مدرسه علمیه حضرت آمنه قم

|ورود
عذاب و پاداش هایی که چند برابر حساب می شوند
ارسال شده در 6 بهمن 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در مذهبی

در منابع دینی می توانیم سکانس های مختلفی از پاداش ها و عذاب های خداوند را به زیبایی مشاهده کنیم … سکانس هایی که هر کدام رتبه و رنگی خاص برای خود دارند … سکانس هایی که با دیدن و شنیدن هر کدامشان آدمی را متعجب می کند و خیلی از اوقات نیز اشک را از چشم سرازیر می کند و زمزمه ای از انسان شنیده می شود که : الله اکبر … عجب خدای مهربانی داریم … سکانس هایی که پاداش یک عمل و کار نیک را بهتر از خود عمل می داند: «مَن جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ خَیرٌ مِنها» (نمل/89)، چرا که اوّلاً عمل، مقدّمه و پاداش، غایت است و به هر روى غایت از مقدمه بهتر است. ثانیاً براساس تفضل و منّتِ الهى، پاداش كار نیك بر اساس معیارهایی چون علم و معرفت،(زمر، آیه 39) موقعیت و جایگاه خاص،(احزاب، 30-31) سختى و مشقت، سبقت از دیگران و عقل متفاوت می باشد…

سکانسی که پاداش عمل را 10 برابر عمل نیک می داند :«مَن جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشرُ اَمثالِها» (انعام، 160)، و نیز در سکانسی دیگر به زیبایی بیان می کند که اگر قابلیتى در نوع عمل و نیت وجود داشته باشد گاه پاداش عمل بیشتر از 10 برابر است (بقره، 261).

در سکانسی در موضوع انفاق بیان می کند که انفاق كنندگان در راه خدا، مَثَل (انفاق) آنان مَثَل دانه اى است كه 7 خوشه مى رویاند كه در هر یك 100 دانه وجود دارد و خداوند براى هركس كه بخواهد آن را چند برابر مى كند: «مَثَلُ الَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم فى سَبیلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ اَنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ فى كُلِّ سُنـبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ واللّهُ یُضـعِفُ لِمَن یَشاء …» (بقره،261)

و سکانس زیباتر آن جا است که وقتی صحبت از صابران می شود بیان می کند که به آنان بدون حساب پاداش داده مى شوند: «اِنَّما یُوَفَّى الصّـبِرونَ اَجرَهُم بِغَیرِ حِساب» (زمر/39،10)

سکانسی با موضوع قرض الحسنه
همچنین درباره كسانى كه با دادن قرض الحسنه مؤمنان را در جهاد با دشمنان خدا تجهیز مى كنند، سکانسی را به نمایش می گذارد و در آن تأکید می کنند که كه خداوند آن ها را به اضعاف كثیره ـ كه به هزاران هزار یا شمارش ناپذیر بودن تفسیر شده ـ پاداش مى دهد: «مَن ذَا الَّذى یُقرِضُ اللّهَ قَرضـًا حَسَنـًا فَیُضـعِفَهُ لَهُ اَضعافـًا كَثیرَة» (بقره/2،245)

چنانچه از امام صادق علیه السلام نقل شده كه چون آیه «مَن جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ خَیرٌ مِنها» (نمل/27،89) نازل شد، رسول خدا صلى الله علیه و آله پاداش بیشتر را طلب كرد؛ آن گاه خداوند پاداش عمل نیك را 10 برابر آن قرار داد (انعام/6،160) و چون رسول خدا صلى الله علیه و آله پاداش بیشترى را طلبید، خداوند آیه «…فَیُضـعِفَهُ لَهُ اَضعافـًا كَثیرَة» (بقره/2،245) را نازل كرد و«كثیر» نزد خدا چیزى است كه شماره ندارد.

این خطر شاید دامنگیر عالمان دین نیز بشود، چون سخن و رفتار و سیره و سنت آنان مقبول شریعت است و نزد مردم پایگاه دینی دارند؛ در نتیجه گناهشان دو جهت دارد: هم گناهكارند و هم روحیه ایمانی مردم را تضعیف کرده  و دین و ارزشها را زیر سؤال می‌برند، چنان كه كار نیك آنان پاداش مضاعف دارد، چون هم مطیع‌اند و هم مروّج عملی دین و مایه آبروی آن.
عالمان دین مراقب باشند
همان طور که در بخش پاداش ها از پاداش های چندبرابر سخن گفته شده است، در مورد عذاب هم در برخی گناهان نسبت به بعضی مرتكبان موجب دو چندان شدن عذاب الهی می‌شود؛ نظیر افترا و تحریف در دین به نام دین: وَ إِنْ کادُوا لَیَفْتِنُونَکَ عَنِ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ لِتَفْتَرِیَ عَلَیْنا غَیْرَهُ وَ إِذاً لاَتَّخَذُوکَ خَلیلاً ، وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئاً قَلیلاً، إِذاً لَأَذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنا نَصیراً) (اسراء، 73- 75) راز تهدیدی این چنین خطاب به پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) كه نظیر آن درباره مدعیان فراوانی كه به فكر دسیسه نافرجام افزودن یا كاستن دین بوده‌اند نرسیده، آن است كه پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) پایگاه دینی مقبول دارد و سخن او مسموع و مورد امضای خداست.

خداوند سبحان عذاب گناه زنان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را نیز دو برابر دانست: ﴿ینِساءَ النَّبی مَن یَأتِ مِنكُنَّ بِفحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضعَف لَهَا العَذابُ ضِعفَین) (مائده، 29) زیرا زنان پیامبر دو جهت و حیثیت دارند: 1. مسلمان‌اند. 2. منسوب به خاندان وحی‌اند. گناه آنان، حرم امن نبوی را آلوده می‌كند و از این ‏رو دو گناه كرده‌اند و دو برابر كیفر می ‌شوند؛ نه یك گناه و دو برابر كیفر، كه ظلم خواهد بود، بنابراین آیه یاد شده با اصل كلّی ﴿هر گناهی یك كیفر دارد﴾: «وجَزؤُا سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثلُها» (شوری، 40) و با برهان عقلی «كیفر باید بر اساس قسط و عدل باشد» منافات ندارد، چون این موارد تخصّصاً خارج است؛ نه از روی تخصیص و تقیید.

و این جا است که می توان هشداری داد به عالمان دین، به کسانی که که منتصب به دین و اهالی آن هستند چرا که چون سخن و رفتار و سیره و سنت آنان مقبول شریعت است و نزد مردم پایگاه دینی دارند؛ در نتیجه گناهشان دو جهت دارد: هم گناهكارند و هم روحیه ایمانی مردم را تضعیف کرده  و دین و ارزشها را زیر سؤال می‌برند، چنان كه كار نیك آنان پاداش مضاعف دارد، چون هم مطیع‌اند و هم مروّج عملی دین و مایه آبروی آن.


منابع:

سایت حفظ قرآن

کتاب پرسش و پاسخ؛ حجت الاسلام قرائتی

تفسیر تسنیم؛ آیت الله جوادی آملی؛ ج 10

سایت معارف قرآن

نظر دهید »
نه از دینداری مردم خوشحال شوید و نه از بی ایمانی آن ها مأیوس!
ارسال شده در 6 بهمن 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در مذهبی

به واقع چه زیبا در قرآن آمده است که می فرماید: لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ … تا بر آنچه از دست دادید، تاسف نخورید و به آنچه به شما داده شده شادمانی نکنید و خداوند هیچ متکبر فخرفروشی را دوست ندارد.(حدید، 23)

اینکه اتفاقاتی که در زندگی برای ما می افتد؛ از خیر و خوشی تا ناخوشی ها (البته سوء برداشت نشود که در زندگی همه ی تلاش ها باید بشود اما اگر با وجود همه تلاش ها، مشورت ها و بررسی ها باز به آنچه مورد پسند ما نیست ختم نشد) بدانیم که حتما خیری در آن ها وجود دارد که ما خبر نداریم.

همین آیه را می توان بر یک سری از موارد و رفتارهای آدم ها هم سرایت داد … آن جایی که می بینیم طرف ظواهر دینی را رعایت می کند؛ اول وقت صف اول نماز جماعت نشسته، محاسنی دارد، انگشتر عقیق به دست کرده و خیلی از موارد این چنینی را در ظاهر عمل می کند هم برای من که او را می بینیم و در مورد رفتارهایش نظر می دهم تذکری است که مراقب باش این رفتارهای به ظاهر دینی اش تو را فریب ندهد و از این طریق نخواهد تو را به راه های دیگری بکشاند و هم برای خود فرد تذکری است که این ها مایه مباهات و افتخار تو نشود که فکر کنی حالا با دو تا نماز و صف جماعت خبری شده است … از طرف دیگر هم در مورد افرادی عکس این گروه هم این اتفاق می افتد که اگر فردی را دیدیم که حالا ظاهرش در نگاه ما صد در صد اسلامی نیست، نماز می خواند اما سؤالاتی درباره خیلی از مسائل دینی که شاید خیلی از آدم های به ظاهر مذهبی که البته گاهاً فقط ظاهر دینی دارند، خنده دار باشد، می پرسند، ما حق نداریم همه هویت این آدم را زیر سؤال ببریم و برایش حکم نهایی صادر کنیم که این فرد دیگر راه نجاتی ندارد و … 

شخصى به نام صفوان از پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله وسلم) درخواست كرد تا دو ماه فرصت فكر به او داده شود. پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: سه، چهار ماه به تو فرصت مى‏دهم … مهم این است که من نوعی بخواهم راه درست را پیدا کنم به حقیقت برسم و الا دیر و زود شاید آن قدر مهم نباشد که رسیدن صحیح و فهم صحیح داشتن مهم باشد.
و اینجاست که باید گفت نه از استقبال مردم، از کسانی که در ظاهر ادعای دینداری می کنند هیجانى شویم كه؛ درختانى كه زود گل مى‏كنند سرما مى‏خورند و نه از كسانى كه دیر تصمیم مى‏گیرند و برای خیلی از مسائل و موضوعات ذهن جستجو گر و سؤالی دارند مأیوس شویم كه ایمان باید بر اساس فكر و انتخاب احسن باشد. (کتاب پرسش و پاسخ ؛ حجت الاسلام قرائتی)

شخصى به نام صفوان از پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله وسلم) درخواست كرد تا دو ماه فرصت فكر به او داده شود. پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: سه، چهار ماه به تو فرصت مى‏دهم … مهم این است که من نوعی بخواهم راه درست را پیدا کنم به حقیقت برسم و الا دیر و زود شاید آن قدر مهم نباشد که رسیدن صحیح و فهم صحیح داشتن مهم باشد.

قرآن درباره اولى الالباب مى‏فرماید: «یتفّكرون فى خَلق السموات والارض ربّنا ما خَلقتَ هذا باطلا» (سوره آل‏ عمران، آیه 191) اول در آفرینش آسمان‏ ها و زمین فكر مى‏كنند سپس مى‏گویند: پروردگارا! این هستى را بیهوده نیافریدى. 

قرآن بندگان خدا را كسانى مى ‏داند كه سخن را گوش می دهند و از بهترین سخن پیروى كنند: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ » (سوره زمر، آیه 18) بنابراین تصمیمات عجولانه چندان ارزشى ندارد. 

شخصى به نام صفوان از پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله وسلم) درخواست كرد تا دو ماه فرصت فكر به او داده شود. پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: سه، چهار ماه به تو فرصت مى‏دهم .(کتاب پرسش و پاسخ ؛ حجت الاسلام قرائتی)… مهم این است که من نوعی بخواهم راه درست را پیدا کنم به حقیقت برسم و الا دیر و زود شاید آن قدر مهم نباشد که رسیدن صحیح و فهم صحیح داشتن مهم باشد.

طفره رفتن بی جا هم خطرناک است
از طرفی هم آدمی باید قدرت تشخیص صحیح و البته قبول کردن واقعیات هم داشته باشد؛ یک وقتی یک ماجرا و مسئله ای کاملا واضح و روشن است و استنادات قوی عقلی و نقلی برایش وجود دارد اما باز طرف از پذیرفتنش طفره می رود … این طفره رفتن خطرناک است چرا که اگر مسئله روشن باشد، انسان نباید طفره برود. مجرمان در قیامت به دوستان بهشتى خود مى‏گویند: مگر در دنیا ما با شما نبودیم؟! پس در اینجا نگاه لطفى به ما داشته باشید تا از خود شما بهره گیریم. دوستان بهشتى مى‏گویند: در دنیا ما با شما با هم بودیم، ولى شما بى ‏دلیل طفره مى ‏رفتید. «و لكنّكم فتنتم أنفسكم و تربّصتم» (سوره حدید، آیه 14) بنابراین آنگاه كه مسئله روشن است باید عجله كرد. چنانكه قرآن براى عجله و سرعت و سبقت در بعضى كارها مى‏فرماید: «سارعوا»، «سابقوا»، «فاستبقوا» و آنگاه كه مسئله روشن نیست و به بررسى و تحقیق نیاز دارد باید بیشتر بررسى شود.(کتاب پرسش و پاسخ ؛ حجت الاسلام قرائتی)

نظر دهید »
بشر چه نیازى به كتاب آسمانى دارد؟
ارسال شده در 6 بهمن 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در مذهبی

حتما به این نکته توجه کرده اید که همه محصولاتی که تهیه می کنیم دارای یک دفترچه تک برگی یا چند برگی هستند که مشخصات دستگاه و محصول تهیه شده در آن به زبان های مختلفی نوشته شده تا راهنمایی باشد برای مشتریان خود که چگونه می توانند از کالای خریداری شده بهترین استفاده را داشته باشند و اکثرا هم در انتهای این برگه ها مهر گارانتی محصول هم زده شده زده شده … و آیا جز این است که کسی که این نکات و راهنمایی ها را نوشته، طراح و سازنده آن محصول است؟

حال که محصولات مادی با تاریخ مصرف محدود چنین توجهی از جانب سازندگانشان شده اند، آیا انسان، اشرف مخلوقات، کسی که خداوند بعد از خلقت آن به خود آفرین گفته است، نیاز ندارد که راهنمایی و دستور زندگانی اش را از سازنده و آفریننده اش دریافت کند؟!

قطعاً ما نیز سازنده و آفریدگار داریم كه براى راهنمایى ما، دفترچه‏اى به نام قرآن نازل كرده است و دیگرى حق قانون گزارى بر خلاف آن را ندارد، زیرا فقط سازنده مى ‏داند كه چه ساخته و تنها اوست كه به تمام زوایا و ابعاد محصول خود آگاه است و راه بهره ‏گیرى صحیح و آفات و موانع رشد آن را مى‏ داند: «ألا یَعلم مَن خَلق و هو اللّطیفُ الخَبیر» (سوره ملك، آیه 14) 

در جایی دیگر می فرماید: (وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى‏ إِماماً وَ رَحْمَةً وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِیًّا لِیُنْذِرَ الَّذینَ ظَلَمُوا وَ بُشْرى‏ لِلْمُحْسِنین:و [حال آنكه‏] پیش از آن، كتاب موسى، راهبر و [مایه‏] رحمتى بود؛ و این [قرآن‏] كتابى است به زبان عربى كه تصدیق‏كننده [آن‏] است، تا كسانى را كه ستم كرده‏اند هشدار دهد و براى نیكوكاران مژده‏ اى باشد.) (الأحقاف : 12)

همانطور که ملاحظه می کنید تعبیر قرآن نسبت به کتاب های آسمانی و همچنین قرآن کریم این است که این کتاب ها برای شما امام ، راهنما و راهبری ی است که می تواند در پرتو آنها به مقصد واقعی دست پیدا کنید.

و جالب اینکه همه محصولات بشری گارانتی آن ها و مدت زمانی که برای استفاده از آن به شکل صد در صد بیان شده مدتی محدود است و از طرفی امکان کپی و تقلبی شدن محصول هم وجود دارد اما گارانتی و زمان استفاده از قرآن کریم برای بشر محدودیتی ندارد و همیشه جاودان و به دور از تحریف می باشد.

در حقیقت قرآن برهانی از سوی خداوند بر مردمان است (نساء، آیه174  و نیز مجمع‌ البیان، ج3 و 4، ص226) و برهان بودن قرآن به آن است که از هرگونه باطل و تحریفی در امان باشد. چنانکه قرآن حبل ‌الله و ریسمان محکم الهی و وسیله اتصال به خداوند می‌باشد (آل‌عمران، آیه103 و نیز کشاف، زمخشری، ج1، ص394) و بر انسان‌ها است که به این ریسمان الهی چنگ بزنند (آل‌عمران، آیات 102 و 103)  از دیگر صفاتی که خداوند برای قرآن در ارتباط با مسئله عدم تحریف بیان می‌کند، حقانیت آن است (بقره، آیات 176 و 252 و آل‌ عمران، آیات 3و 108) چنانکه قرآن کتابی مبین و سراج منیر و راه روشن و صراط مستقیم و میزان می‌ باشد. (احزاب آیه46 و انعام آیه153)

ما نیز سازنده و آفریدگار داریم كه براى راهنمایى ما، دفترچه‏اى به نام قرآن نازل كرده است و دیگرى حق قانون گزارى بر خلاف آن را ندارد، زیرا فقط سازنده مى ‏داند كه چه ساخته و تنها اوست كه به تمام زوایا و ابعاد محصول خود آگاه است و راه بهره ‏گیرى صحیح و آفات و موانع رشد آن را مى‏ داند: «ألا یَعلم مَن خَلق و هو اللّطیفُ الخَبیر» ( سوره ملك، آیه 14)
داوری کردن میان مردم
یکی از حکمت های فرستادن کتابهای آسمانی از طرف خداوند به پیامبران، حکم کردن و داوری بین مردم، در موردی است که دچار اختلاف می شوند چنانکه در سوره بقره آیه 213 می فرماید: « كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْكُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیه »‏ (مردم (در آغاز) امّتى یگانه و یك دست بودند (و در میان آنها تضاد و درگیرى نبود. سپس در میان آنها اختلافات بوجود آمد،) پس خداوند پیامبران را بشارت آور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان كتاب آسمانى را به حقّ نازل نمود تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند حكم كند.)

آنچه از این آیه استفاده مى ‏شود این است كه مردم در ابتدا زندگى ساده و بسیطى داشتند، ولى كم ‏كم در اثر كثرت افراد و ازدیاد سلیقه ‏ها، اختلافات و درگیرى‏ ها پیش آمد. در برخى از روایات، این زمان به دوران قبل از حضرت نوح علیه السلام تطبیق شده كه در آن زمان، مردم زندگى ساده و محدودى داشته و در بى‏ خبرى به سر مى ‏بردند سپس افراد بر سر بهره ‏گیرى از منابع طبیعى و اینكه هر كسى مى‏ خواست دیگرى را به استخدام خود درآورده و از منافع او بهره ببرد، اختلاف‏ كرده و جوامع و طبقات پیش آمد. لازمه‏ ى زندگى اجتماعى، وجود قانون محكم و عادلانه ‏اى است كه بتواند اختلافات را حل نماید، خداوند پیامبران را براى حل اختلافات و رفع درگیرى ‏ها، مبعوث نمود و كتاب ‏هاى آسمانى را نازل نمود. (تفسیر نور، ج‏1، ص:33)

کلام آخر
كسانى كه به جاى قانون خداوند به سراغ قوانین بشرى مى‏روند مانند كسانى هستند كه دفترچه راهنماى سازنده را كنار گذاشته و از دیگران نحوه استفاده از آن را مطالبه مى ‏كنند.
منابع:

کتاب پرسش و پاسخ حجت الاسلام قرائتی

 تفسیر نور، ج‏1، ص:332

سایت ولایت

نظر دهید »
عبارتی بی رحمانه؛ "مرد که گریه نمی کند!"
ارسال شده در 6 بهمن 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در فرهنگی

کودک که هست، زمین که می خورد تا می آید چهره اش را در هم بکشد و گریه کند به او می گویند: ” زشته، تو دیگه مرد شدی، مرد که گریه نمی کنه!”

سن بلوغ که می رسد، در حوادث گوناگون ، جاهایی که از لحاظ روحی و روانی بهش فشار می آید و می خواهد که با ریختن چند قطه اشک سبک شود یاد حرفی که در دوران کودکی بهش زده اند می افتد و ناخودآگاه اشک چشمش خشک می شود

بزرگ می شود … حوادث ناگواری پیش می آید … مرگ عزیزی، دیدن صحنه های غمناک و خشونت هایی که علیه کودکان و مظلومین می شود … نه چرا این ها را مثال بزنم، از شادی ها مثال می زنم؛ زمانی که پدرش آمده تا او را با همسرش دست به دست دهند و برایشان آرزوی خوشبختی کنند، دلش می خواهد پدر و مادر را در آغوش بگیرد و از سر شوق، از سر سپاسگزاری و تشکر چشمانش می خواهد که از اشک پر شود اما زنگ حرف های کودکی در سرش به صدا در می آید که ” مرد که گریه نمی کنه” (البته گریه ای که در این مقاله پیرامون آن صحبت می کنیم از نوع گریه های فریبکارانه، دغل بازی ها نیست …

شب قدر است، لحظات سحر و مناجات با خدا…. لحظات ندبه و گریه برای آمرزش خواهی … ناخود آگاه اشکش خشک می شود … این ها همه از همان حرف های کودکی است که به پسر بچه های کوچک زده می شود که “زشت است، مرد که گریه نمی کند"!!!!

و به واقع این حرف  و ضرب المثلی که بین خیلی از آدم های این روزگار باب شده است چقدر بی رحمانه است مگر مردها دل ندارند؟ اصلاً چرا گریه کردن در فرهنگ ما نماد ضعف و ناتوانی است؟

این ها همه در حالی است که به تایید پزشکان برای گریه کردن هم می‌ توان فواید جسمی عنوان کرد و هم به تایید روایات دینی می ‌توان فواید روحی برایش بیان کرد.

محققان عقیده دارند گریه و خنده هر دو ریشه در یک بخش از مغز دارند و همان ‌طور که خنده فواید زیادی برای بدن دارد و باعث پایین آوردن فشار خون، افزایش قدرت ایمنی بدن و بهبود حالت روحی می ‌شود، اشک ریختن نیز باعث همین شرایط می ‌شود.

پزشکان همچنین معتقدند که اشک حاوی «کورتیزول» است که دفع آن به ‌وسیله اشک، نوعی سم‌ زدایی محسوب می ‌شود. درباره آثار معنوی گریه هم می ‌توان به روشنایی چشم و قوت قلب اشاره کرد. امام علی(علیه السلام) درباره آثار معنوی اشک ریخت فرمودند: «گریه از ترس خداوند، قلب را روشن می ‏‌گرداند و انسان را از بازگشتن به گناه باز می ‏‌دارد».

این اشکی که ما آنقدر از کنارش راحت و بی ارزش عبور می کنیم گاهی اوقات آن ‌قدر مطلوب است که باعث شادمانی خداوند می‌شود.

مرحوم آیت ‌الله طباطبائی در تفسیر المیزان درباره این آیه می‌ نویسد: این آیه کنایه است تا کمال خضوع و خشوع در برابر خداوند را نشان دهد. این‌که اشک ریختن در این آیه به پیامبران الهی نسبت داده شده، نشان می ‌دهد که این عمل از نشانه‌ های بنده‌ های مخلص خداوند است.»
واژه «بکاء» و مشتقاتش حدود هفت بار در قرآن آمده است، اما همه این موارد درباره گریه توبه در برابر خداوند نیست، مثلاً آیه ۱۶ سوره یوسف به گریه دروغین برادران این پیامبر الهی اشاره می‌کند که برای فریب یعقوب نبی انجام دادند. با این حال چند آیه قرآن به گریه‌های ممدوح اشاره دارد، که اصلی‌ترینش در آیه ۵۸ سوره مریم آمده است: «أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ مِن ذُرِّیَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا» وقتی خداوند ویژگی‌ های تعدادی از پیامبرانش را بیان می‌ کند، گریه کردن آن‌ ها را نیز مورد اشاره قرار می ‌دهد: «اینان کسانى از پیامبران بودند که خدا به آنان نعمت داد، از نسل آدم و از نسل کسانى ‌که با نوح در کشتى سوار کردیم و از نسل ابراهیم و اسرائیل و از کسانى ‌که آنان را هدایت کردیم و برگزیدیم. هنگامى‌که آیات خداىِ‏ رحمان بر آنان خوانده مى ‌‏شد، با گریه به سجده می ‌روند» 

مرحوم آیت ‌الله طباطبائی در تفسیر المیزان درباره این آیه می‌ نویسد: این آیه کنایه است تا کمال خضوع و خشوع در برابر خداوند را نشان دهد. این‌ که اشک ریختن در این آیه به پیامبران الهی نسبت داده شده، نشان می ‌دهد که این عمل از نشانه‌ های بنده‌ های مخلص خداوند است.»

گریه کردن از قدیم الایام بوده است
بیشتر مفسران قرآن در تفسیر آیه ۵۸ سوره مریم که به گریه کردن پیامبران الهی اشاره می ‌کند، نوشته‌اند: «گریه از زمان آدم ابوالبشر وجود داشته و همواره وسیله‌ای برای توبه بوده است» در تایید این گفته، می ‌توان به وحی خداوند به حضرت موسی(علیه السلام) اشاره کرد: «ای موسی! کسانى ‌که از خوف من گریه می‌کنند در قیامت اعمالشان را مانند دیگر مردم مورد تفتیش قرار نمی ‌دهم، چراکه هیچ عبادتی برای من مانند مناجات همراه اشک نیست».

نشانه ای از نشانه های اجابت دعا
آنهایی که  اعمال ام داوود را انجام داده اند می‌ دانند که در پایان دعای این روز مبارک چه آمده است: «وقتی به سجده می ‌روی سعی کن اشک بریزی، حتی اگر به اندازه بال مگسی باشد. این نشانه اجابت دعاست» نشانه از این زیباتر می ‌خواهید؟ در روایات دینی ما بارها و بارها آمده که اشک ریختن نشانه اجابت دعاست. برای همین است که در شب ‌های قدر، زمانی‌ که قرآن را روی سر می‌ گذاریم، ناخودآگاه اشکمان جاری می ‌شود، این هم دلیل دیگری است بر رحمانیت خداوند.

کلام آخر
بله دوستان عزیز … واژگان و حرف هایی که ما به دوستان و عزیزانمان می زنیم تأثیرات مستقیمی می گذارند بر ذهن و نوع عملکرد رفتاری آن ها … خیلی اوقات حرف هایی که به ظاهر به زندگی و باورهای دنیایی آدم ها مربوط می شود، یه جورهایی به باورها و رفتارهای آخرتی و دینی مرتبط هستند و آن ها را نیز تحت الشعاع قرار می دهند …. امیدوارم که با حرف ها و عملکردهایمان، آبادانی و سعادت دنیا و آخرت خود و دیگران را به ارمغان بیاورد …


منابع:

سایت ایکنا

کتاب پرسش و پاسخ؛ حجت الاسلام قرائتی

نظر دهید »
راه هایی برای بخشیده شدن گناهان !
ارسال شده در 6 بهمن 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در مذهبی

انسان، این جانشین الهی، برای بهشتی ابدی خلق شده و قیمتی جز بهشت ندارد. مسئله‌ای که امیرالمؤمنین (علیه ‌السلام) نیز آن را فرمودند: «إِنَّهُ لَیْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِیعُوهَا إِلَّا بِهَا؛ براى وجود شما قیمتى جز بهشت نیست، آن را جز به بهشت نفروشید.» (غرر الحكم و درر الكلم، ص177)

اینگونه بخشیده می‌شویم!
خداوند برای بخشیدن گناهان راه‌ های مختلفی را قرار داده، راه‌های مختلفی که برخی سخت و پرخرج و برخی بسیار ساده است. راه‌ هایی که در احادیث به آن اشاره شده است:

رسول اکرم (صلی ‎‌الله‌ علیه‌ و آله): «وَ مَنْ طَافَ بِهَذَا الْبَیْتِ طَوَافاً أَحْصَى فِیهِ أُسْبُوعَهُ وَ أَحْسَنَ رَكْعَتَیْهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ؛ و کسی که هفت بار دور کعبه بگردد و طواف کند؛ دو رکعت نماز طواف را نیز به جا آورد؛ خدا او را می‌ بخشد.» (الكافی، ج‏2، ص19)

امام صادق (علیه‌ السلام): «مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع جُعِلَ ذُنُوبُهُ جِسْراً عَلَى‏ بَابِ‏ دَارِهِ‏ ثُمَّ عَبَرَهَا كَمَا یُخَلِّفُ أَحَدُكُمُ الْجِسْرَ وَرَاءَهُ إِذَا عَبَرَه‏؛ كسى كه قبر حسین بن علیّ را زیارت كند، گناهانش پلى‏ بر در خانه‏اش قرار داده مى‏ شود، و آنگاه از روى آن عبور می‌ كند، همان طور كه یكى از شما چون از پل بگذرد آن را پشت سر خود وا می ‌گذارد.» (من لا یحضره الفقیه، ج2، ص581)

رسول اکرم (صلی‎‌ الله‌ علیه ‌و آله): «مَنْ‏ صَلَّى‏ عَلَیَ‏ كُلَ‏ یَوْمٍ‏ ثَلَاثَ‏ مَرَّاتٍ‏ وَ فِی كُلِّ لَیْلَةٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ حُبّاً لِی وَ شَوْقاً إِلَیَّ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَغْفِرَ لَهُ ذُنُوبَهُ تِلْكَ اللَّیْلَةَ وَ ذَلِكَ الْیَوْم؛ کسی که بر من هر روز سه بار و هر شب سه بار صلوات بفرستد، خدا لازم می‌داند که گناهان آن روز و شب او را ببخشد.» (الدعوات راوندی، ص89)

بهره‌مندی از بخشش الهی و شفاعت باید خداشناسی صحیحی داشت. البته چنین کسی تسلیم گناه نمی‌شود. زیرا خدا را حاضر و ناظر خویش می‌داند و فقط در اثر غفلت، دچار گناه و سیاهی می‌شود که در این صورت، اعتقادات صحیح، شفیعی برای او به شمار می‌آید.
نابخشودنی‌ ها
در میان گناهان، هستند گناهانی که بخشیدنی نیست و به هر صورتی است فرد باید مراقب باشد که به هیچ عنوان به آنها آلوده نشود. گناهانی که ارزش انسان را به کلی نابود کرده و او را راهی عذاب می‌کند. آیات قرآنی این معصیت ‌ها را بیان کرده است.

1- کفر و شرک

انسانی می‌تواند امیدوار به عفو و بخشش الهی باشد که اعتقاداتی صحیح داشته باشد. کسی که خدا را به یکتایی قبول نکرده، چگونه خدا او را ببخشد. همچنانکه خداوند متعال فرموده است: « إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَكَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ یَشَاءُ(نساء/48) مسلماً خدا اینکه به او شرک ورزیده شود نمی آمرزد، و غیر آن را برای هر کس که بخواهد می آمرزد.» پیامبر اکرم نیز فرمودند: «وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ بَشِیراً لَا یُعَذِّبُ اللَّهُ بِالنَّارِ مُوَحِّداً أَبَداً وَ إِنَ‏ أَهْلَ‏ التَّوْحِیدِ لَیَشْفَعُونَ فَیُشَفَّعُون‏؛ قسم به خدایی که مرا امیدوار کننده‌ای بر حق مبعوث کرد؛ کسی که یکتاپرست باشد در آتش عذاب نمی‌ شود و اهل توحید شفاعت می ‌شوند و شفاعت می ‌شوند.»(امالی صدوق/ص296)

پس برای بهره‌مندی از بخشش الهی و شفاعت باید خداشناسی صحیحی داشت. البته چنین کسی تسلیم گناه نمی‌شود. زیرا خدا را حاضر و ناظر خویش می‌داند و فقط در اثر غفلت، دچار گناه و سیاهی می‌شود که در این صورت، اعتقادات صحیح، شفیعی برای او به شمار می‌آید.

2- دشمنی با خدا و پیامبر

دشمنی با خدا و پیامبر نیز از گناهان غیر قابل بخشش در قرآن بیان شده است: «أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ یُحَادِدِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدًا فِیهَا ذَلِكَ الْخِزْیُ الْعَظِیمُ(توبه/63) آیا ندانسته اند که هر کس با خدا و رسولش دشمنی و مخالفت کند، مسلماً آتش دوزخ برای اوست که در آن جاودانه و رسوایی بزرگ است.»

دشمنی گاهی شمشیر کشیدن و گاهی نافرمانی کردن است. همانگونه که امام باقر(علیه‌السلام) فرمودند: «مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِیعاً فَهُوَ لَنَا وَلِیٌّ وَ مَنْ‏ كَانَ‏ لِلَّهِ‏ عَاصِیاً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ وَ مَا تُنَالُ وَلَایَتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ؛ هرکس اطاعت خدا را بکند، او برای ما دوست است و هرکس نافرمانی خدا را انجام دهد، او برای ما دشمن است و به ولایت ما نمی‌رسد مگر به وسیله عمل و ورع.»(الکافی، ج2، ص75)

طبق این حدیث، کسی که برنامه ریزی شده مرتکب گناه شود؛ با ورع نیست و از ولایت اهل بیت خارج شده و دشمن الهی به حساب می‌آید. همان کسانی که طبق آیه قرآن اهل جهنم هستند.

برخی با ضایع کردن حق دیگران، دنیای خود را آباد می‌کنند؛ خانه‌ها، ویلاها و ماشین‌های آنچنانی را به دست می‌آورند. قرآن قیامت و محاسبه اعمالشان را به تصویر کشیده و بیان کرده که آنان وقتی با عذاب الهی روبرو می‌شوند؛ پا به فرار می‎‌گذارند و به آنان گفته می‌شود: «لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِینَ(انبیاء/13و14) فرار نكنید و بازگردید به زندگی پرناز و نعمتتان، و به مسكنهای پر زرق و برقتان! تا سائلان بیایند و از شما تقاضا كنند گفتند: ای وای بر ما كه ظالم و ستمگر بودیم.»
3- حق الناس

یکی از گناهانی که بخشیده نمی‌شود. حق الناس است. البته حق الناس مفهومی گسترده است. بدهی‌های مالی، غیبت، تهمت، بردن آبروی دیگران و قتل از آن دسته به شمار می‌آید. بخشیده نشدن حق الناس در اصل شعبه‌ای از عدالت الهی نیز هست. چرا که در حق الناس طرف حساب شخص گناهکار، خدا نیست تا او را ببخشد؛ بلکه فرد دیگری صاحب حق است.

متاسفانه برخی با ضایع کردن حق دیگران، دنیای خود را آباد می‌کنند؛ خانه‌ها، ویلاها و ماشین‌های آنچنانی را به دست می‌آورند. قرآن قیامت و محاسبه اعمالشان را به تصویر کشیده و بیان کرده که آنان وقتی با عذاب الهی روبرو می‌شوند؛ پا به فرار می‎‌گذارند و به آنان گفته می‌شود: «لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِینَ(انبیاء/13و14) فرار نكنید و بازگردید به زندگی پرناز و نعمتتان، و به مسكنهای پر زرق و برقتان! تا سائلان بیایند و از شما تقاضا كنند گفتند: ای وای بر ما كه ظالم و ستمگر بودیم.»

پس کسی که در آخرت، حق دیگران به گردن دارد باید صاحب حق را راضی کند و این ممکن نیست مگر آنکه از پاداش‌هایش به او ببخشد یا گناهان طرف مقابل را به عهده گیرد تا صاحب حق راضی شود.

به هر حال اگر کسی در دنیا نتوانست رضایت صاحب حق را جلب کند؛ می‎‌تواند کارهایی خاص را به نیت رد مظالم انجام داده تا چاره‌ای برای روز قیامت وی باشد.

کلام نهایی
ما که معصوم نیستیم باید بدانیم برای داشتن گذرگاهی به بهشت باید تمام تلاش خود را برای دوری از گناه انجام دهیم و به هیچ عنوان گناهان نابخشودنی را انجام ندهیم و در آخر در جستجوی بخشش الهی از لغزش‌های ناخواسته خود باشیم.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 85
  • 86
  • 87
  • ...
  • 88
  • ...
  • 89
  • 90
  • 91
  • ...
  • 92
  • ...
  • 93
  • 94
  • 95
  • ...
  • 161

آخرین مطالب

  • گرانی
  • قابل توجه طلاب عزیز
  • گذری بر مراحل سه گانه تربیت فرزند
  • عیدسعید قربان وغدیر مبارکباد.
  • توصیه های آیت الله بهجت(ره)
  • دعوتنامه
  • فرصت استثنایی
  • فداییان رهبریم
  • خدا
  • حجاب

آخرین نظرات

  •  
    • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
    • تازه های کوثر
    در حجاب
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در زنگ حساب
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در محبت
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در امام رضا علیه السلام
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در دعای ماه مبارک رمضان
  • مدرسه حضرت آمنه قم  
    • حضرت آمنه قم
    در احسن الحال
  • مدرسه حضرت آمنه قم  
    • حضرت آمنه قم
    در احسن الحال
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در احسن الحال
  • شیما حمیداوی  
    • مداد کوچک ایران
    • بارانی تر از باران
    • خانواده ی ولایتمدار
    در تصویر درختکاری
  • زهرا  
    • وبلاگ عمومی
    در هفته وحدت گرامی باد.
  •  
    • آرامش خدایی
    در هفته تربیت بدنی وورزش گرامی باد.
  •  
    • پل هوایی
    در ذکر روز جمعه
  • متین  
    • مدرسه علمیه کوثر ورامین
    در اخبار کوتاه چهارشنبه ۱۱ اسفند
  • مريم  
    • نسيم رحمت
    در دیدار جمعی از شاعران مذهبی‌سرا با رهبر انقلاب
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در درباره مردی که کابوس رژیم صهیونیستی بود
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در مراسم عزاداری ایام فاطمیه در حسینیه امام خمینی برگزار خواهد شد
  • مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر  
    • مرکز تخصصی نرجس خاتون (س)شاهين شهر
    در کارنامه یک‌ساله
  • مريم  
    • نسيم رحمت
    در تولید ایرانی، راه حل اشتغال زایی
  • متین  
    • مدرسه علمیه کوثر ورامین
    در تولید ایرانی، راه حل اشتغال زایی
  • تسنیم  
    • روضه گاه مجازی تسنیمی از جنت یار
    • رزاق
    در حمله به ایران، آخرین جنگ آمریکا!
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه علمیه حضرت آمنه قم

نشانی مدرسه : قم - ابتدای صفاشهر - جنب سینما مفید - مدرسه علمیه حضرت آمنه (س) شماره تماس : 02532603139 - 02532603282 پست الکترونیک : amene.qom@whc.ir
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
  • اخبار روز
  • معرفی کتاب
  • سیاسی
  • مذهبی
  • درسی
  • اطلاعات عمومی
  • اخلاقی
  • مناسبتی
  • فرهنگی
  • تحلیل
  • زندگی بزرگان
  • شهدا
  • امام زمان (عج)
  • حدیث
  • مقام معظم رهبری
  • مدرسه آمنه س
  • احکام
  • انقلاب اسلامی
  • دفاع مقدس
  • حضرت زهرا (س)
  • آموزشی
  • اطلاعیه ها
  • پژوهشی

آمار

  • امروز: 116
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 312
  • 1 ماه قبل: 2312
  • کل بازدیدها: 71796

رتبه

    کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان