باز این چه نوحه و چه عزا و ماتم است
«وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّه فِانّها مِنْ تَقوَی القلوب؛ هر کس شعائر الهی را بزرگ شمارد، آن نشانه ی روح تقوی است.»(1)
براستی که بقای اسلام، مرهون جهاد، ایثار و شهادت امام حسین (ع) در راه خداست و بدون جریان عاشورا و سیّد الشهداء (ع) قرنها پیش، بنی امیّه، اسلام را از بین برده بودند؛ پس همواره حیات دین به زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی عاشوراء وسیّد الشهدا می باشد. بنابراین، ذکر مصیبتهای امام حسین (ع) و برگزاری هر گونه عزاداری آن حضرت، از جمله شعائر الهی است که شیعیان و دوستداران اهل بیت پیامبر (ع) بدان امر شده اند و روشنی بخش این راه و مهمترین دلیل، برای برپا داشتن مجالس سوگواری سالار شهیدان، سیره ی ائمه ی معصومین (ع) در این مورد است، که بدان می پردازیم.
سیره ی امام سجاد (ع) در عزاداری
چو گل از غم کنم گریبان چاک
امام سجاد (ع) و حضرت زینب (ع) بعد از شهادت امام حسین (ع) همواره با برپایی مجالس عزا و سوگواری و ایراد خطبه های آتشین در زنده نگه داشتن یاد اباعبداللّه الحسین (ع) در قلوب همگان می کوشیدند؛ تا جایی که محیط مملّو از خفقان و سیاهی کوفه و شام را دگرگون ساخته و همگان را در سوگ یوسف آل رسول نشاندند.
از حالات حضرت سجاد (ع) در سوگواری سیّد الشهدا (ع) خطبه ی آن حضرت در مسجد امویِ شام می باشد که خطاب به یزید فرمودند: «ای یزید! محمّد (ص) جدّ توست یا جدّ من؟ اگر می گویی که جدّ توست، دروغ می گویی و کفر می ورزی و اگر اعتقاد داری که او جدّ من است، پس چرا عترت و خاندان او را کشتی؟! چرا پدرم را کشتی و حرم او و مرا اسیر کردی؟!» حضرت این سخن را گفت و دست به گریبان برد و جامه ی خود را چاک زد و گریه کرد؛ از گریه ی آن حضرت، صدای شیون و زاری از مجلس برخاست و مردم زار زار گریستند.(2)
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
امام زین العابدین (ع) آنقدر در سوگ پدرشان گریستند، که سلامتی چشمهایشان به خطر افتاد و این در حالی بود که هر گاه ظرف آبی را می گرفتنتد تا بنوشند، مُدام می گریستند!(3)
امام صادق (ع) در شدّت حزن آن حضرت می فرمودند: «حضرت سجاد (ع) چهل سال بر مصائب پدر بزرگوارش گریست؛ در حالی که روزها، روزه و شبها بیدار بود و خدا را عبادت می کرد. هنگام افطار، وقتی غذا نزدش می آوردند، در حالی که بشدّت می گریست می فرمود: چگونه آب بنوشم؟ در حالی که پدرم را با لب تشنه شهید کردند و گریه می نمود، بطوری که غذا و نوشیدنیهایش با قطرات اشک او می آمیخت. او همواره اینگونه می زیست تا به لقاء اللّه پیوست.»(4)
خادم آن حضرت نقل می کند: «روزی، دنبال حضرت به صحرا رفتم؛ امام روی تخته سنگی مشغول عبادت شد و سر به سجده گذارد و در حالی که می گریست، سر از سجده برداشت؛ به ایشان عرض کردم: مولای من! آیا وقت آن نرسیده که کمتر گریه کنید؟ فرمودند: وای بر تو! یعقوب پیامبر دوازده، پسر داشت، یکی از آنها از جلو چشم او پنهان شده بود، آنقدر گریست که مویش سپید، قدش خمیده و چشمش نابینا؛ شد حال آنکه من، پدر و برادران و عموها و دیگر عزیزانم را روی زمین، قطعه قطعه دیدم؛ در حالی که سر بر بدن نداشتند!»(5)
سیره ی امام باقر (ع) در عزاداری
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت.
