مدرسه علمیه حضرت آمنه قم

|ورود
درس‌های تجربه اقتصاد آمریکا برای اقتصاد ایران
ارسال شده در 26 دی 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در تحلیل

مروری بر برخی تجارب اقتصاد آمریکا در زمینه‌ی مقاوم‌سازی اقتصادی
بررسی تاریخ رشد و توسعه‌ی اقتصادی کشورها نشان می‌دهد که ایجاد استحکام و مقاوم‌سازی بافت‌ها و ساختارهای اقتصادی، اصلی عقلانی است که کشورهای مختلف با تکامل دانش اقتصادی خود به‌دنبال تحقق آن بوده‌اند. بدین مفهوم و با توجه به جهت‌گیری و اهداف متعالی اقتصاد مقاومتی در جمهوری اسلامی ایران و اختلاف آن با جهت‌گیری تولید ثروت و مادی‌گرایی صرف در برخی کشورهای غربی، استفاده از تجارب موفقیت‌ها و شکست‌های سایر کشورها در جهت مقاوم‌سازی بافت‌های اقتصادی کشور، می‌تواند مفید و مؤثر واقع شود.

در این یادداشت با بهره‌گیری از تاریخ اقتصادی و آمارهای رسمی، به سه تجربه‌ی تاریخی آمریکا که در مقاوم­‌سازی و رشد اقتصادی این کشور تأثیرگذار بوده است، اشاره می­‌شود:

1- ارتقاء تولید و صنایع داخلی
آمریکا در ابتدا جزء مستعمرات بریتانیا محسوب می‌شد. در سال ۱۷۱۹ مجلس عوام انگلیس اعلام کرد که شکل‌گیری صنایع در آمریکا وابستگی آنها به بریتانیا را به‌خطر انداخته و باید از روند شکل‌گیری صنایع جلوگیری کرد. بدین منظور قوانینی برای مهار رشد صنایع در آمریکا تصویب شد که موجب تعطیلی بسیاری از صنایع گردید.۱ با اعلام استقلال آمریکا از بریتانیا، سؤال اساسی پیرامون وضعیت صنایع آمریکایی و چگونگی حمایت از آن بود.

راه رشد صنایع داخلی
همیلتون نخستین وزیر خزانه‌داری آمریکا، به درخواست کنگره در سال ۱۷۹۱ گزارشی تهیه و استدلال کرد که به‌دلیل فشار رقابت از خارج و عادت مردم به مصرف کالاهای انگلیسی، صنایع تازه کار یا در شرف تأسیس در آمریکا نمی­‌توانند به حیات خود ادامه دهند، مگر اینکه زیان­‌های اولیه‌ی آنها به‌نوعی توسط دولت جبران شود. وی ۱۱ گروه از اصول و روش­‌های رشد صنایع و کارخانجات را پیشنهاد کرد که برخی از مهم­‌ترین آن­ها عبارت بود از: وضع تعرفه بر واردات و برخی موارد ممنوعیت آنها، اعطای یارانه­‌های تولیدی، ممنوعیت صادرات مواد خام و جوایز صادراتی و توسعه زیربناهای لازم، تشویق نوآوری­‌ها و اکتشافات جدید در درون کشور و یا معرفی آنچه در کشورهای دیگر تولید می‌شود و…۲

حمایت از صنایع نوزاد
همیلتون اولین کسی بود که مبنای نظری حمایت از صنایع نوزاد را شکل داد و خط‌مشی اجرایی و سیاست اقتصادی یک قرن آمریکا را مشخص کرد. بعد از گزارش وی نرخ­‌های تعرفه افزایش یافت و در سال‌های ۱۷۹۱ تا ۱۸۴۶ این روند ادامه داشت. در سال ۱۸۴۶ دوره‌ی جدید از آزادسازی تجاری شروع شد که تا سال‌های ۱۸۶۱ ادامه یافت و به‌دلیل کاهش تعرفه و آزادسازی پیش از موعد، برخی صنایع دچار زیان­‌های جدی شدند، اما با روی کار آمدن آبراهام لینکن در سال ۱۸۶۰- که پیروی سرسخت هنری کلی، طراح نظریه‌ی حمایت‌گرایی و حمایت از صنایع نوزاد بود- تعرفه‌ها مجدداً افزایش یافت. تعرفه­‌ها تا زمان جنگ جهانی اول در سال۱۹۱۳ در سطح ۴۰ تا ۵۰ درصد باقی ماند که در آن زمان بالاترین نرخ تعرفه در جهان بود.۳

در نتیجه­‌ی سیاست­‌های حمایت‌گرایانه، نرخ تولید ناخالص داخلی سرانه افزایش قابل توجهی داشت. مطالعه‌ی رابطه‌ی نرخ تعرفه و رشد اقتصادی در بازه‌ی ۱۸۳۱ تا ۱۹۱۱ نشان می‌دهد که متوسط نرخ رشد سالانه تخمین زده شده برای آمریکا ۲.۴ بوده است، در حالی‌که متوسط رشد در کشورهای اروپایی که از سیاست­‌های آزادسازی تجاری پیروی می‌کردند ۱.۲ بوده است.۴

نظارت بر سرمایه گذاری خارجی
تعرفه‌ی پایین و افزایش واردات در اوایل دهه‌ی ۱۸۱۰ موجب افزایش واردات کالاهای انگلیسی به آمریکا شد و آسیب جدی به تولیدات صنعتی در آمریکا زد و موجب بروز بحران پولی و بانکی شد. آمریکا با درس گرفتن از این بحران در سرتاسر قرن ۱۹ نظارت بر سرمایه­‌گذاری خارجی را تشدید کرد و سرمایه­‌گذاری خارجی بر برخی صنایع و منابع طبیعی را ممنوع اعلام کرد. بعد از جنگ جهانی دوم و قدرت یافتن صنایع در آمریکا، برنامه‌هایی برای ارتقاء تجارت، صادرات و روابط بین‌المللی اقتصاد در آمریکا صورت گرفت.۵

حمایت غیرعقلایی ممنوع
از منظر فردریک لیست، اقتصاددان شاخص قرن نوزدهم، حمایت از صنایع نوزاد تا زمانی جایز است که کارخانه‌ها رشد کافی کرده و دیگر بیمی از رقابت خارجی نداشته باشد و همچنین حمایت باید با هدف پرورش بنیه صنعتی کشور باشد و منحصر و محدود به بعضی رشته­‌های تولیدات ملی که به منزله‌ی ریشه و اصل است و بقیه‌ی صنایع تابع آن محسوب می‌شوند، باشد.۶ بنابراین حمایت‌گرایی به‌معنای حمایت بی‌حد و حصر، بی‌قاعده و غیرعقلایی از صنایع داخلی نیست.

