موضوع: "اطلاعات عمومی"
یادداشت: آمارهای رسمی که این روزها بر روی خروجی خبرگزاریهای مختلف کشور قرار میگیرند، آژیرهای خطر و بیدارباشهایی جدی برای مردم و مسئولان نسبت به آینده کشور در صورت امتداد سیاستها و شرایط مدیریتی حاکم است. یکی از این آمارها که نگرانیهای فراوانی را بر میانگیزد، آمار مربوط به بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است که به تازگی درباره میزان بودجه جاری و عمرانی دولت تدبیر و امید در ۹ ماهه ابتدایی سال جاری منتشر کرده است؛ بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوی این مرکز که زیرمجموعه دولت نیز به شمار میآید، دولت یازدهم در ۹ ماهه اول امسال ۱۴۰ هزار میلیارد تومان صرف هزینههای جاری کرده است که ۲۶ درصد بیشتر از رقم مدت مشابه در سال ۱۳۹۴ است. در مقابل، وضع پرداختهای عمرانی دولت آقای روحانی در سال جاری فاجعهبار بوده است؛ به گونهای که در ۹ ماهه امسال مبلغ اعتباری که به طرحهای عمرانی تخصیص پیدا کرده، بسیار کمتر از پیشبینی بودجه سالیانه است و در مقایسه با بودجه عمرانی پرداخت شده در مدت مشابه سال گذشته، ۲۲ درصد کاهش داشته است.
کنار هم قرار دادن این دو آمار به روشنی شرایط مدیریتی و تبعات اداره امور با این شیوه را به تصویر میکشد؛ زیرا از یک سو افزایش هزینههای جاری به معنای اداره پرهزینهتر کشور است، یعنی مدیران گرانتر و افزایش اشرافیت و تشریفات، اکثراً هم غیر ضرور در اداره امور که مسئولان را هر روز مرفهتر از قبل میکند و از سوی دیگر بودجه لاغر مسائل عمرانی نشان میدهد، دولت تمایل چندانی به اجرای پروژههای عمرانی در کشور ندارد. وقتی چنین تمایلی وجود نداشته نباشد، ساختوسازها نیز متوقف میشود. وقتی ساختوسازها متوقف شد، صنایع و کارخانجات وابسته تعطیل و کارگران و… هم بیکار میشوند تا در نتیجه هر روز در سایه این سیاستگذاری، عموم مردم از سطح رفاه و حداقلهای زندگی دور و دورتر شوند.
منبع: سایت بصیرت
خنده بر هر درد بی درمان دواست. نیازی به تلاش برای اثبات علمی این امر نیست. همه می دانیم که با خندیدن حال مان بهتر می شود. مردمی که شاد و خندان هستند، سالم ترند و بدون شک در جامعه ی سالم همه فرصت رشد و پیشرفت دارند. در جامعه ی اخمو، ناراحت و غم زده بیمارستان ها غلغله می شوند و مردم دوای خود را در داروخانه ها جستجو می کنند. غافل از اینکه دوای دردشان داشتن روحیه شاد و لب های خندان است.
گفتن این حرف ها تکرار مکررات است. اما دانشمندان در سرتاسر جهان به صورت علمی پرده از اسرار فواید خندیدن برداشته اند. خندیدن علاوه بر این که فضا را تلطیف کرده و به اصطلاح یخ ها را باز می کند، فوایدی نیز دارد که به طور علمی به اثبات رسیده است. در این مطلب شما را با این فواید آشنا کرده و دعوت می کنیم تا می توانید بخندید، حتی اگر سخت باشد.
منشا خنده از کجاست؟
به عقیده متخصصان نوروبیولوژیست فعل خندیدن به سال های دور و دوران اجداد انسان یعنی مردان غارنشین بر می گردد. در آن زمان افراد برای ایجاد اطمینان خاطر متقابل، صداهایی بلند و بریده بریده تولید می کردند. در واقع این صداها روشی برای آشنایی دادن به همدیگر بود که به مرور تغییر کرده و به شیوه ای واقعی برای ایجاد ارتباط تبدیل شد.
خنده مسری است
حتما برای شما هم پیش آمده است که در مترو یا اتوبوس و غیره با مشاهده کسی که در حال خمیازه کشیدن است، دچار همین حالت شده اید. درست است. خمیازه کشیدن مسری است. به همین ترتیب نیز خندیدن مسری است. نتایج پژوهش های زیادی نشان داده است با مشاهده کسی که در حالت خندیدن واقعی است، احتمال اینکه شما هم به خنده بیافتید حدود 30 درصد بالا می رود. جالب تر اینکه شما با یادآوری صحنه های خنده دار، بارها و بارها خواهید خندید.
خنده کالری می سوزاند
شاید باورتان نشود اما می شود با خندیدن نیز کالری سوزاند. البته میزان کالری مصرف شده در حالت خندیدن قابل مقایسه با یک جلسه ورزشی نیست. اما با این حال بدانید زمانی که در جمع دوستان، خانواده و آشنایان به شوخی و خنده مشغول هستید، مقداری نیز کالری می سوزانید. می پرسید چرا؟ چون زمانی که شروع به خندیدن می کنید، مناطقی از عضلاتتان مانند عضلات شکم می لرزند. باید بدانید که روزانه 10 تا 15 دقیقه خندیدن باعث سوزاندن 10 تا 40 کالری می شود. درست است که میزان زیادی نیست، اما می توان این را به فواید جسمی خندیدن اضافه کرد.
شرایط جامعه روی شرایط روحی مردم تاثیر دارد
به عقیده متخصصان ، بدون شک خلق و خوی افراد به شرایط کشوری که در آن زندگی می کنند و فرهنگی که به آن تعلق دارند ربط دارد. بنابراین همه افراد از مسئولان تا مردم باید برای داشتن جامعه ای شاد تلاش کنند. یادتان باشد جامعه ای که امروز می سازیم همان جامعه ای است که باید تحویل فرزندان مان بدهیم. بنابراین باید تلاش مان را برای تحویل جامعه ای سالم و شاداب به کودکان امروز و جوانان فردا به کار گیریم.
هر روز باید بخندید
کمی در خصوص خندیدن هایتان دقیق تر باشید. باید بدانید روزانه چقدر می خندید. اگر در طول روز لب هایتان به زحمت یک تا دو بار می خندد، کمی نگران کننده است. چون دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که هر فرد بزرگسال باید روزانه به طور متوسط 15 تا 20 بار بخندد.
بررسی های علمی نشان داده است که ادای خنده درآوردن (خنده ظاهری) نیز به اندازه خنده ی از ته دل و واقعی موثر است. این کار باعث می شود که مغز نتواند فرق این دو نوع خنده را متوجه شود. بنابراین تاثیر آن یکسان است
بازی کردن با بچه ها، دیدن فیلم های کمدی، دوره همی های دوستانه و غیره به خندیدن بیشتر کمک زیادی می کند. بهتر است بدانید که چنین موقعیت هایی امکان خندیدن را بیشتر می کنند. به طوری که احتمال می رود در عرض فقط 10 دقیقه، پنج بار بخندید. در این صورت می توانید به روزانه 20 بار خندیدن نزدیک تر شوید.
خندیدن سلامت روحی تان را ارتقا می دهد
به گفته متخصصان علوم اعصاب شناختی، خندیدن به قدری باعث ایجاد آرامش اعصاب می شود که می توان آن را با لذت خوردن شکلات و غذای لذیذ مقایسه کرد. خندیدن برای مقابله با افسردگی لازم است، چون باعث افزایش تولید دوپامین یا هورمون خوشبختی می شود.
خندیدن خاصیت درمانی دارد
خندیدن علاوه بر اینکه به کالری سوزی و تناسب اندام کمک می کند، خاصیت درمانی نیز دارد. نتایج پژوهش های متعدد نشان می دهد که خندیدن بدن را سالم نگه می دارند، بویژه اینکه باعث تقویت دستگاه ایمنی بدن می شود. علاوه بر این دانشمندان معتقدند که خندیدن باعث کاهش درد شده و سلامت قلب را بالا می برد.
حتی به زور خندیدن نیز کارساز است
توصیه می کنیم به زور هم که شده است بخندید. بدون شک خنده ی از ته دل و واقعی، اثرات شگفت انگیزی در بدن دارد. اما نتایج بررسی های علمی نشان داده است که ادای خنده درآوردن (خنده ظاهری) نیز به اندازه خنده ی از ته دل و واقعی موثر است. این کار باعث می شود که مغز نتواند فرق این دو نوع خنده را متوجه شود. بنابراین تاثیر آن یکسان است. اگر احساس ناخوشایندی دارید روزانه سعی کنید هر طور که شده است بخندید. چون با تکرار این کار عادت کرده و به مرور خنده هایتان واقعی می شوند.
خندیدن شما را جذاب تر می کند
خندیدن بخصوص در بین مردها باعث جذاب تر شدن آنها می شود. نتایج بررسی ها نشان می دهند که خانم ها به طور متوسط 126 بار بیشتر از آقایان می خندند. به نظر می رسد که مردها همیشه نقش کسی را که می خنداند بر عهده دارند. اما در هر حال خندیدن به خودی خود باعث جذاب تر بودن مردها می شود. نتایج بررسی ها نشان می دهد که 62 درصد خانم ها جذب مردانی می شوند که قدرت خنداندن و خندیدن دارند.
رئيسجمهور در بخشي از سخنراني خود در همايش رونمايي از منشور حقوق شهروندي چنين گفت: «تنها فردي که در کشور با رأي عموم مردم در سطح ملي انتخاب ميشود، فقط رئيسجمهور کشور است. بسياري از افراد منتخب با رأي حوزه انتخابيه خودشان انتخاب ميشوند. برخي منتخبين با رأي مردم و استان خودشان مثل خبرگان انتخاب ميشوند، برخي غير مستقيم با رأي نمايندگان انتخاب ميشوند، مثل رهبري نظام که با رأي خبرگان انتخاب ميشوند و يا مثل وزرا که از نمايندگان رأي اعتماد ميگيرند.»
در توضيح اين سخنان بايد گفت، در انتخاب مسئولان در نظامهاي سياسي دموکراتيک و مردمسالار دو شيوه معمول است؛ يکي شيوه انتخاب مستقيم که در آن مسئول از طريق رأي مستقيم مردم انتخاب ميشود و دیگری به صورت دو مرحلهاي و غير مستقيم که مردم نمايندگاني را برميگزينند و در گام بعد آن نمايندگان مسئول مورد نظر را با شور و مشورت معرفي ميکنند.
هر دوي اين الگوهای انتخابی داراي محاسن و معايبي است و موافقان و مخالفاني در بين صاحبنظران علوم سياسي و علوم اجتماعي دارد و به سادگي نميتوان از تفوق يکي بر ديگري سخن گفت. ضمن آنکه بیشتر صاحبنظران معتقدند آنجا که مسئوليت واگذار شده از حساسيت و تخصص بالايي برخوردار است، شيوه انتخاب غير مستقيم بر مستقيم رجحان دارد و از تضمین بیشتری برای تحقق شایستهسالاری برخوردار است. اما نکته اساسی آن است که هر دو شیوه جزء متداولترین شیوههای انتخاب در نظامهای مردمسالار بوده و نظامهای برآمده از این دو الگو به یک اندازه از اعتبار و حمایت مردمی برخوردارند.
ملاحظه دیگر آنکه ترتیب جایگاه و حدود و ثغور مسئولیتها را قانون اساسی مشخص میکند و مستقیم و غیر مستقیم بودن در این میان نقشی ندارد. مطابق با قانون اساسی جمهوری اسلامی، جایگاه قوای سهگانه و دیگر مسئولیتهای کشور در ذیل رهبری نظام اسلامی به دقت ترسیم شده و اختیارات و وظایف آنان نیز برشمرده شده است و اختلافی در این زمینه وجود ندارد.
منبع:
به گزارش گروه فرهنگی بصیرت به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان؛نیروی انسانی در هر کشوری به عنوان اصلی ترین ثروت و سرمایه آن جامعه به شمار می رود که به نوعی سرنوشت و آینده آن را رقم خواهد زد.
به تعبیری می توان گفت،جمعیت جوان در هر کشوری،موهبت و فرصتی ویژه و بالقوه است که با اتکای به آن می توان مسیر پیشرفت و تعالی را به نحوی شایسته و با سرعت و شتابی فزاینده پیمود.
در نقطه مقابل،پیری و کهنسالی جمعیت نیز در دراز مدت می تواند مسبب مشکلات خاصی برای کشور و جامعه شود،آنچنان که تجربیات پیشین در کشورهای توسعه یافته،نمونه هایی از دغدغه ها و معضلات مرتبط با این امر را به تصویر کشیده است.
البته این به معنای نادیده گرفتن و ناکار آمد بودن جمعیت پیر کشور نیست،اما با نگاهی واقع بینانه به روشنی در می یابیم که موتور محرکه هر کشور در توسعه پایدار به توان،بنیه و چالاکی جمعیت جوان آن گره خورده است و زمانی این امر به اثبات می رسد که کشورهای پیشرفته دنیا برای بازنماندن از مسیر رقابت و پیشرفت به جذب نیروی کار جوان از کشورهای دیگر مبادرت می ورزند.
کشورهای غربی تا چندی پیش برای اعمال سیاست های کنترل جمعیت و تحمیل آن به جوامع،از افزایش جمعیت به عنوان بمب جمعیتی یاد می کردند،اما امروزه با چنان چالشی مواجه شده اند که در مدارس و مراکز آموزشی آنها تعداد معدود و اندکی از دانش آموزان کم سن و سال در حال تحصیل هستند زیرا بافت جمعیتی آنها مسیر پیری و کهنسالی را برگزیده،بدون آن که سیاست های اتخاذ شده،جایگزینی را برای آن برگزیند.
البته معضلات کشورهای غربی صرفا به خالی بودن مدارس آنها باز نمی گردد،فقدان نیروی کافی و لازم برای نگهداری از سالمندان و نارسایی در سیستم و نظام بازنشستگی غرب، باعث شده تا امروزه بر خلاف گذشته ارائه و طراحی بسته های تشویقی فرزند آوری از سوی آنها اجرایی شود.
*کاهش نرخ موالید ایران تهدیدی بالقوه محسوب می شود
آنچنان که جمعیت شناسان و کارشناسان ذیربط اظهار داشته اند،در حال حاضر بافت جمعیتی کشور از شرایط مطلوبی برخوردار است،شرایطی که از آن تحت عنوان پنجره جمعیتی یاد می شود زیرا قریب به ۷۱ درصد جمعیت کشور را انسان های جوان و میانسال تشکیل می دهند،اما این شرایط به زودی از دست رفتنی خواهد بود،زیرا در خوشبینانه ترین حالت ممکن،پنجره جمعیتی تا سال ۱۴۱۰ باز خواهد ماند و پس از آن تا چند صد سال آینده تکرار نخواهد شد.
صاحب نظران حوزه جمعیت شناسی معتقدند:باید از این شرایط به بهترین نحو ممکن استفاده کرد،زیرا از ایران به عنوان کشوری یاد می شود که نرخ موالیدش به شدت رو به کاهش است(و این به معنای زنگ خطری است که در صورت عدم اتخاذ تدابیر مناسب،می تواند به پاشنه آشیلی برای جامعه ایرانی مبدل شود.)
* گریز از مسئولیت پذیری یا ناتوانی مالی ؟
اما به راستی عامل اصلی کاهش نرخ موالید در کشور چیست؟به تعبیر دیگر تنزل میل و رغبت به فرزند آوری ریشه در چه عواملی دارد؟
کارشناسان پاسخ این سئوال را در دو مولفه اصلی جستجو می کنند،در وهله نخست ،اصلی ترین عامل به مباحث اقتصادی، ضعف مالی و هراس از هزینه های سنگین فرزند آوری و نگهداری از آن باز می گردد و در مرحله بعد به مسائل فرهنگی معطوف می شود که در جامعه کنونی ایران به عنوان پدیده هایی نوظهور همچون راحت طلبی،فقدان مسئولیت پذیری و کمال طلبی افراطی از آن یاد می شود.
به عبارت دیگر قیچی مشکلات اقتصادی و تغییر ذائقه فرهنگی دولبه بُران روند فرزند آوری محسوب می شود که نتیجه هر دوی آنها به یک موضوع و چالش واحد خلاصه می شود،نزول بافت جمعیتی جوان کشور.
*افزایش هر چه بیشتر فرزند آوری مستلزم تامین اعتبار است
یعقوب مرادی کیا،جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان در تشریح عوامل موثر در کاهش فرزند آوری عنوان می کند:فقدان درآمد و کسب و کار مناسب باعث کاهش نرخ موالید شده است ودر شهرهای بزرگ نیز بعضا برخی از نگاه ها و نگرش های خاص فرهنگی همچون فرزند کمتر،زندگی بهتر عامل اصلی این پدیده به شمار می رود.
وی معتقد است سیاست های جمعیتی کشور به این زودی ها قابل تغییر ونتیجه نخواهد بود،از سوی دیگر برخی کارشناسان معتقدند نباید با این امر بصورت احساسی برخورد شود.
صدیقه نوبهار،روانشناس و کارشناس علوم رفتاری در این خصوص می افزاید:برای برخورداری از جامعه ای پر بار و با فرزندان هر چه بیشتر باید برای شغل،مسکن و درآمد برنامه ریزی اصولی و قاعده مندی داشت.
وی معتقد است،افزایش جمعیت از نمونه طرح هایی به شمار می رود که باید اجرای آن،بصورت مرحله به مرحله پیش رود.
روانشناس و کارشناس علوم رفتاری با بیان نقش تعیین کننده تزریق بودجه و اعتبارات در تحقق سیاست های افزایش فرزند آوری عنوان کرد:بررسی های موید این واقعیت است که افزایش فرزند آوری مستلزم تامین اعتباری بالغ بر ۸ هزار میلیارد تومان است و از سوی دیگر باید به برخی از قوانین نیز اشاره داشت که هنوز راه به جایی نبرده اند.
با چنین اوصافی می طلبد مسئولان ذیربط با طراحی برنامه ریزی های هر چه شایسته و اصولی تر با تقویت بنیه اقتصادی خانوارها و آگاه سازی و اجرای برنامه های موثر در امر فرهنگ سازی،سمت و سوی کلی جامعه را به مسیر افزایش نرخ موالید سوق دهند.
منبع:
آخرین نظرات