امام باقر (ع) در تشویق سوگواران حسینی فرمودند: «در روز عاشورا انسان باید برای امام حسین (ع) گریه و زاری کند و به اهل منزل خود دستور دهد که برای حضرتش گریه کنند و در خانه ی خود با اظهار ناراحتی برای آن حضرت، سوگواری بر پا سازد و در خانه های یکدیگر به منظور گریه کردن برای سیّد الشهدا به ملاقات همدیگر روند و در مصیبت امام حسین (ع) به یکدیگر تسلیت بگویند؛ که اگر این کارها را بکنند، من برای آنان ضمانت می کنم که خداوند، ثواب دو هزار حج و عمره و شرکت نمودن در جنگی در رکاب رسول خدا (ص) و ائمه ی معصومین (ع) به او عطا فرماید.»(6)
سیره ی امام صادق (ع) در عزاداری
غنچه ی سرخ
روزی، کُمیت شاعر بر حضرت صادق (ع) وارد شد؛ حضرت به او فرمود: «درباره ی جدّم حسین، برایم شعر بخوان!» پس از آنکه کُمیت، اشعاری در مصیبت امام حسین (ع) خواند، امام صادق (ع) گریه ی شدیدی نمودند؛ زنان و اهل حرم حضرت هم به گریه افتادند و در اطاقهای خود صدا به گریه بلند نمودند. هنگامی که امام (ع) گریه می کردند. ناگهان زنی از پشت پرده ظاهر شد در حالی که کودکی شیر خوار و کوچک در دست داشت؛ طفل شیر خوار را در دامن امام گذاشت و امام با دیدن طفل، گریه اش بیشتر و صدایش به گریه بلند شد و زنان پشت پرده هم، صدا به گریه بلند کردند.
روشن است که منظور از نهادن طفل شیرخوار در دامن امام صادق (ع) به شبیه در آوردن علی اصغر شیر خوار بوده است؛ تا بدین وسیله، اثر بیشتری در حُزن و اندوه گریه کنندگان گذاشته شود.(7)
سیره امام موسی کاظم (ع) در عزاداری
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
از امام رضا (ع) در مورد عزاداری پدر بزرگوارشان، امام موسی کاظم (ع) برای سیّد الشهداء روایت است که: «پدرم، چون ماه محرم فرا می رسید. خندان دیده نمی شد و همواره محزون بود تا روز دهم محرم، که روز مصیبت و حزن و گریه ی ایشان بود.»(8)
سیره ی امام رضا (ع) در عزاداری
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
دعبل خزاعی می گوید: «روز عاشورا خدمت مولایم، علی بن موسی الرضا (ع) رسیدم؛ حضرت را دیدم که غمگین و محزون نشسته اند؛ یاران ایشان نیز همه غمگین اطرافشان حلقه زده بودند. وقتی مرا دیدند، فرمودند: «مرحبا بر تو ای دعبل!» سپس جائی برای من باز کردند و مرا نزد خود نشانیدند. سپس فرمودند: «ای دعبل! دوست دارم شعری برایم بخوانی که این روزها، روز اندوه ما أهل بیت است!» و فرمودند: «ای دعبل هر کسی بر مصیبت جدّم، حسین (ع) گریه کند، خداوند گناهانش را بیامرزد.» سپس حضرت بلند شدند و پرده ای میان ما و زنهایشان زدند و اهل بیتشان را پشت پرده نشانیدند، تا برای مصیبت جدشان گریه کنند. سپس به من فرمودند: «ای دعبل! مرثیه بخوان!» پس من، گریان شدم و اشکم جاری شد و اشعارم را خواندم، امام رضا (ع) و أهل بیتشان نیز گریستند.»(9)
سیره ی امام مهدی (عج) در عزاداری
ای کاش در عزای تو خون می گریستم
حضرت مهدی (عج) در مصیبت جدّ بزرگوارشان - در زیارت ناحیه ی مقدسه - این گونه می فرمایند:
«سلام بر تو (ای سالار شهیدان) سلام کسی که در غم عزایت مصیبت زده و اندوهگین و سرگشته و درمانده است؛ جانش فدای جان تو و اهل بیتش سپر بلای اهل بیت تو باد! پس اگر روزگاران مرا به تأخیر انداخت و تقدیر الهی مرا از یاری تو بازداشت و نبودم تا با آنکه با تو جنگیدند، بجنگم و با آنانکه با تو بدشمنی برخاستند، بدشمنی برخیزم (در عوض) هر بامدادان و هر شامگاهان به یادت سرشک غم از دیده می بارم و به جای اشک، خون می گریم تا آن زمان که در اثر سوز جانفرسای مصیبتت جان سپارم…
ادامه دارد…
پی نوشت:
1- سوره ی حج، آیه 32.
2- سیره ی چهارده معصوم، ص 397.
3- تاریخ النیّاحة، ص 119.
4- ناسخ التواریخ، ج 3، ص 189.
5- الفروع من الکافی، ج 1، ص 240، بحار الانوار، ج 45، ص 188؛ وسائل الشیعه، ج 2، ص 89، سیاهپوشی در سوگ ائمه ی نور، ص 116.
6- رمز المصیبة، ج 1، ص 24، کامل الزیارات، ص 175، تاریخ النیّاحة، ص 123.
7- معالی السبطین، ج 1، ص 153.
8- تاریخ النیّاحة، ص 132، شهید کربلا، ص 80.
9- معالی السبطین، ج 1، ص 154، رمز المصیبة، ج 1، ص 25.
شهید مرتضی مطهری قدس سره که با دغدغه خاص به بررسی موضوعات اسلامی می پرداخت، نسبت به حادثه عاشورا حساسیت و عنایت فوق العاده ای داشت. گر چه در این باره تألیف و اثری مکتوب توسط خود استاد نیست، اما گویا آنچه در نظر داشته بر قلم جاری کند، در سخنرانیهای خود اظهار نموده است. «حماسه حسینی» عنوان سه جلد کتاب از استاد شهید است. این مجموعه مشتمل بر سخنرانیها و یادداشتهای ابتدایی و غیر تفصیلی استاد مطهری است که از حدود سال 1347 تا 1356 شمسی ایراد و نوشته شده و تاکنون بیش از سی نوبت به چاپ رسیده است. این کتاب با عنوان «الملحمةُ الحسینیه» به عربی ترجمه شده و به نام مترجم تصریح نشده است
از آنجا که استاد شهید در لابه لای جلدهای اول و دوم، و بخش آخر جلد سوم بر کتاب شهید جاوید ایراداتی داشته و دیدگاههای آن را رد نموده است، نویسنده شهید جاوید در انتقاد از حماسه حسینی کتابی با عنوان «نگاهی به حماسه حسینی استاد مطهری» نوشته و ضمن تأیید انتقادهای استاد مطهری از تحریفات و خرافات بسته شده بر این نهضت، با زبان علمی به ردّ انتقادهای شهید مطهری پرداخته و آن گاه پاره ای از منقولات تاریخی کتاب «حماسه حسینی» را مورد نقد قرار داده است.
«حماسه حسینی» تاریخ نگاری نیست، بلکه تحلیل تاریخ است و در آن به جنبه درس آموزی و الگوگیری از قیام امام حسین علیه السلام و لزوم پیراستن آن از تحریفات تکیه و تأکید شده است.
از آنجا که استاد مطهری خود عهده دار فراهم کردن این کتاب نشده و فرصت تجدید نظر در مطالب آن را نیافته و مطالب آن را به تدریج گفته و نوشته بود، مسامحاتی در آن یافت می شود. با این وصف نکاتی جدید و ارزشمند در کتاب وجود دارد که می توان آن را در شمار کتابهای مهم قلمداد کرد
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامهای به آقای روحانی رئیسجمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی، با اشاره به بررسیهای دقیق و مسئولانهی برجام در مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی و عبور این موافقتنامه از مجاری قانونی، دستورات مهمی را درخصوص رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیهی کشور صادر و با برشمردن تأکیدات و الزامات ۹ گانه در اجرای برجام، مصوبهی جلسهی ۶۳۴ مورخ ۹۴/۵/۱۹ شورای عالی امنیت ملی را با رعایت این موارد و الزامات تأیید کردند.
متن نامهی رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است.
بسماللهالرحمنالرحیم
جناب آقای روحانی
رئیس جمهور اسلامی ایران و رئیس شورای عالی امنیّت ملّی (دامت توفیقاته)
با سلام و تحیّت؛
اکنون که موافقتنامهی موسوم به «برجام» پس از بررسیهای دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی، کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیونها و نیز در شورای عالی امنیّت ملّی، سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دستاندرکارانِ مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصتهای کافی برای رعایت و حفظ منافع ملّی و مصالح عالیهی کشور در اختیار داشته باشید.
۱) پیش از هر چیز لازم میدانم از همهی دستاندرکاران این فرایند پرچالش، در همهی دورهها از جمله هیئت مذاکرهکنندهی اخیر که در توضیح نقاط مثبت و در اصلِ تثبیت آن نقاط همهی سعی ممکن خود را به کار بردند، و نیز از منتقدانی که با ریزبینیِ قابل تحسین، نقاط ضعف آن را به همهی ما یادآور شدند و مخصوصاً از رئیس و اعضای کمیسیون ویژهی مجلس و نیز از اعضای عالیمقام شورای عالی امنیّت ملّی که با درج ملاحظات مهمّ خود، برخی از نقاط خلأ را پوشش دادند، و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که با تصویب طرحی محتاطانه، راه درست اجرا را به دولت ارائه کردند، و نیز از رسانهی ملی و نویسندگان مطبوعات کشور که با همهی اختلافنظرها، در مجموع تصویر کاملی از این موافقتنامه در برابر افکار عمومی نهادند، قدردانی خود را اعلام دارم. این مجموعهی پر حجم کار و تلاش و فکر در مسئلهای که گمان میرود از جملهی مسائل به یاد ماندنی و عبرتآموز جمهوری اسلامی باشد، در خور تقدیر و مایهی خرسندی است. به همین دلیل با اطمینان میتوان گفت که پاداش الهی برای این نقش آفرینیهای مسئولانه، مشتمل بر نصرت و رحمت و هدایت ذات حضرت حق خواهد بود، انشاءالله؛ زیرا وعدهی نصرت الهی در برابر نصرت دین او، تخلّفناپذیر است.
۲) جنابعالی با سابقهی چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، طبعاً دانستهاید که دولت ایالات آمریکا، در قضیّهی هستهای و نه در هیچ مسئلهی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اظهارات رئیسجمهور آمریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازیِ جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرفداریاش از فتنههای داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حملهی نظامی و حتّی هستهای –که میتواند به کیفرخواست مبسوطی علیه وی در دادگاههای بینالمللی منتهی شود– پرده از نیّت واقعی سران آمریکا برداشت. صاحبنظران سیاسی عالَم و افکار عمومی بسیاری از ملّتها، بوضوح تشخیص میدهند که عامل این خصومت تمامنشدنی، ماهیّت و هویّت جمهوری اسلامی ایران است که برخاسته از انقلاب اسلامی است. ایستادگی بر مواضع بر حقّ اسلامی در مخالفت با نظام سلطه و استکبار، ایستادگی در برابر زیادهطلبی و دستاندازی به ملّتهای ضعیف، افشای حمایت آمریکا از دیکتاتوریهای قرون وسطائی و سرکوب ملّتهای مستقل، دفاع بیوقفه از ملّت فلسطین و گروههای مقاومت میهنی، فریاد منطقی و دنیاپسند بر سر رژیم غاصب صهیونیست، قلمهای عمدهای را تشکیل میدهند که دشمنی رژیم ایالات متّحدهی آمریکا را بر ضدّ جمهوری اسلامی، برای آنان اجتنابناپذیر کرده است؛ و این دشمنی تا هنگامی که جمهوری اسلامی با قدرت درونی و پایدار خود، آنان را مأیوس کند ادامه خواهد داشت.
چگونگی رفتار و گفتار دولت آمریکا در مسئلهی هستهای و مذاکرات طولانی و ملالآور آن، نشان داد که این نیز یکی از حلقههای زنجیرهی دشمنی عنادآمیز آنان با جمهوری اسلامی است. فریبکاری آنان در دوگانگی میان اظهارات اوّلیّهی آنان که با نیّت قبول مذاکرهی مستقیم از سوی ایران انجام میشد، با نقض عهدهای مکرّر آنان در طول مذاکرات دوساله و همراهی آنان با خواستههای رژیم صهیونیستی و دیپلماسی زورگویانهی آنان در رابطه با دولتها و مؤسّسات اروپاییِ دخیل در مذاکرات، همه نشاندهندهی آن است که ورود فریبکارانهی آمریکا در مذاکرات هستهای، نه با نیّت حلوفصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدفهای خصمانهی خود دربارهی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
بیشک حفظ هوشیاری نسبت به نیّات خصمانهی دولت آمریکا و ایستادگیهایی که بر اثر آن در طول مسیر مذاکرات از سوی مسئولان جمهوری اسلامی به کار رفت، توانست در موارد متعدّدی، از ورود زیانهای سنگین جلوگیری کند. با این حال، محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظهبهلحظه، میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آیندهی کشور منتهی شود.
۳) بندهای نهگانهی قانون اخیر مجلس و ملاحظات دهگانهی ذیل مصوّبهی شورای عالی امنیّت ملّی، حاوی نکات مفید و مؤثّر است که باید رعایت شود، با این حال برخی نکات لازم دیگر نیز هست که همراه با تأکید بر تعدادی از آنچه در آن دو سند آمده است، اعلام میگردد.
اوّلاً: از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانهی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جملهی آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیهی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیهی اروپا و رئیسجمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بکلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزلهی نقض برجام است.
ثانیاً: در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبهی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.
ثالثاً: اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پروندهی موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام نماید.
رابعاً: اقدام در مورد نوسازی کارخانهی اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.
خامساً: معاملهی اورانیوم غنیشدهی موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن دراینباره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور، باید بتدریج و در دفعات متعدّد باشد.
سادساً: مطابق مصوّبهی مجلس، طرح و تمهیدات لازم برای توسعهی میانمدّت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هماکنون تا پانزده سال و منتهی به ۱۹۰ هزار سو است، تهیّه و با دقّت در شورای عالی امنیّت ملّی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.
سابعاً: سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا بهگونهای ساماندهی کند که در پایان دورهی هشتساله هیچ کمبود فنّاوری برای ایجاد غنیسازیِ مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.
ثامناً: توجّه شود که در موارد ابهام سند برجام، تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است.
تاسعاً: وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلّفات و فریبکاری در طرف مقابل بویژه آمریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند، برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهّدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل شود. ترکیب و وظایف این هیئت باید در شورای عالی امنیّت ملّی تعیین و تصویب شود.
با توجّه به آنچه ذکر شد، مصوبهی جلسهی ۶۳۴ مورخ ۹۴/۵/۱۹ شورای عالی امنیّت ملّی با رعایت موارد یاد شده تأیید میشود.
در خاتمه همانطور که در جلسات متعدّد به آنجناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کردهام، رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبهی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدّیّت تمام دنبال شود و بخصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید که وضعیّت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بیرویّه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدّاً پرهیز شود.
توفیقات جنابعالی و دیگر دستاندرکاران را از خداوند متعال مسئلت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۲۹ مهرماه
روز ملّی مبارزه با استکبار
روز 13 آبان، یادآور حوادث مهمی است که در شکل گیری انقلاب اسلامی و بیرون راندن مظهر استکبار یعنی آمریکا از ایران نقش اساسی داشتند. در روز 13 آبان 1343، مأموران رژیم شاه، حضرت امام خمینی(ره) را در قم دستگیر و به دستور آمریکا، به ترکیه تبعید کردند. در روز 13 آبان 1357، دانش آموزان تهرانی در اعتراض به دخالت های آمریکا در ایران، راه پیمایی کردند، ولی دژخیمان رژیم شاه، به آنان حمله کرد و آنان را به خاک و خون کشید. در روز 13 آبان 1358، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، لانه ی جاسوسی آمریکا را در تهران تسخیر کردند و جاسوسان آمریکایی را به گروگان گرفتند. بدین ترتیب، مبارزه ی ضد آمریکایی مردم ایران، ابعاد جدیدتری پیدا کرد. بنابراین، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، این روز را به روز «ملّی مبارزه با استکبار» نام گذاری کردند.
همه با هم…
روز 13 آبان، روز دستگیری و تبعید حضرت امام ـ آن نور قبیله ی قبله ـ است. روز کشتار دانش آموزان است. روز تسخیر لانه ی جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان ایمان مدار و عدالت پناه است. این مناسبت ها ایجاب می کند که همه باهم به قول آن بزرگ زادِ خورشیدگون، هرچه فریاد داریم بر سر آمریکا بریزیم. بیایید کران تا کران، حیات را از تحرّک و مبارزه و فریاد علیه مستکبران، سرشار سازیم و از هیچ قدرتی جز خداوند باک نداشته باشیم و در برابر هیچ گردن کشی، سر فرود نیاوریم؛ هم چنان که تاکنون این گونه بوده ایم. بیایید برخی سستی ها و رکودها را به حرکت و شور مبّدل سازیم و رخوت و خواب آلودگی برخی افراد را باز شوییم. بیایید دست ها و دلهامان را قوی کنیم و در روز 13 آبان، مردم خداجو و استکبارستیز را به مبارزه با مظهر استکبار بخوانیم. این چنین باد.
حوزه های علمیه و فریاد علیه استکبار
حوزه های علمیه در طول تاریخ همواره در کنار مردم محروم و در برابر قدرت های ستم گر قرار داشته اند. رمز کام یابی نهضت پربار سر سلسله ی بیداردلان؛ حضرت امام خمینی ـ سلام اللّه علیه ـ و محبوب بودن آن رادمرد بزرگ نیز این بود که از یک سو، دشمن مستکبران بود و از سوی دیگر، یاوری همیشه غم خوار برای محرومان و مستضعفان به شمار می آمد. از این رو، حوزه های علمیه به عنوان ادامه دهنده ی خط راستین آن آیت بلند کتاب مقاومت در مبارزه ی ملی با استکبار، نقش مهمی دارند.
دانش آموزان و مبارزه ی ملّی با استکبار
بی گمان، دانش آموزانِ آگاه و رشید ما در مبارزه با استکبار، همواره نقشی فعّال و فراموش ناشدنی ایفا کرده اند. این عزیزان بودند که در13 آبان 1357، به مردم مسلمان ایران، شور و شعور و عشقی دوباره بخشیدند. آنان از آینه ی احساس و شعور مردم انقلابی، غبار بر گرفتند و هویت مسلمانی، خود اتکایی و مبارزه با استکبار را به همگان آموختند. این نوجوانان دانش دوست بودند که با شعارهای توفنده و مشت های گره خورده، پایه های حکومت مزدور پهلوی را سست کردند و لرزه بر اندام زمام داران کاخ سفید انداختند. این جوانان دانش پو بودند که با قیام خویش، به مستضعفان آموختند که برای به دست آوردن حقوق از دست رفته ی خود، باید با ستم گران جهانی بستیزند. اینک، آن رشادت ها و حماسه آفرینی ها، ایجاب می کند که قشر دانش آموز ما، در مبارزه با استکبار، سهم مهمی بر عهده گیرند و هم چون گذشته از پیش گامان این قیام ملّی باشند.
اراده ی الهی و قیام علیه مستکبران
خدای متعال، انسان را با فطرتی ظلم ستیز آفریده است. طبع انسان، عدالت خواه و مخالف تجاوز به حقوق دیگران است. ارسال پیامبران نیز با این هدف صورت گرفته است که به انسان ها کمک کنند تا در مسیر عدالت باقی بمانند و از آن منحرف نشوند. خدای متعال، با صراحت این واقعیت را در قرآن کریم بیان کرده است.
از سوی دیگر، اراده خدای منّان بر آن است که انسان های ضعیف نگاه داشته شده و مظلوم، به پاخیزند، بر طاغیان و مستکبران، بشورند و داد خود را از آن ها بگیرند و حاکمیت را از آنِ خود کنند. حاکمیتی که به عنوان امانتی الهی همواره در خدمت آرمان ها و ارزش های والا و خدایی باشد. امام خمینی(ره) با همین تفکر ژرف و ریشه دار دینی هسته ی مقاومت جهانی اسلام را علیه بیداد و تباهی استعمارگران و مستکبران بنیان نهاد. خمینی کبیر، عظمت های آیین احمدی را در پرتو کرامت های محمدی صلی الله علیه و آله و انوار پاک علوی علیه السلام ، فرا راه بشر این روزگار و همه ی روزگاران آینده قرار داد.
به یادِ مردی که استکبار رااز گستره ی ایران زدود
سلام بر روان پاک روح خدا و سلام بر همه ی روان های خدایی! سلام بر آن که بیداری رابه ما هدیه داد؛ آزادی را برای مان به ارمغان آورد؛ ما رابه وادی استقلال برد و جمهوری اسلامی را به ما، ارزانی بخشید. سلام بر دست های سبزی که بذر محبت خدا را در دل های کوچک فرزندان ما کاشت. سلام همه ی صالحان و سپیدرویان، بر روان بیدارگر روح پاک خدا باد. بزرگ مردی که با موضع گیری آگاهانه و مدبّرانه ی خویش، هر توطئه ای را نقش بر آب می کرد. حکیم دوراندیشی که گره های کور را به سرپنجه ی تدبیر، می گشود. دلاوری که مستکبران، با نفس گرم اش بر خاک افتادند. آری! امام خمینی(ره)، وجدان بیدار قرن و نادره مرد روزگاران بود. قائدی بی نظیر و قائمی بی بدیل بود که با قیامی الهام گرفته از رهنمودهای قائم آل محمد صلی الله علیه و آله ، زنگ ها و زنگارها را از چهره ی دل ها و جان ها باز شست و نور معرفت و بیداری را بر قلب ها تاباند. ستم ها را سربرید، ستم گران را به زوال کشاند، و پلیدی و پلشتی استکبار و استعمار را از گستره ی ایران زدود. اینک در سال روز 13 آبان؛ روز ملّی مبارزه با استکبار جهانی، یاد او را گرامی می داریم و بر روان بیدارگرش درود می فرستیم.
ملت های عدالت خواه و روحیه ی استکبار ستیزی
امروز به برکت انقلاب اسلامی و رهنمودهای پیر بیدارگر زمان؛ حضرت امام خمینی(ره) روحیه ی استکبارستیزی از مرزهای ایران، فراتر رفته و همه ملت های عدالت خواه، حق طلب و آزاده را فرا گرفته است. مبارزه ی خونین مردم شجاع و آزادی خواه فلسطین بر ضد اشغال گران صهیونیست و حامی اصلی آن یعنی آمریکا، همین روحیه را نشان می دهد و از ثمره های انقلاب شکوه مند اسلامی به شمار می رود.
روزی که وحدت کلمه معنا شد
سیزده آبان از جمله روزهای پرفروغی است که در تاریخ ایران زمین، همواره برجسته و سربلند است. سیزده آبان، روزی است که فرزندان ایثارگر و فداکار این مرز و بوم به جهانیان فهماندند که با توکل به قدرت ایمان می توان در برابر هر طاغوتی ـ هرچند خودش را قدرت مند نشان دهد ـ ایستاد. در سیزده آبان ثابت شد که با تکیه بر قدرت آن بزرگوار آفریننده و توانای زنده می توان، استعمار را به خاک مذلت افکند. درسیزدهم آبان این نکته به اثبات رسید که امنیت و آرامش را از حق کشان و ستم کیشان که به مظلومان امنیت و آسایش نمی دهند، می توان باز گرفت. حماسه ی سیزده آبان ثابت کرد که همه ی قدرت های به اصطلاح عظیم شیطانی و طاغوتی، از درون، پوچ و پوشالی است. در سیزده آبان، مردم عدالت خواه و ایمان مدار ما، خویشتن را باور کردند و به چشم خود دیدند آن قدرتی که در ذهن عده ای کج اندیش و کوته فکر، هم چون کوهی استوار است، «کاهی» بیش نیست. در سیزدهم آبان، وحدت کلمه معنا شد؛ تکیه بر محبوب بندگان و خدای خمینی آفرین، تفسیر شد و قدرت رهبری دینی بار دیگر تجربه گشت.
سیزده آبان؛ ستاره ای فروزان
آیا تا به حال از خود پرسیده اید که «سیزده آبان» چه روزی است؟ آیا تا به حال درخشش ستارگان و مهتاب را در پهن دشت گیتی دیده اید؟ آیا تاکنون دیده اید که فروغ نورانی برخی ستارگان، بیش تر است؟ در آسمان تاریخ معاصر ایران زمین نیز، روزهایی چون ستارگان پرتو افشان می درخشند و درس روزهای درخشنده نیز برخی درخشنده ترند. سیزده آبان، این چنین است؛ زیرا در سیزدهم آبان، ملت ما با عشق و ایمان به آرمان خویش، همه ی قدرت های استکباری را به سخره گرفتند و شکوه پوشالی شان را پایمال کردند. در سیزدهم آبان، خدا مردان پاک سرشت، در سالگرد قربانی شدن دانشجویان و تبعید سرسلسله ی بیدار دلان، بر دیو پلیدی و پلشتی، مردانه تاختند و لانه ی فساد را درهم کوبیدند. این است که سیزده آبان در تاریخ این دیار شهیدپرور، برگی زرین را به خود اختصاص داده است و بسان ستاره ای فروزان در آسمان میهن اسلامی می درخشد.
آخرین نظرات