۲- ابداعات، فناوری و دانش
دولت آمریکا در کنار سیاست­‌های حمایت از تولید و ارتقاء صنایع مختلف، اقدام به اعطای کمک و یارانه در راستای تحقق و توسعه کرد. در دهه‌ی ۱۸۳۰ حمایت از کشاورزی و صنعت را با اعطای کمک در راستای تحقق و توسعه به انجام رسانید و در نیمه‌ی دوم قرن ۱۹ این سرمایه­‌گذاری‌ها در حوزه­‌ی آموزش و پرورش و زیرساخت­‌ها گسترش یافت.۷

در استراتژی امنیت ملی آمریکا بر پیگیری جدی علوم، فناوری­‌ها، مهندسی و علوم ریاضی تأکید شده و همچنین تحقق و توسعه‌ی ابزاری برای توسعه‌ی ظرفیت ملی قلمداد شده است. این موضوع سبب شده است که برنامه‌ی بلندمدتی برای سرمایه‌گذاری در تحقق و توسعه تعبیه شود و مقرر شود که سهم هزینه‌های تحقق و توسعه به ۳ درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا برسد.۸

با توجه به توسعه‌ی روزافزون در فرآیند کسب‌وکار و جایگاه ویژه‌ی ابداعات و اختراعات در فعالیت‌های علمی این کشور، آمریکا در سال ۲۰۱۴، در جایگاه پنجم نوآوری در جهان قرار گرفته است. همچنین از منظر شاخص رقابت‌پذیری اقتصاد که توسط مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۱۴-۲۰۱۵ مطرح شده و مجموعه­‌ای از عوامل تعیین­‌کننده‌ی بهره‌وری در تولید از جمله آمادگی‌های فناورانه و ابداعات را مطرح می‌کند، ایالات متحده با بهره­‌گیری از فناوری­‌های بالا، کیفیت و هزینه­‌ی بالای مؤسسات تحقیقاتی، تعامل بین صنعت و دانشگاه و وجود ظرفیت بالا برای ابداع، توانسته است رتبه سوم را بدست بیاورد.۹

۳- کاهش وابستگی به واردات نفت
آمریکا بزرگ‌ترین مصرف‌کننده و سومین تولیدکننده‌ی نفت خام دنیاست. با فرا رسیدن قرن ۲۱ وابستگی آمریکا به نفت وارداتی به بالاترین حد خود در طول تاریخ آمریکا رسید و این کشور در حال حاضر حدود ۴۹ درصد از نفت مصرفی خود را از طریق واردات تأمین می‌کند. وابستگی به نفت وارداتی باعث آسیب‌پذیری اقتصاد آمریکا در چهار شوک نفتی در سال‌های ۱۹۷۳، ۱۹۷۶، ۱۹۹۰ و ۲۰۰۸ شد، بنابراین در سال­‌های اخیر با انجام اقدامات مختلف سعی کرده است تا میزان وابستگی خود به واردات نفت را کاهش دهد.

این کشور به این نتیجه رسیده است که بهترین راه برای خودکفایی در انرژی، توسعه‌ی منابع غیرمتعارف نفتی نظیر ذخایر گاز رسی و نفت شیل است. همچنین در راستای کاهش وابستگی به واردات نفت اقدامات دیگری نظیر کاهش مصرف انرژی و جلوگیری از هدر رفتن آن و به تبع آن کاهش مصرف نفت، افزایش تولید داخلی نفت و جایگزینی نفت با دیگر حامل‌های انرژی از جمله گاز طبیعی و انرژی­‌های تجدید پذیر و نو انجام داده است.۱۰ با انجام این سیاست‌ها واردات نفت آمریکا از سال ۲۰۰۶ روند نزولی به خود گرفته و اقتصاد این کشور وابستگی خود به نفت وارداتی را به شدت محدود کرده است. آخرین برآوردها از اداره‌ی انرژی ایالات متحده نشان می‌دهد، مقدار واردات نفت به آمریکا در سال ۲۰۳۵ به ۳۶ درصد کاهش یابد.۱۱

درس‌­های تجربه اقتصاد آمریکا برای اقتصاد ایران
تجربه‌ی آمریکا در ۱۵۰ سال اخیر نشان داده است این کشور با ارتقای تولید و صنایع داخلی، توجه به ابداع، فناوری و دانش و همچنین کاهش وابستگی به نفت، توانسته است بخشی از آسیب­‌پذیری اقتصاد داخلی خود را کاهش داده و به رشد اقتصادی دست یابد. صرف­‌نظر از جهت­‌گیری­‌های ارزشی و نیز پیامدهای ناگوار اجرای سرمایه­‌داری در این کشور نظیر: افزایش بی‌عدالتی و فاصله‌ی طبقاتی و افزایش آمار فقر و جرم و جنایت و آسیب‌های اخلاقی، می­‌توان گفت سه تجربه­‌ی این کشور که در سیاست­‌های کلی اقتصاد مقاومتی و سخنان مقام معظم رهبری نیز بارها مورد تأکید قرار گرفته و از تولید ملی به‌عنوان ستون فقرات اقتصاد مقاومتی یاد شده و بر رهایی از وابستگی به نفت و اقتصاد دانش بنیان نیز تأکید جدی شده است، می­‌توانند به‌عنوان اصولی تجربه شده، موجبات مقاوم‌­سازی بیشتر اقتصاد کشور را فراهم آورد.

منبع:

http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=35411

نظر دهید »
مبارزه، دفاع مقدس، سازندگی، حرکت بر لبه
ارسال شده در 26 دی 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در سیاسی

مهدي سعيدي/ بزرگي و عظمت انقلاب‌ها به عوامل متعددي بستگي دارد که داشتن ايدئولوژي پيشرو و انقلابي، وجود رهبري شجاع و دانا و مقبول ملت، قدرت بسيج عمومي و به صحنه آوردن توده‌ها از اين جمله‌اند. به تحقیق انقلاب‌ها به اين عوامل نيازمندند تا بتوانند بر ساختار و قدرت حاکم غلبه کنند و ساختاري جديد را مبتني بر بازنگري روابط قدرت در جامعه طرح‌ريزي نمايند.
در اين بين از نقش حساس و مؤثر افراد انقلابي و نيروهايي که در کنار رهبري انقلاب، ساماندهي نيروها و پيگيري امور اجرايي انقلاب را بر عهده دارند، نمي‌توان به سادگي گذشت؛ افرادی که در حلقه‌ها و لايه‌بندي‌هاي مختلف، امور انقلاب را بر عهده داشته و برنامه‌ها را با اراده و عزم خود به پيش مي‌برند. در اين بين بی‌شک مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمين هاشمي‌رفسنجاني نقشي ممتاز و کم‌نظير را در حلقه اول ياران حضرت امام(ره) در فرآيند پيروزي نهضت اسلامي ملت ايران بر عهده داشته است.

اپیزود اول:
هاشمي از دهه ۳۰ تا دهه ۵۰
اکبر هاشمي که از ۱۴ سالگي براي تحصيل علوم دينی به قم آمده بود، خيلي زود تحت تأثير تعليمات امام خميني(ره) به سياست روي آورد و به مخالفت با حکومت محمدرضاشاه پهلوي و انقلاب سفيد او برخاست. وي در طول سال‌هاي ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۷، هفت بار دستگير شد و در مجموع چهار سال و پنج ماه را در زندان‌های رژيم پهلوي گذراند.
هاشمي در طول مبارزه نقشی کليدي در هماهنگي نيروهاي انقلاب بر عهده داشت که از آن جمله مي‌توان به ارتباطات وي با هيئت‌هاي مؤتلفه اشاره کرد. اسدالله بادامچيان به تازگي فاش کرده است که «بعد از قضاياي ۱۵ خرداد به اين نتيجه رسيديم که به جهاد مسلّحانه نياز داريم و توانستيم هفت سلاح کمري با هفت فشنگ تهيه کنيم. يکي از اين اسلحه‌ها که حسنعلي منصور نخست‌وزير رژيم شاه و تصويب‌کننده لايحه حقارت‌بار «كاپيتولاسيون» را به درک واصل کرد، توسط آقاي هاشمي‌رفسنجاني داده شد. تا زماني که آقاي هاشمي زنده بود قرارمان نبود که فاش کنيم ايشان اين اسلحه را دادند.»
رژيم که به اين همکاري پي برده بود، بارها کوشید تا مدرک و سندي در اين زمينه به دست آورد و حتي با شکنجه دادن آقاي هاشمي تا سر حد مرگ خواست از وي اعتراف بگيرد، ولي موفق نشد. استقامت او در زندان زبانزد مبارزان بود و او حاضر نشد در برابر فشار دژخيمان کوتاه بيايد و از آرمان‌هاي خود دست بکشد و اين ايستادگي تأثير فراواني بر روحيه ديگر انقلابيون داشت. حسين شريعتمداري چنين تعريف مي‌کند که «يک بار در اتاق بازجويي خودم را به بيهوشي زده بودم تا مأموران شکنجه دست از سرم بردارند، در آن حال متوجه شدم آقاي هاشمي‌رفسنجاني را به اتاق شکنجه آوردند، ايشان را قبلاً در جلسات ديده بودم و مي‌شناختم. ازغندي، شکنجه‌گر معروف، دستگاه فرنچ (وسيله‌اي که دور گردن قرار مي‌گرفت و با پيچاندن پيچ، هر لحظه محکم‌تر مي‌شد و راه تنفس را مي‌بست) را دور گردن آقاي هاشمي قرار داد و آن را پيچاند. من از زير چشم شاهد صحنه بودم. ازغندي به حدي فرنچ را پيچاند که آقاي هاشمي در حال خفه شدن بود. همزمان با اين شکنجه، ازغندي فحاشي هم مي‌کرد. بعد گفت: تو چرا براي خميني تبليغ مي‌کني. ازغندي در حالي که باز هم فرنچ را محکم مي‌کرد، به هاشمي گفت: ديگر از اين کارها نکن و بعد از لحظاتي فرنچ را باز کرد. به محض اينکه فرنچ باز شد، آقاي هاشمي گفت: «باز هم از اين کارها مي‌کنم!» اين رفتار هاشمي براي من خيلي روحيه‌بخش بود.»
از جمله فعاليت‌هاي سياسي مؤثر وي در دوران پهلوي نقش‌آفريني در تشکيل شبکه‌اي از روحانيون وفادار به انديشه‌هاي امام(ره) بود؛ شبکه‌ای که به «روحانيت مبارز تهران» مشهور شد و بزرگاني چون؛ شهيد بهشتي، استاد مطهري، شهيد مفتح، شهيد باهنر، مرحوم مهدوي‌کني و… در آن حضور داشتند.
فعاليت‌هاي سياسي وي را از ورود به عرصه‌هاي فکري و فرهنگي بازنداشت. وي در همين دوران جزو نويسندگاني بود که در نشريات مختلف حوزه مقاله مي‌نوشت و در تأسيس نشريه مکتب تشيع نيز نقش داشت. افق ديد وي را مي‌توان در انتشار دو اثر مشهور وي؛ کتاب «اميرکبير يا قهرمان مبارزه با استعمار» و ترجمه اثر اکرم زعيتر با عنوان «سرگذشت فلسطين» مشاهده کرد که به مباحث تاريخ ايران و جهان اسلام اختصاص دارد. تفسير به جا مانده از وي با عنوان «تفسير راهنما» نيز نکته‌سنجي‌هاي نابي دارد که از توانايي نويسنده حکايت می‌کند.

اپیزود دوم:
هاشمي دهه ۶۰
با اوج گرفتن نهضت اسلامي ملت ايران در سال‌های ۱۳۵۷ ـ ۱۳۵۶ نام هاشمي نيز در حلقه اول ياران امام مطرح می‌شود. حضرت آيت‌الله العظمی خامنه‌اي با صراحت از وي در کنار بزرگاني چون مرحوم شهيد بهشتي و شهيد مطهري نام می‌بردند که در دوران پيروزي انقلاب از نزديک‌ترين ياران حضرت امام(ره) به شمار مي‌آمدند. همين مجاورت کافي بود تا نام هاشمي در کنار شهيد مطهري، شهيد بهشتي، شهيد باهنر و مرحوم موسوي‌اردبيلي به عنوان اعضاي اوليه شوراي انقلاب منصوب امام قرار گيرد؛ شورايي که به تدريج افراد مختلف ديگري نيز به آن افزوده شدند. هاشمي در اين دوران همراه با رفيقان ديرينش شهيد بهشتي، شهيد باهنر و آيت‌الله خامنه‌اي اولين حزب فراگير در دوران شکل‌گيري نظام جمهوري را تشکيل داد و در اينجا بود که مورد تهاجم تروريستي ضدانقلاب قرار گرفت.
هاشمي در کنار ديگر همراهانش در مقابله با جريان‌هاي انحرافي اعم از چپ و راست نقشي کليدي داشت. سخنان وي به عنوان اولين رئيس مجلس شوراي اسلامي در مقابله با جريان‌هاي چپ و منافقين از يک‌سو و افشاگري عليه نهضت آزادي و ديگر جريان‌هاي ليبرال در تاريخ ثبت شده است. رياست وي بر مجلس شوراي اسلامي تا سال ۱۳۶۸ ادامه يافت، ضمن آنکه در طول اين سال‌ها خطبه‌هاي نماز جمعه وي نيز يکي از تأثيرگذارترين تريبون‌هاي کشور بود.
نکته‌اي را که نبايد فراموش کرد این است که با وقوع حوادثي تلخ چون؛ بمب‌گذاري دفتر حزب جمهوري اسلامي، دفتر رياست‌جمهوري و ترور بزرگاني چون مطهري، بهشتي، باهنر، مفتح، رجايي، شهداي محراب و… اهميت حضور چهره‌هايي چون حضرت آيت‌الله‌العظمی خامنه‌اي و آقاي هاشمي‌رفسنجاني بيش از پيش آشکار شد و اينان به نقش‌آفرينان بزرگ دهه ۱۳۶۰ انقلاب اسلامي بدل شدند که از جمله نقش‌آفرینی آنها در ایام جنگ و دفاع مقدس بود.
با آغاز جنگ تحميلي و تجاوز حزب بعث به سرزمين‌مان، انقلاب وارد مرحله نويني شد که نيازمند نقش‌آفريني ياران امام(ره) در اين عرصه بود. با انتصاب هاشمي در شوراي‌ عالي دفاع به نمايندگي از حضرت امام(ره) در ۲۱ مهرماه سال ۱۳۶۰، وي به طور جدی وارد مسئله جنگ شد. پس از فتح خرمشهر با بروز برخي اختلافات بين سپاه و ارتش، در سال ١٣٦٢ قرارگاه مرکزي خاتم‌الانبياء(ص) با فرماندهي آيت‌الله هاشمي تشکيل شد و در طراحي بسياري از عمليات‌هاي بزرگ همچون؛ خيبر، بدر، والفجر ۸ و کربلاي ۵ نقش‌آفرين بود و به عالي‌ترين فرمانده جنگ بدل شد. رهبر معظم انقلاب اسلامي پس از پايان جنگ در اين باره فرمودند: «يكي از چيزهايي كه ما هميشه به عنوان فضايل برجسته‏ جناب آقاي هاشمي در ذهن داشتيم و مشاهده مي‏كرديم، حضور فداكارانه و مدبرانه‏ ايشان در صحنه‏هاي جنگ تحميلي بود و حقيقتاً زبان قاصر است از اينكه آن زحمات و آن فداكاري‌ها را سپاسگزاري كند. من آن شب‌هاي دشوار، آن لحظات پُر هم و غم و پُر مسئوليتي را كه ايشان در مقابل چشم همه ما گذراندند كه هميشه مورد تشكر امام بزرگوارمان (رضوان‌الله تعالي‌عليه) هم بود، فراموش نمي‏كنم.» (۱/۶/۱۳۶۹) در ماه ‌پاياني جنگ، هاشمي به پيشنهاد رئيس‌جمهور، از جانب حضرت امام(ره) به سمت جانشين فرماندهي كل قوا انتخاب شد و نقشي تأثيرگذار در ماجراي پايان جنگ و پذيرش قطعنامه ۵۹۸ برعهده داشت.
بنيانگذار انقلاب اسلامي پس از پايان جنگ چند ماه بيشتر در قيد حيات نبود و اين در حالي بود که مبتني بر برخي نقل قول‌ها حضرت امام(ره) آقاي هاشمي را به همراهي و همدلي با يار ديرينش حضرت آيت‌الله‌العظمی خامنه‌اي وصيت کرد تا با حفظ اين پيوند، انقلاب در مسير خود استوار باقي بماند.

اپیزود سوم:
هاشمي دهه ۷۰
با ارتحال بنيانگذار جمهوري اسلامي ایران و آغاز زعامت شاگرد برجسته و بنام ايشان، انقلاب اسلامي دوران جديدي را آغاز کرده بود. اين دوران با پايان يافتن جنگ تحميلي و فرارسيدن زمان بازسازي کشور، تغيير قانون اساسي و افزايش اختيارات رئيس‌جمهور به عنوان عالي‌ترين فرد اجرايي کشور همزمان شده بود. در اين شرايط سپردن اختيارات رياست‌جمهوري، به فردي که از صلاحيت‌هاي همه‌جانبه انقلابي و مديريتي برخوردار باشد و با رهبر معظم انقلاب نيز همسو و همراه باشد، ضرورتي تاريخي محسوب می‌شد. در اين میان هاشمي‌رفسنجاني تنها گزينه‌اي بود که از رقيبان خود فاصله بسياري داشت و تقريباً اجماع عمومي براي رياست‌جمهوري او وجود داشت.
آغاز دوران جديد، آغاز مناقشات بي‌پاياني است که در بين نيروهاي انقلاب و توده‌هاي مردم درباره آقاي هاشمي در مي‌گيرد و نقدها و تخريب‌ها و حمايت‌ها و تشويق‌ها موجب مي‌شود که هاشمي به يکي از پرحاشيه‌ترين چهره‌هاي دهه‌هاي اخير سپهر سیاسی کشور بدل شود.
هاشمي با اولويت دادن به مسئله سازندگي و توسعه اقتصادي کشور همه توان خود را براي آباداني کشور گذاشت و الگويي براي توسعه ارائه کرد که با نقدهايي از سوي منتقدان همراه بود. اين الگو هر چند دستاوردهاي فراواني در حوزه زيرساخت‌هاي کشور به همراه آورد؛ اما از آنجا که الگويي مبتني بر ضرورت‌ها و ملاحظات بومي نبود، با معضلات جدي نيز همراه بود که کم‌رنگ ديدن عدالت در آن، ايجاد فاصله طبقاتي، رشد طبقه جديدي از نوکيسه‌هاي اقتصادي، تغيير سبک و الگوی زندگي مردم و رواج فرهنگ مصرف‌گرايي و… از جمله عوارض آن بود که با اعتراضات اجتماعي توده‌ها و بخشي از فعالان سياسي همراه بود. اين توسعه نامتوازن در عرصه سياست داخلي با نوعي سياست‌زدايي و افزايش محدوديت‌ها و کاستن از آزادي‌ها همراه بود و مجال چنداني براي رشد تحزب و مطبوعات و نهادهاي جامعه مدني فراهم نيامد. در عرصه فرهنگ نيز با نوعي رشد ناهمگون و رواج سبکي از زندگي عجين شد که با سبک زندگي اسلامي ـ ايراني تفاوت‌هاي بنيادين داشت. رشد اشرافيت و تکاثر و تبرج و گسترش اباحي‌گري و تضعيف حجاب و… صورت ظاهري شهر را به تدريج دستخوش تغيير کرد و اين امر با اعتراضات بخش متدين جامعه روبه‌رو شد که تداوم اين وضعيت را مخالف آرمان‌هاي انقلاب مي‌ديدند.
اين دوران با نقدهاي جدي رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز همراه بود. معظم‌له در اين دوران بارها از خطر رواج تهاجم فرهنگي دشمن در کشور سخن گفتند و نقدهاي خود را به کم‌رنگ شدن عدالت اجتماعي و افزايش فاصله طبقاتي و گسترس فرهنگ تبرج و اشرافيت اعلام داشتند. اما اين به آن معنا نبود که حمايت حداکثري خود را از دولت دريغ کنند.
معظم‌له در مراسم تنفيذ دور دوم رياست‌جمهوري آقاي هاشمي فرمودند: «اینکه ما اين‏قدر از پروردگار عالم شكرگزاري مي‏كنيم، براي اين است كه بحمدالله، مديريّت كشور، در دست يك شخصيت موجّه و آزموده و شناخته ‏شده قرار گرفته كه بنده از سال ۳۶ تا به حال، يعني قريب چهل سال است ايشان را از نزديك مي‏شناسم و در ميدان‌هاي مختلف، با هم و در كنار هم بوده‏ايم؛ با هم كار و با هم فكر كرده‏ايم. يك آزمايش چهل ‏ساله، براي ايجاد اعتماد در انسان، كافي است. من در همه‏ اين مدّت، ايشان را در راه خدا، در راه حقيقت، در راه اعتلای كلمه دين و پيشبرد اهداف اسلامي مشاهده كردم و هرگز ايشان را از اين راه، جدا و منحرف نديدم.» (۱۲/۵/۱۳۷۲)

اپیزود چهارم:
هاشمي دهه ۸۰
با پايان يافتن دوران رياست‌جمهوري هاشمي و فرارسيدن عصر اصلاحات، زمانه تخريب همه‌جانبه و تهاجم به هاشمي و نقد عملکرد دوره سازندگي از سوی جريان دوم خرداد آغاز شد. در همين روزگار است که مقالات افرادي چون اکبر گنجي زينت‌بخش مطبوعات زنجير‌ه‌اي بود و از او با عنوان «عالی‌جناب سرخپوش» ياد مي‌شد. هجمه‌ها به وي تا آنجا ادامه يافت که در انتخابات مجلس ششم هاشمي مجبور شد، با وجود انتخاب از سوی مردم تهران از حضور در مجلس انصراف دهد و تا زمان انتخابات سال ۱۳۸۴ از فعاليت سياسي خود بکاهد و اين در حالي بود که سياست‌هاي دولت اصلاحات هيچ‌گاه مورد نقد جدي هاشمي قرار نگرفت.

اما هاشمي در اين دوره خود را براي بازگشت به جايگاه رياست‌جمهوري آماده مي‌کرد و اميدوار بود که پس از هشت سال بار ديگر به عنوان منتخب مردم مسئول تشکيل کابينه شود، ولی حقيقت آن بود که عصر هاشمي به پايان رسيده بود و نه جناح‌هاي سياسي و نه توده‌هاي مردمی رغبت چندانی به بازگشت وي به قدرت اجرايي نداشتند! شکست وي در سوم تير ماه سال ۱۳۸۴ و در حالي که در مرحله دوم حتي منتقدان و مخالفان وي در اردوگاه اصلاح‌طلبي به اجبار با همه توان از وي حمايت کرده بودند، سرآغاز مسيري بود که به واگرايي هر چه بيشتر وي از مردم، نظام و رهبري انجاميد. هاشمي هيچ‌گاه نتوانست شکست خود در انتخابات رياست‌جمهوري نهم را به فراموشي بسپارد و در طول دوران استقرار اين دولت، بي‌محابا و گاه با خروج از دايره انصاف به نقد و سياه‌نمايي مشغول شد.
سال ۱۳۸۸ سالي بود که هاشمي از بزرگ‌ترين امتحان زندگاني سياسي خود سربلند بيرون نيامد و در گردابي قرار گرفت که حاصل آن واگرايي و جدايي هر چه بيشتر وي از يار ديرين و دلسوز او بود!
پيشگامي در ايجاد ترديد در سلامت انتخابات و نوشتن نامه بدون سلام به رهبر معظم انقلاب اسلامي در دو سه روز مانده به برگزاري انتخابات که با تندي تمام بر ايجاد فضاي تقابلي و پرتنش آن روزها مؤثر افتاد، گوشه‌اي از رفتارهاي پرابهام وي در سال ۱۳۸۸ بود. پس از کليد خوردن آشوب‌هاي فتنه‌گران که رمز عملياتي آن «تقلب در انتخابات» برگزيده شده بود و در حالي که نظام اسلامي براي برقراری امنيت و افکار عمومي براي حفظ آرامش و تشخيص حق از باطل، نيازمند نقش‌آفريني بزرگان و صاحبان نفوذ و اعتبار بودند، آقاي هاشمي در مسير عکس حرکت کرد و با سکوت خود و حتي گاه با ايراد کلامي که بر فتنه‌ها مي‌افزود، کارنامه‌اي غيرقابل قبول از خود بر جاي گذاشت که اوج آن، اظهاراتش در آخرين نماز جمعه وي در تير ماه سال ۸۸ بود! انتظار مي‌رفت در آن نماز جمعه وي با صراحت در نقد قانون‌شکنان سخن گويد و از آنان بخواهد که نتيجه رأي ملت را بپذيرند؛ اما سخنان وي تنها بر ابهامات افزود و فتنه‌گران را بر تداوم فتنه استوار ساخت.
هاشمي‌رفسنجاني پيش از اين در روز ۲۲ خرداد ۸۸ در هنگام دادن رأي گفته بود: «بسيار مهم است که اين انتخابات به گونه‌اي برگزار شود که هيچ‌کس نتواند شبهه‌افکني کند و همه بپذيرند آنچه که از صندوق بيرون مي‌آيد، همان باشد که مردم رأي دادند» و اين عملاً ايجاد ترديد در سلامت انتخابات بود. خانواده وي نيز در فتنه‌هاي پس از انتخابات نقش مؤثري داشتند و گفتار و کردار آنان نيز از نگاه مردم به پاي وي نوشته شد و همين عملکرد کافي بود تا بيش از پيش بين او و مردم فاصله بيفتد و فرصت براي بهره‌برداري فتنه‌گران فراهم آيد و هاشمي از سوی آنان مصادره شود!
حکيم انقلاب بارها از افراد صاحب نفوذ خواسته بود تا رسالت تاريخي خود در زمانه فتنه را «عماروار» انجام دهند و با تبيين دقيق حوادث به بصيرت بيفزايند؛ اما هاشمي از جمله خواصي بود که ترجيح داد با «سکوت» در اين عرصه، ميدان را از عمارها خالي گذارد و خواسته يا ناخواسته بستر را براي جولان اغواگران و فتنه‌گران فراهم آورد و اين فتنه تا قيام ملت در ۹ دي ماه ۱۳۸۸ تداوم يابد!
***
هاشمي در حالي به پايان حيات ۸۰ ساله خود رسيد که در کارنامه خود مجموعه متنوعي از تلاش‌ها و فعاليت‌ها را جاي داده است که کمتر فردي را در سده اخير تاريخ ايران مي‌توان مشابه او يافت. سياه و سفيدهايي که حکايت از فراز و فرودهاي وي دارد. حضور باشکوه امت حزب‌اللّه در تشييع پیکر وي نشان داد که مردم با چشم خطاپوش، کارنامه مثبت او را نيز فراموش نکرده‌اند؛ اما حقيقت آن است که بين هاشمي و بدنه جامعه فاصله عميقي افتاده بود که فرصتي براي جبران آن مهيا نشد!
حکيم انقلاب با خواندن نماز بر پيکر «رفيق ديرين و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامي و همکار نزديک سال‌هاي متمادي در عهد جمهوري اسلامي»، آخرين دعاها را براي عاقبت بخيري وي قرائت کرد و از همه ملت خواست که اين دعاها را تکرار کنند که: «… اللّهم احشره مع اوليائه من المؤمنين، اللهم احشره مع المجاهدين، اللّهم احشره مع المنفقين في سبيلک»

منبع: هفته نامه صبح صادق

نظر دهید »
سخت‌ترین ماموریت‌های یک فرمانده
ارسال شده در 26 دی 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در شهدا

به گزارش گروه فرهنگی بصیرت به نقل از جام جم آنلاین از ایسنا، بنامعلی محمدزاده در سال ۱۳۳۹ در اردبیل به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه خود را در تهران به پایان رساند و تحصیلات نظامی را در دانشگاه امام حسین (ع) ‌سپری کرد.
کبری، اکبر، صغری و علی‌اصغر هم ثمره ازدواج بنامعلی است. وی پس از ورود به سپاه، در سمت فرمانده گردان در دفاع مقدس شرکت کرد و روز ۲۶ دی ماه سال ۱۳۶۵ در حالی که فرماندهی گردان مقداد و معاونت «تیپ ذوالفقار لشکر ۳۱ عاشورا» را برعهده داشت در منطقه شلمچه و «عملیات کربلای ۵» بر اثر اصابت ترکش دشمن به شهادت رسید.
او و همرزم و دوستش سردار شهید داور یسری، فرمانده سپاه اردبیل را می‌توان از فرماندهان و سرداران عاشورایی استان اردبیل برشمرد که با رشادت‌ها و فداکاری‌هایی که از خود بر جا گذاشتند، هیچ وقت از ذهن مردم ایران فراموش نخواهند شد.
محمدزاده در عملیات والفجر مقدماتی،از ناحیه سینه مجروح و به تهران منتقل شد. پس از بهبودی، در عملیات‌های خیبر و بدر شرکت کرد. سال ۶۵ بود که به عنوان مربی در دانشکده علوم و فنون نظامی دانشگاه امام حسین (ع)‌ به آموزش تاکتیک پرداخت اما شهادت همرزمانش چنان در روحیه او تاثیر گذاشت که خدمت در پادگان‌ها را رها کرده، به جبهه شتافت.
در قرارگاه کربلا مامور اطلاعات و عملیات شد. در همان دوران از لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) ماموریت یافت فرماندهی گردان مقداد از لشکر ۳۱ عاشور را بپذیرد.
سردار امین شریعتی در دیدار با خانواده شهید گفته بود: «قبل از ورود محمدزاده به لشکر ما، روی گردان مقداد حسابی باز نکرده بودیم ولی پس ازآنکه مسئولیت آن را قبول کرد سخت‌ترین مأموریت‌ها را به وی می‌سپردیم.»
سردار ایران‌زاده از فرماندهان ۳۱ عاشورا نیز می‌گوید: بعد از تحویل این خط به گردان مقداد، او شبانه‌روز فعالیت می‌کرد و استراحت نداشت. روزانه دو ساعت او را به عقب منتقل می‌کردیم که استراحت کند. روز آخر بعد از استراحت دو ساعته با یک حالت عجیبی بیدار شد. نسبت به روزهای دیگر دیرتر بلند شده بود. وقتی که می‌خواست به خط برود تعدادی از دوستان گفتند مثل این که این رفتن، آخرین رفتن بنامعلی است زیرا حالت عجیبی دارد. همان شب بود که در بی‌سیم شنیدیم که محمدزاده شهید شده است و بالاخره بنامعلی محمدزاده در ساعات اولین بامداد روز ۲۶ دی ۱۳۶۵ بر اثر بمباران شیمیایی دشمن و اصابت ترکش، در پشت پنج ضلعی (شلمچه) – عملیات کربلای ۵- به شهادت رسید.
شیمیایی شدن فرمانده
نقل است که گردان مقداد در همان عقب مورد بمباران شیمیایی قرار می‌گیرد و این امر باعث می‌شود که روحیه گردان تضعیف شود و رشته کار از دست برود اما بنامعلی با این که خودش شیمیایی شده بود با تدبیر و مدیریتی که داشت بلافاصله سخنرانی کرده و واقعه صحرای کربلا و ظهر عاشورا را برای بچه‌های گردان مجسم می‌کند به طوری این سخنان در روحیه پرسنل تاثیر می‌گذارد و روحیه می‌گیرند که حتی پرسنلی که شیمیایی شده بودند حاضر نمی‌شوند به عقب تخلیه شوند.
تواضع، خلوص و ایثار بنامعلی از بارزترین ویژگی‌های وی بود. مثلا در یکی از عملیات‌ها هنگامی که نگهبانی یکی از پل‌ها به عهده گردان مقداد سپرده شده بود شخصا مراقبت از آن پل را به عهده گرفت.
خصوصیات شهید
او نمونه اشداء علی‌الکفار و رحماء بینهم بود. از چاپلوسی و دورویی بیزار و نسبت به غیبت و تهمت بسیار حساس بود. بسیار کم سخن می‌گفت و هرگاه نیز کلامی می‌گفت بسیار سنجیده و متین بود. عشق و ارادت خاصی به خانواده‌های شهدا داشت. به نماز اول وقت و جماعت اهمیت می‌داد. شاهد این سخن مسجد صاحب‌الزمان (عج)، مسجد یاخچی‌آباد، مسجد الرسول (ص) بازار دوم نازی‌آباد و مسجد جامع خانی آبادنو است. دائم الوضو بود و در اغلب روزهای رجب و شعبان حداقل یک روز در هفته را روزه می‌گرفت. بسیار صبور و بردبار بود و در برابر مشکلات همه را به صبر دعوت می‌کرد، به خصوص صبر در شهادتش.
حسینعلی بایری همرزم شهید روایت می‌کند: در عملیات کربلای ۵ در یک نقطه در کانال بودیم. شب را آنجا ماندیم و صبح هواپیماهای عراقی آمدند و آنجا را بمباران شیمیایی کردند. بچه‌ها ماسک‌ها را به صورت‌هایشان زدند ولی بعضی‌ها ماسک و فیلتر ماسک نداشتند. بنامعلی انتهای کانال نشسته بود و وقتی شنید بعضی‌ها ماسک و فیلتر ندارند ماسک خودش را درآورد و گذاشت کنار کانال. بعدازظهر آن روز وقتی او را دیدم خون چشمهایش را گرفته بود. گفتم وضعیت خیلی خراب است برو اورژانس. گفت: مگر چه شده است؟ از وضع خودت خبر نداری، چشم‌های هردوی‌مان سرخ سرخ شده بود ولی چشم‌های محمدزاده در بد وضعیتی بودند. گفتم: وضع تو خراب است بهتر است بروی اورژانس. هر دو به هم گفتیم و آخر سر هم هیچ کداممان نرفتیم.
دستور می‌دهم کسی ماسکش را درنیاورد
در ادامه عملیات کربلای ۵ در حال رفتن به طرف کانال ماهی، محمدزاده در جلوی ستون حرکت می‌کرد. عراقی‌ها شیمیایی زدند و همه، زود ماسک‌ها را زدیم. به یکباره شنیدیم یکی از پشت سر داد می‌زند. برگشتم پشت سر را نگاه کردم یک بسیجی بود. از سر و صدایش محمدزاده هم برگشت عقب را نگاه کرد و از مسؤل دسته پرسید چه شده است، آن بسیجی کمی عقب مانده بود و می‌گفت: ماسکش را گم کرده است،محمدزاده دوید طرف بسیجی و ماسکش را درآورد و به آن بسیجی داد و گفت: سریع بزن. محمدزاده یک چفیه انداخته بود دور گردنش. آن را با قمقمه‌اش خیس کرد و جلوی دهانش گرفت. بچه‌ها رفتند طرفش و خواستند ماسک خودشان را به او بدهند قبول نکرد و گفت: دستور می‌دهم کسی ماسکش را درنیاورد.
****
کنار بچه‌های گردان در موقعیت کانال ماهی مستقر شده بودیم. نزدیک اذان صبح بود. عراقی‌ها تانک‌هایشان را در روبرو آرایش می‌دادند. گلوله‌های توپ‌های فرانسوی و خمپاره به اطراف‌مان اصابت می‌کرد. بی‌سیم زدند گفتند: محمدزاده می‌آید آنجا موقعیت را از نزدیک ببیند. کمی عقب‌تر یک دیدگاه بود. بی‌سیم زدند و گفتند: آیا فرمانده گردان رسیده آنجا، گفتند رسیده است. گفتم بگویید وضعیت خیلی بد است و فعلا نیاید.
بی‌سیم‌چی گفت: محمدزاده می‌گوید حتما باید برود کنار بچه‌های گردان. در همان موقع که داشتیم صحبت می‌کردیم یک گلوله تانک به مققابل سنگر دیدگاه اصابت کرد. بی‌سیم‌چی گفت: گلوله تانک بعد از این اصابت به محمدزاده هم اصابت کرده است. بچه‌ها می‌گفتند، اعضای شکم محمدزاده متلاشی شده بود و وضعیتش به گونه‌ای بود که امکان حملش نبود. او را می‌گذارند لای پتو می‌خواهند برسانند پای آمبولانس. می‌گفتند در آن لحظه تشهدش را گفت و چشم‌هایش را بست.
****
ابوالفضل باشکوه همرزم شهید هم می‌گوید: در اواخر سال ۱۳۶۱ با هم در جبهه جنوب بودیم که مصادف با عملیات والفجر۱ و مقدماتی بود. از اردبیل اعزام شده بودیم و فرمانده یکی از گردان‌های لشکر ۳۱ عاشورا برعهده سردار شهید بنامعلی محمدزاده بود. بنده به عنوان مسؤل موتوری یکی از تیپ‌های لشکر عاشورا مشغول خدمت بودم. در والفجر مقدماتی طرح و برنامه داشتند تا از آن منطقه عملیات انجام دهند و هر یگان به ماموریت محوله خویش مشغول بود. بنده مؤظف به تامین خودرو برای هر یگان بودم. روزی شهید محمدزاده مراجعه کرد که ماشین نداریم جهت شناسایی مجدد به منطقه برویم. ما با هم در منطقه قرارگاه طبق مقررات جنگی تدارکات و موتوری آن منطقه مستقر بودیم و لازم بود از منطقه شناخت داشته باشم تا در عملیات جهت سوخت‌رسانی و آبرسانی و موادغذایی، خودمان را آماده کنیم. پیشنهاد کردم اگر ممکن است با هم برویم و در شناسایی منطقه بنده را یاری کنید که قبول کرد. به طرف موقعیت حرکت کردیم. تردد خودروها خیلی مشکل بود بنابراین ما باید با دنده سنگین حرکت می‌کردیم. آخرین خط علامت یک درخت بود. به حرکت خود ادامه دادیم تا در پشت خاکریز پنهان شده و به کار خود ادامه دهیم.
سردرد شدیدی داشتم. هنوز به خاکریز نرسیده بودیم گلوله توپ دشمن به اطرافمان اصابت کرد. بعد از چند دقیقه به خود آمدیم. هر یک به گودالی افتاده و سر و صورتمان خاک آلود شده بود. قبل از اصابت گلوله چنین خواسته‌ای از خدا داشتم. با ایشان شوخی می‌کردم که چرا از خدا چیز دیگری نخواستم تا شامل حال ما شود. محمدزاده با حالت تبسم به من گفت: مگر ما برای چیزی به جبهه آمدیم جز به عشق شهادت. او به من گفت: از تو خواهش می‌کنم هر موقع دعا کردی به جز شهادت چیزی برایم طلب نکن.

نظر دهید »
حرف روز/ دغدغه نیروهای انقلاب
ارسال شده در 26 دی 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در سیاسی

یادداشت: «آمده‌ام، خدایا کمکم کن تا از این جسم دنیوی و فکرهای مادی نجات یابم. به من هم مثل شهدا شیوه گذراندن این فانی و محل گذر را بیاموز. به من هم معرفت امام زمانم را عنایت فرما. به من هم معرفت اهل بیت علیهم‌السلام را بده. خدایا کمکم کن که تمام وجودم و اعضای بدنم و اعمال من برای تو و رضای تو باشد. خدایا، به من شیوه نزدیک شدن به بارگاه خودت و گنجینه معرفت اهل بیت را بیاموز تا بتوانم هم به دیگران کمک کنم و هم خودم را نجات دهم و به نردبان شهادت دست یابم.»
جملات فوق قسمتی از دل‌نوشته شهید مدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی است. او پیش از اعزام به سوریه خمس سال خود را که صدهزار تومان بود، به پدرش داد تا پرداخت کند. این‌گونه جوانان در کشور عزیز ما بسیار دیده می‌شوند؛ جوانانی که با خدا اینگونه زمزمه‌های عاشقانه‌ دارند؛ این جوانان حاصل مکتب امام خمینی(ره) هستند. اینها کسانی‌اند که حاضرند برای گسترش انقلاب اسلامی صدها بار به قربانگاه بروند.
مکتب شهادت جوانانی را تربیت می‌کند که قرب الی‌الله را در خدمت به خلق و پاکیزه شدن برای خدا می‌دانند؛ این جوانان در این جامعه بزرگ شده‌اند؛ جامعه‌ای که نابسامانی‌های اجتماعی و فرهنگی متعددی دارد و متأسفانه دولت آن در حال از دست دادن فرصت‌هاست؛ مشکلات و معضلاتی که یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) است. نیروهای وفادار به انقلاب بدانند اگر چه برای حل آسیب‌های اجتماعی در ماه‌های اخیر سه جلسه در محضر رهبر معظم انقلاب با حضور نمایندگان ۳۰ نهاد برگزار شده و رهبری از تمامی قوا انتظار انجام وظایف در زمینه آسیب‌های اجتماعی را داشته‌اند، اما تا اندیشه و عمل نیروهای انقلابی پای کار نیاید، جوانانی چون رسول خلیلی، علی امرایی، حامد جوانی، صدرزاده و… تربیت نخواهند شد و زمان بالندگی جوانان فرا نخواهد رسید؛ لذا تربیت جوان تراز انقلاب اسلامی باید مهم‌ترین دغدغه امروز نیروهای انقلاب باشد و باید برای ۵۰ سال آینده کودکان و نوجوانان برنامه‌ریزی کنیم.
منبع: سایت بصیرت

نظر دهید »
گزارش روز/ مسئله چیز دیگری است
ارسال شده در 26 دی 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در سیاسی

یادداشت: در همین خط اول باید نوشت، هیچ‌کس با نوسازی ناوگان حمل‌ونقل هوایی کشور و افزایش امنیت پروازهای خطوط هوایی مخالف نیست. مسئله، موضوع دیگری است؛ مسئله نحوه استقبال از ورود اولین ایرباس خریداری شده از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران است؛ مسئله تصویر منتشر شده از در آغوش کشیدن یکی از مقام‌های این شرکت توسط وزیر راه این مملکت است که حتی در برابر دوربین‌های تلویزیونی و لنز دوربین خبرنگار رسانه‌های مختلف نمی‌تواند ذوق خود را کنترل کند و رفتاری دور از شأن یک مسئول در نظام جمهوری اسلامی ایران و عزت ایرانیان بروز می‌دهد! مسئله منتقدان این نیست که نباید برای سفر امن مردم هزینه کرد؛ بلکه دغدغه‌شان آن است که قرار نبود خرید هواپیماهای مسافربری همه دستاورد برجام باشد! منتقدان می‌گویند که چرا ما باید اینچنین به دنبال خرید ایرباس در پسابرجام باشیم؛ در حالی که به گفته محسن شاطرزاده، معاون پژوهشی پژوهشگاه فضایی ایران «دولت پس از تعطیلی صنعت هسته‌ای، با فشار غرب اقدام به تعطیلی صنعت فضایی کرد و آن را از معاونت ریاست‌جمهوری به معاونت یک وزارتخانه بی‌ربط تنزل داد و تمام بودجه‌های پژوهشی آن را صفر کرد، اینکه شش ماهواره آماده پرتاب داریم، اما دولت اجازه پرتاب آنها را نداده است، صنعت فضایی ما که قرار بود در سال ۲۰۱۵ انسان به فضا پرتاب کند، عملا ًاز بین رفته است. ۴۰ نفر از متخصصان صنعت فضایی به آمریکا و اروپا رفته‌اند و جذب کار شده‌اند، حتی امارات متخصصان ما را جذب کرده و در حال راه‌اندازی صنعت فضایی است.» منتقدان حرف‌شان این است که چرا دولت جمهوری اسلامی که نماد تکیه به درون و استقلال سیاسی و اقتصادی در منطقه است، باید یک خریدار صرف باشد؛ اما عربستان سعودی، درست در همان بازه زمانی که در ایران تیترهای درشت استقبال از یک فروند ایرباس بر صفحه اول روزنامه‌ها‌ می‌نشیند، اعلام کند به زودی در جشنی از اولین هواپیمایی که شرکت علوم و فناوری هوایی عربستان با همکاری شرکت «آنتونوف» اوکراین، در راستای بومی‌سازی صنعت هوایی این‌ کشور ساخته است، رونمایی خواهد کرد!
منبع: سایت بصیرت

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 103
  • 104
  • 105
  • ...
  • 106
  • ...
  • 107
  • 108
  • 109
  • ...
  • 110
  • ...
  • 111
  • 112
  • 113
  • ...
  • 161

آخرین مطالب

  • گرانی
  • قابل توجه طلاب عزیز
  • گذری بر مراحل سه گانه تربیت فرزند
  • عیدسعید قربان وغدیر مبارکباد.
  • توصیه های آیت الله بهجت(ره)
  • دعوتنامه
  • فرصت استثنایی
  • فداییان رهبریم
  • خدا
  • حجاب

آخرین نظرات

  •  
    • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
    • تازه های کوثر
    در حجاب
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در زنگ حساب
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در محبت
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در امام رضا علیه السلام
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در دعای ماه مبارک رمضان
  • مدرسه حضرت آمنه قم  
    • حضرت آمنه قم
    در احسن الحال
  • مدرسه حضرت آمنه قم  
    • حضرت آمنه قم
    در احسن الحال
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در احسن الحال
  • شیما حمیداوی  
    • مداد کوچک ایران
    • بارانی تر از باران
    • خانواده ی ولایتمدار
    در تصویر درختکاری
  • زهرا  
    • وبلاگ عمومی
    در هفته وحدت گرامی باد.
  •  
    • آرامش خدایی
    در هفته تربیت بدنی وورزش گرامی باد.
  •  
    • پل هوایی
    در ذکر روز جمعه
  • متین  
    • مدرسه علمیه کوثر ورامین
    در اخبار کوتاه چهارشنبه ۱۱ اسفند
  • مريم  
    • نسيم رحمت
    در دیدار جمعی از شاعران مذهبی‌سرا با رهبر انقلاب
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در درباره مردی که کابوس رژیم صهیونیستی بود
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در مراسم عزاداری ایام فاطمیه در حسینیه امام خمینی برگزار خواهد شد
  • مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر  
    • مرکز تخصصی نرجس خاتون (س)شاهين شهر
    در کارنامه یک‌ساله
  • مريم  
    • نسيم رحمت
    در تولید ایرانی، راه حل اشتغال زایی
  • متین  
    • مدرسه علمیه کوثر ورامین
    در تولید ایرانی، راه حل اشتغال زایی
  • تسنیم  
    • روضه گاه مجازی تسنیمی از جنت یار
    • رزاق
    در حمله به ایران، آخرین جنگ آمریکا!
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه علمیه حضرت آمنه قم

نشانی مدرسه : قم - ابتدای صفاشهر - جنب سینما مفید - مدرسه علمیه حضرت آمنه (س) شماره تماس : 02532603139 - 02532603282 پست الکترونیک : amene.qom@whc.ir
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
  • اخبار روز
  • معرفی کتاب
  • سیاسی
  • مذهبی
  • درسی
  • اطلاعات عمومی
  • اخلاقی
  • مناسبتی
  • فرهنگی
  • تحلیل
  • زندگی بزرگان
  • شهدا
  • امام زمان (عج)
  • حدیث
  • مقام معظم رهبری
  • مدرسه آمنه س
  • احکام
  • انقلاب اسلامی
  • دفاع مقدس
  • حضرت زهرا (س)
  • آموزشی
  • اطلاعیه ها
  • پژوهشی

آمار

  • امروز: 1011
  • دیروز: 150
  • 7 روز قبل: 462
  • 1 ماه قبل: 2462
  • کل بازدیدها: 71946

رتبه

    کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان