوستان ادواردو آنیلی بود.وی در سال 1988 به همراه ادواردو آنیلی به ایران آمد. یکی از دوستان ادواردو در جلسه‌ای به مدت دو ساعت با لوکا در هتل آزادی صحبت می‌کند و این جلسه منجر به اسلام آوردن وی و پذیرش تشیع می‌شود،سپس به اتفاق هم به منزل آیت‌الله سید علی گلپایگانی واقع در یوسف‌آباد می‌روند و آنجا مراسم تشرف لوکا به تشیع برگزار می‌گردد.لوکا در این سفر به همراه ادواردو به مناطق جنگی جنوب کشور سفر می‌کند…

آقای قدیری ابیانه [سفیر آن زمان ایران در ایتالیا] روایت می کند:
ادواردو در آن سفر به من گفت که دوستش لوکا را تا مرز قبول اسلام آورده است، ولی نتوانسته او را مسلمان کند و درخواست کرد که با او صحبت کنم. در ملاقاتی در هتل آزادی تهران با او داشتم به این نتیجه رسیدم که او در کلیات اسلام مشکلی ندارد، اما عاملی باعث می‌شود که از پذیرش اسلام امتناع کند.

با شناختی که از تبلیغات ایتالیا در مورد اسلام و حجاب و وضعیت زن در اسلام داشتم، متوجه شدم مشکل او فلسفه حجاب در اسلام است. لذا در این مورد با او صحبت کرده و فلسفه حجاب در اسلام و قوانین در مورد زن را تشریح کردم. این مسئله برای لوکا که از خانواده ای بود که از طریق پورنوگرافی و مشروبات الکلی به ثروت افسانه‌ای دست یافته بود، بسیار جذاب بود و بلافاصله مسلمان و شیعه شد.اما قرار شد اسلام آوردن خود را پنهان نماید تا آسیبی به او نرسد…

اما لوکا سر انجام توسط همان باندی که آنیلی را به شهادت رساند به شهادت رسید.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 95
  • 96
  • 97
  • ...
  • 98
  • ...
  • 99
  • 100
  • 101
  • ...
  • 102
  • ...
  • 103
  • 104
  • 105
  • ...
  • 161

آخرین مطالب

  • گرانی
  • قابل توجه طلاب عزیز
  • گذری بر مراحل سه گانه تربیت فرزند
  • عیدسعید قربان وغدیر مبارکباد.
  • توصیه های آیت الله بهجت(ره)
  • دعوتنامه
  • فرصت استثنایی
  • فداییان رهبریم
  • خدا
  • حجاب

آخرین نظرات

  •  
    • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
    • تازه های کوثر
    در حجاب
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در زنگ حساب
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در محبت
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در امام رضا علیه السلام
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در دعای ماه مبارک رمضان
  • مدرسه حضرت آمنه قم  
    • حضرت آمنه قم
    در احسن الحال
  • مدرسه حضرت آمنه قم  
    • حضرت آمنه قم
    در احسن الحال
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در احسن الحال
  • شیما حمیداوی  
    • مداد کوچک ایران
    • بارانی تر از باران
    • خانواده ی ولایتمدار
    در تصویر درختکاری
  • زهرا  
    • وبلاگ عمومی
    در هفته وحدت گرامی باد.
  •  
    • آرامش خدایی
    در هفته تربیت بدنی وورزش گرامی باد.
  •  
    • پل هوایی
    در ذکر روز جمعه
  • متین  
    • مدرسه علمیه کوثر ورامین
    در اخبار کوتاه چهارشنبه ۱۱ اسفند
  • مريم  
    • نسيم رحمت
    در دیدار جمعی از شاعران مذهبی‌سرا با رهبر انقلاب
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در درباره مردی که کابوس رژیم صهیونیستی بود
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در مراسم عزاداری ایام فاطمیه در حسینیه امام خمینی برگزار خواهد شد
  • مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر  
    • مرکز تخصصی نرجس خاتون (س)شاهين شهر
    در کارنامه یک‌ساله
  • مريم  
    • نسيم رحمت
    در تولید ایرانی، راه حل اشتغال زایی
  • متین  
    • مدرسه علمیه کوثر ورامین
    در تولید ایرانی، راه حل اشتغال زایی
  • تسنیم  
    • روضه گاه مجازی تسنیمی از جنت یار
    • رزاق
    در حمله به ایران، آخرین جنگ آمریکا!
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه علمیه حضرت آمنه قم

نشانی مدرسه : قم - ابتدای صفاشهر - جنب سینما مفید - مدرسه علمیه حضرت آمنه (س) شماره تماس : 02532603139 - 02532603282 پست الکترونیک : amene.qom@whc.ir
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
  • اخبار روز
  • معرفی کتاب
  • سیاسی
  • مذهبی
  • درسی
  • اطلاعات عمومی
  • اخلاقی
  • مناسبتی
  • فرهنگی
  • تحلیل
  • زندگی بزرگان
  • شهدا
  • امام زمان (عج)
  • حدیث
  • مقام معظم رهبری
  • مدرسه آمنه س
  • احکام
  • انقلاب اسلامی
  • دفاع مقدس
  • حضرت زهرا (س)
  • آموزشی
  • اطلاعیه ها
  • پژوهشی

آمار

  • امروز: 1032
  • دیروز: 150
  • 7 روز قبل: 462
  • 1 ماه قبل: 2462
  • کل بازدیدها: 71946

رتبه

    کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان