مدرسه علمیه حضرت آمنه قم

|ورود
داستان پوشش زنان در سینما
ارسال شده در 4 بهمن 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در فرهنگی

با تصویب قانون حجاب نوع پوشش در فیلم های سینمایی متاثر از شرایط اجتماعی تغییر کرد؛ تغییری که همچنان محل بحث است و هر از گاهی به یک موضوع مسأله ساز تبدیل می‌شود؛ نزدیک ترین اش هم مربوط به «کاناپه» کیانوش عیاری است که بخاطر نوع پوشش زنان و استفاده از کلاه گیس از جشنواره فجر کنار گذاشته شده است. در این گزارش ، با تکیه بر دیدگاه منتقدان سینمایی مروری داریم بر پوشش زنان در فیلم های سینمایی ، تغییراتی که در دوره های مختلف داشته و نظرات مختلفی که در مورد نحوه نمایش تصویر زنان در فیلم های سینمایی مطرح شده است.
زهرا فرآورده- بخش سینما تلویزیون تبیان

وضعیت ظاهری اولین نشانه ای است که مخاطب با آن مواجه می‌شود؛ بنابراین سهم زیادی در شکل گیری تصویر ذهنی مخاطب از سوژه دارد. نوع پوشش هم از همین نشانه های اولیه است که در نظر اول مخاطب را به شناختی مختصر می رساند و برداشت ما از سوژه را تحت الشعاع قرار می دهد. 
از آنجا که نسبت میان سینما و جامعه رابطه ای تنگاتنگ است؛ هر تغییر و تحول اجتماعی سینما را با خود همراه می کند و بازتابی است از شرایط هر دوره با درنظر گرفتن ویژگی های مختص به آن. حال باتوجه به اینکه پوشش متناسب با تحولات جامعه تجلیات خودش را دارد؛ با تغییرات اجتماعی بازنمایی های متفاوتی هم در سینما داشته است.
اما جدای از این رابطه نکته دیگری وجود دارد که یکسانی پوشش زنان در خلوت و حضور نامحرم را عاملی برای غیر واقعی بودن و عدم ارتباط مخاطب می داند. موضوعی که به بهانه فیلم های مختلف هر از چندگاهی مطرح شده و محل بحث است. 

در ادامه اثر پذیری پوشش زنان از شرایط اجتماعی در دوره های مختلف و نظرات تعدادی از منتقدین سینمایی را در این باره مرور می کنیم: 

قبل از پیروزی انقلاب 
در واکاوی تاریخ سینمای ایران، روشن است که زن در سینما، نقش کم رنگی داشته است. پیش از انقلاب زن عمدتا به مثابه ابزار، تلقی می شد و بالطبع این نگاه پوشش و نگاهی که برای زنان تعریف می شد غالبا براساس نگاه جنسیتی بود. برپایه این تعریف قبل از انقلاب پوشش زنان تعریفی کاملا متفاوت دارد و تا بعد از پیروزی انقلاب و مطرح شدن مسأله‌ی حجاب زنان در جامعه شاهد بازترین دوره های نمایش تصویر زنان در سینما هستیم. تصویری که به دلیل همخوانی با شرایط جامعه هیچ محدودیتی برایش نیست. سیدرضا صائمی منتقد سینما،‌در این باره می گوید: «نوع پوشش و روابط زن و مرد در سینمای قبل از انقلاب مانع رفتن عده ای به سینما می شد. پیش فرض های فرهنگی و اجتماعی خارج از گفتمان سینما در تصویر زن اثر می گذارد.»  

دهه 60
با تصویب قانون حجاب دهه شصت پوششی متفاوت از قبل از انقلاب را در فیلم ها تجربه می کنیم و متأثر از محدودیت هایی که برای پوشش زنان در ادارات و محیط های عمومی مطرح می شود مطابق با ابلاغیه های دولتی در ارشاد هم سخت گیری بیشتر است. 
خسرو نقیبی منتقد سینما سال های اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را تقریبا تا سال 63 که هنوز قانون مشخصی وجود ندارد از بازترین دوره ها در نمایش تصویر زن می داند که با محکم شدن پایه های انقلاب شرایط تغییر می‌کند. بنابراین در نیمه دوم دهه شصت علیرغم حضور کمرنگ زنان در سینما پوشش زنان چندان محل بحث نیست. 

دهه 70
دهه هفتاد تحولات اجتماعی زیادی اتفاق افتاد که پوشش زنان از آن جدا نیست. تغییراتی که این دهه را به دونیمه‌ی متفاوت تقسیم می کند؛ نیمه اول به نوعی ادامه مسیر دهه شصت طی می شود و در موضوعات زیادی سانسور وجود دارد. اما در نیمه دوم با روی کار آمدن دولت اصلاحات فضا بازتر می شود؛ تا جاییکه در مواردی تصاویر افراطی و پوشش های اغراق شده زیاد دیده می شود و مرزها در مورد پوشش عقب تر می رود. خسرو نقیبی دراین باره می گوید: «از دوم خرداد 1376 فضا بی نهایت باز می شود.» تصویر زنان با بلوز و شلوار اولین بار در دهه هفتاد نمایش داده شد. صوفیا نصرالهی  دیگر منتقدی است که در دهه 70 از نیکی کریمی، هدیه تهرانی، ویشکا آسایش و لیلا حاتمی در موقعیت های مختلف به عنوان زنان شیک پوش یاد می کند.

دهه 80 
با وجود اینکه سیر تغییرات در دهه 60 و 70 تفاوت های زیادی دارد اما از دهه 70 به بعد تغییرات خیلی جدی نیست. در فیلم های تولید شده در سال های دهه 80 موارد بسیار کمتری دیده می شود که زنان با حجاب و بدون استفاده از آرایش های جلب نظر کننده ایفای نقش کنند اما با گذر از افراطی گری هایی که از اواخر دهه هفتاد شروع شده بود در اواخر دهه هشتاد به یک تعادل نسبی می رسد. صوفیا نصرالهی معتقد است دهه 80 نوع پوشش به توازن با جامعه و به وضعیت نرمال می رسد.

دهه 90
با پشت سرگذاشتن بیش از سه دهه از انقلاب در دهه نود آنچه بیشتر محل اختلاف و نقد نسبت به تعدادی از فیلم ها بوده از نظر مضمون و محتوا است و پوشش زنان در فیلم ها کمتر حاشیه و بحث به دنبال داشته؛ مگر مواردی که پوشش محتوا را تحت تأثیر قرار داده است. اما امسال در آستانه برگزاری سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر فیلم «کاناپه» ساخته کیانوش عیاری تنها به یک دلیل از جشنواره کنار گذاشته شده؛ آنهم نوع پوشش بازیگران زن است که از کلاه گیس استفاده کردند؛ موضوعی که پوشش مشابه زنان در خلوت و حضور نامحرم را بار دیگر مطرح می کند و تعدادی از فیلمسازان آن را علتی بر عدم ارتباط صحیح با مخاطب می دانند.

چند دیدگاه…  
به دلیل قوانین شرعی و رسمی تصویر زنان در هر شرایطی باید با پوشش مناسب نمایش داده شود که فیلم سازان مختلف هر کدام به نوعی با این قانون مواجه شدند. بعضی از کارگردان ها در مورد پوشش با هوشمندی رفتار کردند و زنان را در فضاهایی قرار می دهند که ایجاب می‌کند حجاب داشته باشند. اما بعضی از فیلم سازان با این استدلال که مخاطب می داند ما نمی توانیم خارج از قاعده پوشش را نشان دهیم، همه چیز را به ذهن مخاطب واگذار کردند. عده ای هم معتقدند اگر فیلم ساز بتواند رابطه واقعی را درست به تصویر بکشد، الزام حجاب برای زنان ذهن مخاطب را درگیر نمی‌کند. نظر چند منتقد:

* احسان عمادی: «سه رویکرد برای پوشش زنان وجود دارد؛ عده ای زن را در محیط بسته نشان نمی دهند مانند عباس کیارستمی، و یا در موقعیتی قرار می دهند که یک نامحرم حضور داشته باشد مانند کارهای اصغر فرهادی یا عبدالرضا کاهانی؛ عده ای هم به این موضوع اهمیت نمی دهند که اکثر فیلم سازان در این گروه جای می‌گیرند.» 

* کیوان کثیریان پوشش را در قضاوت مخاطب مهم می داند و معتقد است برای برقراری ارتباط مخاطب با فیلم پوشش باید به شرایط جامعه نزدیک باشد.

* سحر عصر آزاد: «بعد از مشخص شدن قوانین آنقدر محدودیت به وجود آمد که از تصویر واقعی دور شدیم و در حال حاضر مخاطب پذیرفته که نمی تواند خود واقعی اش را بر پرده ببیند. به دلیل شرع و قانون این موضوع کلیشه ای پذیرفته شده و دیگر کسی در موردش حرف نمی زند اما این به معنی حل شدن نیست بلکه چارچوبی است که همه پذیرفتیم.»

* مهرزاد دانش: سینما، جهان بازآفرینی‌ها است. طبق قرارداد نانوشته بین سینماگر و مخاطب، هر آنچه در یک فیلم سینمایی داستانی جاری است، صرفا بازنمایی واقعیت است و نه خود واقعیت و این را همه عاشقان سینما هم می‌دانند. اگر در فیلمی قتلی رخ دهد، به این معنا نیست که واقعا قتل رخ داده و بازیگر چاقو به دست، قاتل است! اگر بازیگری 25 ساله را با چهره پردازی به پیرمردی 70 ساله بدل کنند، مخاطب می داند این یک قرارداد است و واقعا آن جوان، سالخورده نیست. اگر در فیلمی آقا و خانمی نقش شوهر و زن را ایفا می‌کنند، تماشاگر هم می‌داند واقعا با هم نسبت زوجیت ندارند. به همین نسبت، کلاه گیس بر سر بازیگر، طبق‌‌ همان قرارداد نانوشته، بر همگان آشکار است که موی خود بازیگر نیست و برای بازنمایی واقعیت به کار گرفته شده است. حکمی (حقوقی یا فقهی) که بر فضای واقعی جاری است، با حکمی که بر فضای بازنمایی آن وارد است، قاعدتا و منطقا و ماهیتا متفاوت باید باشد.‌‌ همان طور که اگر بازیگری در صحنه در حال نوشیدن شربت آلبالو باشد و در بازنمایی سینمایی، به قصد نمایش نوشیدنی دیگری در چارچوب درام کاربرد داشته باشد، کسی آن بازیگر را به حکم شرب خمر حد نخواهد زد، اینجا هم بین عالم واقع و عالم نمایش تفاوت وجود دارد و احکامش هم لاجرم متفاوت خواهد بود.

منبع:http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=347990

نظر دهید »
بخشی نگری به برجام و هزینه های سنگین آن
ارسال شده در 4 بهمن 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در تحلیل

برجام از جمله موضوعاتی است که پس از امضای آن هرگز از کانون مسائل سیاسی کشور خارج نشد و اگرچه فراز و فرودهای کوچکی داشته است ولی همواره یکی از مهمترین مباحث بین جناح های سیاسی کشور بوده است. برجام خواسته یا ناخواسته یک دوقطبی را در کشور به وجود آورده که یک طرف آن را موافقین گرفته اند و طرف دیگر را مخالفین! دفاع از برجام توسط جناح موافق تبدیل به حیثیت شده و از سایر موضوعات برای آن هزینه می کنند؛ از طرف دیگر کوبیدن برجام بر سر دولت از طرف منتقدین آن را بیشتر به یک چماق تشبیه کرده است. این جدل ها در حالی انجام می گیرد که ادامه آن می تواند هزینه های سنگینی را در پی داشته باشد! در زیر به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم.

۱- تغییر در ساخت اجتماعی- سیاسی جامعه و انحراف در نیل به اهداف انقلاب: از آنجا که ما یک کشور انقلابی هستیم و اکثریت جامعه نشان داده اند که هنوز دل در گرو آرمان های انقلاب دارند رقابت جریانات سیاسی و خط بندی های سیاسی باید حافظ و مقوم جبهه انقلاب باشد. تشکیل دوقطبی برجامیان و نابرجامیان خط بندی جدیدی در جامعه ایجاد می کند که چه بسا به مصالح و حتی اهداف عالی انقلاب و نظام آسیب جدی وارد می کند! به عنوان نمونه توجیه بد عهدی آمریکا برای دفاع از برجام با روح استکبار ستیزی انقلاب منافات دارد! اظهار عجز در مقابل تحریم ها و اصرار بر حل مشکلات از طریق برجام با استقلال که یکی از مهمترین مبانی فکری و انقلابی مردم ایران است سازگاری ندارد! از طرف دیگر علی رغم مشکلاتی که در برجام و اجرای آن از ناحیه داخلی وجود دارد برخی از مخالفین از شکست برجام و رسوا شدن رقیب ابراز رضایت می کنند! این در حالی است که خود را دوستدار انقلاب و نظام می دانند. به نظر می رسد یکی از آسیب های جدی ادامه این روند، تحریف انقلاب از اهدافش است.

۲- در حاشیه قرار گرفتن مسائل اصلی: اصولا پرداختن به موضوعات حاشیه ای باعث می شود که مسائل اصلی فراموش شوند و برای جلوگیری از چنین اتفاقی است برنامه ریزی، چشم انداز و حتی شعار سال مطرح می شود. امروز مردم شاهد هستند که مسائل و مشکلات اصلی آنها در حاشیه قرار گرفته است؛ دغدغه دولت محترم اشتغال و خروج از رکود از طریق حمایت از تولید داخلی نیست و یا لااقل اینچنین به نظر نمی رسد و منتقدین برجامی نیز مطالبه گری خود را در مسائل اقتصادی و حمایت از تولید و یا فرهنگ قرار نداده اند، اگرچه گاهی وقتها اشاره هایی به این بحث ها می شود اما نه دولت تمایلی دارد که به این مباحث بپردازد و نه منتقدین پیشنهاد سازنده ای که هدفشان کمک به دولت باشد را مطرح کرده اند. مسأله اصلی امروز کشور عمل و اقدام به اقتصاد مقاومتی است، موضوعی که اگر گاهی هم مطرح می شود فقط جنبه شعاری دارد! به هر حال ادامه این روند هرگز منجر به حل مشکلات و مسائل اصلی کشور نمی شود.

۳- تنزل جایگاه مدیران در دید مردم و کاهش امید به آینده: مهمترین موتور محرکه هر حرکتی را امید می دانند و اگر امید را جامعه ای از بین برود، آن جامعه در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. امید و اعتماد به مسئولین نظام، بزرگترین سرمایه نظام است. جدل بر سر موضوع هسته ای و سخنانی که گاهی وقتها نه در شأن دولت است و نه در شأن مخالفین، در میان مدت و دراز مدت اعتماد و امید مردم نسبت به مسئولین را از بین می برد. این خسران را می توان به آب ریخته تشبیه کرد که جبران آن تقریبا غیر ممکن است.

۴- امیدواری طرف غربی به تکرار برجام: از دیگر هزینه های ادامه این روند، امیدواری دشمن به تکرار چنین سناریویی است. طرف غربی، جدل موافقین و مخالفین برجام را به عنوان دستاوردی بزرگ محسوب نموده که پایه های نظام ایران را سست می کند. از نظر آنها مطالبه بیشتر و ترغیب به ادامه مذاکرات در موضوعات دیگر، می تواند این وضع را تشدید کند و لذا با تغییر دولت آمریکا، پیام هایی به گوش می رسد که برای ادامه برجام ایران باید در حوزه های دیگر و از جمله مسائل منطقه ای و موشکی نیز امتیازاتی بدهد. اگر همه مسئولین همانند ید واحده و با یک صدا حقوق خود را مطالبه می کردند، طرف غربی هرگز چنین طمعی در مورد ایران نداشت.

موارد فوق بخش هایی از هزینه های گزاف جدال بیش از حد در موضوع برجام است. امید می رود مسئولین و منتقدین با نگاه راهبردی به مسائل کلان جامعه و کشور منافع ملی را در راه دفاع از منافع حزبی هزینه نکنند.

 

 

 
منبع: سایت بصیرت

نظر دهید »
خرید ایرباس؛ دستاوردی حداقلی
ارسال شده در 4 بهمن 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در تحلیل

پس از گذشت حدود یک سال از اجرای برجام، خرید یک فروند هواپیمای مسافری ایرباس توسط کشورمان، هیاهو و شعف طرفداران برجام را در پی داشت؛ زیرا آنها خرید ایرباس را ازجمله دستاوردهای برجام که در حال احتضار قرار دارد، قلمداد کردند. درواقع، طرفداران برجام در داخل کشور که تاکنون شاهد لگدهای آمریکا بر پیکر برجام بودند و از این جهت، برای کارنامه نه چندان مطلوب دولت و همچنین انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده، دستشان خالی بود و به تعبیر دقیق‌تر، باتوجه به وضعیت نامطلوب اجرای برجام، خطر از دست دادن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را احساس می‌کردند، اکنون صرفاً با خرید یک فروند ایرباس، خود را «خریدار حرفه‌ای» دانسته و آن را نتیجه برجام می‌دانند. هرچند نمی‌توان خرید ایرباس را نتیجه برجام ندانست، اما این دستاورد آنچنان هم موردتوجه و موردهدف جمهوری اسلامی ایران در انعقاد و اجرای برجام نبوده است. هدف اساسی جمهوری اسلامی ایران از انعقاد و اجرای برجام،‌ همانا رفع و لغو تحریم‌های ظالمانه اقتصادی مانند تحریم سوئیفت، تحریم اتصال و استفاده از سیستم معاملات دلاری و دیگر تحریم‌های حوزه مالی و بانکی و… بود و اگرچه خرید هواپیما اقدامی مثبت و موردنیاز کشور است، اما به هیچ وجه در وزن و اندازه‌ای نیست که به بهانه آن بتوان از عدم‌لغو تحریم‌هایی چون سوئیفت چشم‌پوشی کرد. همانگونه که قبلاً نیز گفته‌ایم، اجرای قطره‌چکانی برجام از سوی کشورهای ۵+۱ و بویژه آمریکا، اساساً با این هدف صورت می‌گیرد که درعین تضعیف صنعت هسته‌ای کشورمان،‌ ساختمان تحریم‌های ضدایرانی محفوظ مانده و از این طریق، فرصت تنفسی برای اقتصاد تحریم‌زده ایران فراهم نباشد تا همچنان به عنوان ابزار فشاری علیه ایران در دست آنها باقی بماند.

به عبارت دیگر، ذوق‌زدگی برای فرود یک فروند ایرباس در مهرآباد و آن را حاصل برجام دانستن در شرایطی صورت می‌گیرد که براساس همین برجام، حدود ۱۳هزار ماشین سانتریفیوژ فعال در کشورمان از کار متوقف شده، قلب رآکتور اراک بتن‌ریزی شده، سایت فردو تغییر کاربری داده، غنی‌سازی ۲۰درصد اورانیوم تعلیق شده و ذخایر استراتژیک آن به خارج منتقل شده و… و این در حالی است که به قول سیدعباس عراقچی، مذاکره‌کننده ارشد کشورمان، هنوز «شرایط بانک‌های ما به حالت عادی برنگشته» و یا اینکه مطابق با اعلام بانک مرکزی، بدهی خارجی ایران از دی‌ماه سال ۹۴ همزمان با آغاز اجرای برجام تاکنون بیش از ۴۴ درصد افزایش یافته است!!! منظور این است که اجرای برجام و توقعات از آن، آنگونه که منظور بود، حاصل نشده و اگر در شرایط کنونی، آنهم بعد از یک سال، یک فروند ایرباس خریداری شده، این دستاورد چندانی نیست که بخواهیم آن را مقابل داده‌های خود در برجام اندازه‌گیری کنیم و اینگونه ذوق‌زده شویم.

جالب آن است که ذوق‌زدگی برخی در داخل کشور از حاصل شدن این دستاورد حداقلی از اجرای برجام، در حالی است که آمریکایی‌ها از تغییر شرایط برجام و به تعبیر آنها، تبدیل کردن برجام به توافقی خوب سخن می‌گویند. بنابراین، در شرایطی که طرف‌مقابل به همین اجرای کاریکاتوری برجام مایل نیست و درصدد است تا ستانده‌های ایران در برجام را به کمتر از این هم کاهش دهد و در مقابل، بر حجم داده‌های ایران نیز بیفزاید، هیاهوها و ذوق‌زدگی‌های برخی طیف‌ها در داخل کشور و عدم‌اعتراض آنها بر سیاست کج‌دار و مریز آمریکا در اجرای برجام، می‌تواند مقدمه و زمینه لازم را برای آمریکایی‌ها، جهت سخت‌تر کردن شرایط بر ایران، فراهم کند؛ زیرا این ذوق‌زدگی‌ها و بزرگمنایی‌ها، آمریکایی‌ها را به این نتیجه می‌رساند که ایران به کمتر از آنچه که هست نیز می‌تواند راضی شود.

شبیه همین وضعیت در پی اظهارنظر برخی مسئولان در روزهای اخیر نیز قابل مشاهده است؛ وقتی اینها می گویند که در نبود برجام، در پرداخت حقوق کارمندان دولت نیز دچار چالش می‌شدیم، برخی سناتورها و کارشناسان آمریکایی نیز در یک موضع‌گیری اعلام می کنند که اوباما نمی‌دانست که چه اهرمی در دست دارد. لذا مسئولین باید توجه کنند موضع گیری آنها جدای از کاربرد داخلی و جریانی، منافع ملی را به خطر نیندازد.

 
منبع: سایت بصیرت

نظر دهید »
دوقطبی برجام- مذاکره کارکرد انتخاباتی دارد
ارسال شده در 4 بهمن 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در سیاسی

برجام، پروسه‌ای بود که تقریباً از ابتدای شروع به کار دولت تدبیر و امید، در آرا و نظرات دولتمردان، سیاسیون و برخی رسانه‌ها مطرح بوده و امروز نیز کماکان ادامه دارد. کشیده شدن این موضعگیری‌ها به افکار عمومی و تداوم یافتن آن علاوه بر ایجاد دوقطبی موافق- مخالف در موضوع برجام به نوعی دلسردی و ناامیدی جامعه از آینده کشور را می‌تواند رقم بزند و موجب به زمین ماندن موضوعات و مسائل اولویت‌دار کشور شود. در خصوص بررسی علل این موضوع و عواقب ناشی از آن بر جامعه گفتگویی با معاون سیاسی سپاه، سردار رسول سنائی‌راد، انجام گرفته که در ادامه آورده می‌شود:

 


سردار، به نظر می‌رسد در بین نهادهای سیاسی و رسانه‌ای همچنان نوعی بزرگنمایی از ناحیه موافقین و مخالفین برجام وجود دارد، نظر شما در این زمینه چیست؟

واقعیت این است که متأسفانه امروز برجام یک نوع ابزار تبلیغ انتخاباتی در جریانات سیاسی مطرح شده و از کارکرد واقعی خود دور افتاده است به این معنا که در مقطعی بنا به اقتضائاتی نظام به سمت مذاکره پیرامون مسائل هسته‌ای رفت و توافقی که متنی چالشی است، با عنوان برجام حاصل شد. چالش به این معنا که هم در آن متن فرصت‌هایی بوده و هم تهدیداتی، مهم چگونگی اجرای این برجام و نوع مواجهه با طرف‌های بد عهد و بدحسابی بود که نباید به آن‌ها اعتماد می‌شد، به این معنا که هم در تهیه متن و هم اجرا باید مقداری حوصله به خرج داده و از تعجیل اجتناب می‌شد. اگر هر اقدام در قبال ما به ازای آن و به صورت گام به گام انجام می‌گرفت، شاید دستاوردهایی هم برای ما می‌داشت؛ اما از آنجایی که نوعی شتاب‌زدگی به عمل آمد، به دشمن این پیام را داد که ما در هر شرایطی برجام را ادامه می‌دهیم و حاضر به ترک آن نیستیم. فلذا آن‌ها در صدد زیاده‌خواهی و امتیاز طلبی بیشتر برآمدند. با توجه به شرایطی که پیش آمده و این واقعیت که ما بعد از انقلاب در صحنه‌های گوناگون بخصوص در دفاع مقدس به این جمع‌بندی رسیدیم که بایستی روی پای خودمان بایستیم و هیچگاه نمی‌توانیم با تکیه بر منابع بیرونی مشکلات خودمان را حل بکنیم. لیکن به نظر می‌رسد که این اشتباه در برخی افراد به وجود آمده که ما می‌توانیم با برجام و گشایش‌های حاصل از آن، مسائل و مشکلاتمان را حل کنیم.

امروز نوعی منازعه بیهوده در بین جریانات سیاسی اتفاق افتاده است که یک جریان با نگاه به بیرون تصورش این است که برجام یک فتح‌الفتوح و آفتاب تابانی است که می‌تواند مشکلات را حل بکند و یک جریان هم به جای بیان منطقی چگونگی حل مشکلات به صرف نفی مذاکره و برجام روی آورده و حال آن که واقعیت آن است که امروز ما در شرایطی هستیم که بایستی تمامی نیروهای سیاسی به این واقعیت رسیده باشند که کلید حل مشکلات نظام در داخل و با تکیه بر منابع داخلی است که کم هم نیست. مثلاً همین پول سرگردان و نقدینگی موجود، رقم قابل توجهی است که اگر به خوبی مدیریت و بهره‌برداری شود، ما را از نیاز به سرمایه‌گذاری بیرونی در عرصه‌هایی معاف می‌دارد. به عبارت دیگر ما اگر برنامه‌ریزی برای همین ارقام داخلی داشته باشیم، می‌توانیم بخشی از مشکلاتمان را حل بکنیم. این به آن معنی نیست که هر گونه تعامل با بیرون را هم کنار بگذاریم. اصلاً و ابداً این نباید مدنظر باشد. ما بایستی در عین تکیه بر منابع داخلی برای تعامل با بیرون به شکل منطقی و سنجیده هم برنامه داشته باشیم. بنابراین امروز به نظر می‌رسد که یک جریان سیاسی مصر است نوعی دو قطبی برجام- مذاکره را مقابل مخالفین با برجام قرار بدهد که این رویکرد بیشتر کاربرد انتخاباتی دارد تا اقدامی مؤثر برای حل مشکلات و معضلات کشور. لذا نیروهای انقلابی هم بایستی دقت کنند که درون این پازل نیفتند. تبیین این موضوع نیز برای مردم خیلی مهم است که به معنی مخالفت با اصل مذاکره و تعامل با دنیای بیرون تلقی نشود و قطعاً می‌توان با تکیه بر منابع داخلی مشکلات را حل کرد و حل مشکلات مردم از سوی نیروهای انقلابی بایستی مورد توجه قرار بگیرد تا چنین دو قطبی کاذبی پدید نیاید. کما اینکه امروز از وارد شدن یک فروند هواپیما نوعی ذوق زدگی مشاهده می‌شود که اگر بخواهیم خوب توصیف کنیم باید بگوییم شبیه رفتارهای عصر قجری و نوعی تحقیر ملی است. دلیلش هم این است که می‌خواهند این گونه امور را در پیوند با برجام معرفی و آن را به عنوان نوعی دستاورد به موافقین برجام القاء کنند.

 


به نظر شما چه مسائل مهم و راهبردی وجود دارد که با طرح بی‌رویه موضوع برجام، توجه و رسیدگی به آن‌ها از سوی دولت و سیاسیون نظام موجب غفلت واقع شده است؟

واقعیت این است که ما باید امروز به مسائل و موضوعاتی توجه کنیم که جامعه با آن‌ها مواجه است. مطالبات واقعی مردم امروز موضوعات اجتماعی و اقتصادی است به این معنا که امروز مردم اشتغال، معیشت و مبارزه با فساد را از اولویت‌های اصلی می‌دانند. البته گاهی نوعی جنگ زرگری از ناحیه برخی جریانات سیاسی برای فرار از پاسخگویی در این حوزه‌ها را می‌بینیم و برای همین بنده تأکید دارم که نبایستی نیروهای انقلاب به درون این پازل کشیده شوند لذا هم نظرسنجی‌ها و هم نگاه به دغدغه نخبگانی که در افکار عمومی مطرح است، نشان می‌دهد که مشکلات واقعی مردم مشکلات اقتصادی- اجتماعی است. امروز در ساحت اجتماع، مسائلی مثل حاشیه نشینی، افزایش نرخ طلاق، آمار اعتیاد و امثال این‌ها وجود دارد که بایستی از آنها به عنوان آسیب‌های خفته یاد کرد که در صورت فعال شدن می‌تواند مشکلات جدی‌ای را به وجود بیاورد. این مشکلات را با شعار و نگاه به بیرون نمی‌توان حل کرد و بایستی به عنوان اولویت به آن توجه بشود و حل آن‌ها با همت و روحیه جهادی در دستور کار قرار گیرد.

 


نظر برخی دولتمردان این است که همین مسائل اجتماعی و اقتصادی که جنابعالی به تعدادی از آن‌ها اشاره کردید، را می‌توان با دنبال کردن و پیش بردن برجام به سامان رساند. مهم‌ترین شعار رئیس‌جمهور محترم هم در تبلیغات انتخاباتی دوره یازدهم ریاست جمهوری و نیز تأکید امروز دولت بر چرخیدن چرخ‌های هسته‌ای در کنار اقتصاد کشور می‌باشد که از دل آن برجام بیرون آمد. نظر شما در این زمینه چیست؟

حدود یک سال از اجرای برجام سپری شده و نگاه بنده به برجام این است که برجام برای ما یک چالش است. به این معنا که در برجام هم فرصت و هم تهدید نهفته است و چگونگی برخورد ما با این ماجرا می‌تواند ما را به سمت فرصت‌ها پیش ببرد و یا خدای نکرده از تهدیدات آن آسیب ببینیم. خود این یک مجال و فرصتی بود برای برخی اقدامات در حوزه اقتصاد مقاومتی و در واقع حاشیه‌ای که این برجام می‌توانست پدید بیاورد. به عبارت بهتر فرصت‌هایی که در برجام نهفته بود، می‌توانست در این عرصه بکارگیری بشود که به نظر می‌رسد مورد بهره‌برداری قرار نگرفته است. ما می‌بینیم امروز برخی افراد نسبت به روی کار آمدن ترامپ دغدغه دارند چرا؟ چون که فرصت را از دست رفته می‌بینند. دیدگاه مقام معظم رهبری این است که ما از روی کار آمدن او نه خوشحال هستیم و نه عزا می‌گیریم برای این که بایستی روی قدرت خودمان حساب باز کنیم.

امروز این تصور وجود دارد که گشایش های ناشی از برجام به تنهایی و بدون اقدام و عمل داخلی می‌تواند مشکلات کشور را حل بکند، گرچه ناصحیح بودن این طرز نگاه مشخص شده است. بنابراین نوع برخورد با این ماجرا و ارائه نوعی تلقی از برجام به عنوان کلید حل مشکلات می‌تواند منتهی به افزایش سطح مطالباتی در جامعه بشود که وقتی واقعیتی مثل همان چیزی که امروز اتفاق افتاده پیش می‌آید نوعی یأس و دل‌مردگی را در جامعه و بدبینی را هم نسبت به مسئولین رقم می‌زند. لذا کسانی که برجام را با خوش‌بینی بیش از حد کلید مشکلات معرفی می‌کنند و این طرز تلقی را در جامعه ایجاد می‌کنند که در انتظار گشایش‌های برجامی باشند، چگونه می‌توانند در آینده به این مطالبات پاسخ دهند؛ همانطور که قبل از این برخی از آقایان وعده حل مشکلات اقتصادی را در صد روز می‌دادند و حال آن که واقعیت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه ما چنین تلقی را غیرواقعی نشان داد. اما به نظر می‌رسد که همین روند همچنان ادامه دارد و شاید برخی تصورشان این است که فعلاً از برجام به عنوان نیل به اهداف انتخاباتی استفاده بکنیم و بعد از عبور از انتخابات می‌شود تدبیری برای چگونگی مواجهه با واقعیت‌ها اندیشید. در صورتی که به نظر می‌رسد عقلانیت ایجاب می‌کند که واقع بینانه با این موضوع مواجه شویم. از وعده وعید‌های قبل از برجام، تا بعد از گشایش‌های روزنه‌ای و قطره چکانی، اتفاقی نیفتاده است. لذا همین روند هم اگر ادامه پیدا بکند به نظر می‌آید که هیچ جای خوش‌بینی نسبت به آینده برجام باقی نمی‌ماند. بخصوص این که الآن نوع برخورد با این ماجرا در زمان پایانی دولت اوباما، که هم نقض توافق برجام توسط نمایندگان امریکا اتفاق افتاد و هم تمدید شرایط اضطراری توسط اوباما. بعلاوه شعارهای انتخاباتی رئیس جمهور جدید امریکا،‌دونالد ترامپ که در برخورد با برجام حتی نگاه متفاوت‌تر از دولت پیشین و تقابلی‌تر را دنبال می‌کند، ضرورت احتیاط و دور اندیشی بیشتر در مواجهه با برجام را گوشزد می‌کند. این نوع نگاه خوش‌‌بینانه به جز برانگیختن مطالبات بی‌ثمر، خروجی دیگری نخواهد داشت که می‌تواند در عرصه سیاسی پیامدهای منفی‌ای رقم زند گرچه شاید در این مقطع این القای خوش‌بینانه به برجام نوعی ابزار انتخاباتی به حساب بیاید اما بعد از انتخابات زمان پاسخگویی خواهد بود و جای این سؤال مطرح خواهد شد که آیا دامن زنندگان به این مطالبات توانایی متقاعد کردن مردم را خواهند داشت؟ مگر این که تصور این باشد که در واقع نوعی خطر پذیری است که اگر میدان را به دیگران واگذار کنند مشکل را هم به دیگران واگذار خواهند کرد. به عبارتی به نظر می‌رسد در مواردی به پیامدهای آن در صورت دو دوره‌ای بودن ریاست‌جمهوری توجه ندارند یا امیدی به آینده ندارند، لذا شرایطی را می‌خواهند به وجود بیاورند که اگر جریان دیگری به قدرت برسد اداره مملکت برایش سخت‌تر باشد.

 


اشاره کردید به قابلیت‌هایی که در برجام وجود دارد و ما می‌توانیم در حوزه اقتصاد مقاومتی از آن‌ها استفاده بکنیم. این قابلیت‌ها را بیش‌تر توضیح می‌دهید؟

حداقل در مقطعی ما می‌توانستیم از فضای روانی به وجود آمده پس از برجام استفاده بکنیم. مثلاً نسبت به وارد کردن برخی اقلام راهبردی و فناوری در این فرصت استفاده بکنیم. حتی فضای خوش‌بینی که در داخل به وجود آمده بود می‌توانست کمک بکند به خروج از رکود و افزایش سطح تولید ملی و ایجاد نشاط در بازار کار. اما به نظر می‌آید که عملاً در این حوزه‌ها اقدامی صورت نگرفت. امروز ادعا در حوزه نفت این است که ما توانسته‌ایم در این حوزه هم افزایش تولید و هم افزایش صادرات داشته باشیم اما در بازار ما آثار چنین پیامدی را آنگونه که باید، نمی‌بینیم در صورتی که اگر چنین فرصتی اتفاق افتاد، باید از آن بهره‌گیری می‌شد، نه این که شاهد افزایش واردات اقلام مصرفی بیشتر باشیم. بایستی اقلامی وارد می‌شد که به ارتقاء سطح تکنولوژی و تولید ما می‌انجامید. مثلاً اگر از ناحیه برجام اروپایی‌ها بیشتر به کشور ما آمد و شد داشتند، اما از این رفت و آمدهای بیش از ۳۰۰۰ نفر در قالب تیم‌های اقتصادی و سیاسی چه بهره‌ای در عرصه اقتصاد برده‌ایم؟ به نظر می‌رسد اتفاق قابل توجهی نیفتاده است. لذا این موارد از جمله فرصت‌هایی بود که باید از آن‌ها بیشتر استفاده می‌شد.

 


علی‌رغم وجود سیاست‌های تقابل‌گرایانه دولت جدید امریکا در قبال کشورمان، آیا امکان ایجاد گشایش‌های اقتصادی مقطعی از سوی این کشور و یا کشورهای غربی برای مثبت جلوه دادن برجام و روند اجرایی شدن آن با هدف جهت دادن به افکار عمومی داخل کشور و اثرگذاری آن بر نتایج انتخابات آتی وجود دارد؟

در این که امروز کشورهای استعمارگر به جای استفاده از شیوه‌های قبلی به شیوه‌های جدیدی روی آورده‌اند و تلاششان این است که به جای اقدام مستقیم از اقدامات غیر مستقیم استفاده کنند، تردیدی نیست. چنین سیاستی هم در دولت گذشته دنبال شد و به احتمال قوی در دولت جدید نیز ادامه خواهد یافت.اما زمانی آن‌ها از این ابزار یعنی ایجاد گشایش‌ها برای کمک به یک جریان داخلی استفاده خواهند کرد که احساس بکنند این جریان شانسی برای رأی آوری هم خواهد داشت و از قبل توانسته زیرساخت‌هایی برای تقویت خودش در حوزه رقابت‌های سیاسی استفاده کند. با توجه به این که به نظر می‌آید نگاه آن‌ها این است که آن تغییر لازم اتفاق نیفتاده، بعلاوه با نگاه به روندی که برجام تا به امروز داشته نشان می‌دهد که امریکایی‌ها در کارایی این شیوه برای کمک به یک جریان سیاسی داخلی تردید دارند. مگر این که هزینه- فایده کنند و ببینند سودی برایشان در پی دارد. سخنرانی آقای ترامپ در روز شروع به کارش، نشان دهنده این است که او اولویت خودش را به داخل امریکا متمرکز خواهد کرد و لذا در این عرصه نمی‌شود به این محکمی ادعا کرد که آن‌ها در ماه‌های پیش رو دست به گشایش‌های جدی بزنند. ضمن این که به نظر می‌رسد حداقل از زمان روی کار آمدن دولت جدید امریکا تا امکان اتخاذ تصمیمات راهبردی چند ماهی طول می‌کشد و در این فاصله امریکایی‌ها در کمای انتخاباتی به سر می‌برند. مگر این که در قالب برنامه‌های دراز مدتی که به منافع ملی آن‌ها وصل بوده و فراتر از نگاه حزبی- جریانی آن‌ها است، بخواهند اقداماتی انجام دهند. ولی خود تیم جدید فرصت آنچنانی ندارد و تا بخواهد از کمای انتخاباتی در بیاید در واقع ما عملاً به آستانه انتخابات نزدیک شده‌ایم.

بنابراین به نظر می‌رسد هر جریانی بخواهد در انتخابات آینده شانسی برای پیروزی داشته باشد باید قبل از این که چشمش به بیگانه و بیرون باشد به نگاه به درون روی آورده و به اقدام و عمل بخصوص در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی که اولویت‌های اصلی امروز جامعه است، بپردازد.

با تشکر از سردار سنایی راد که وقت خود را در اختیار پایگاه اطلاع رسانی بصیرت قرار دادند.

مصاحبه: اکبر کریمی

 
منبع: سایت بصیرت

نظر دهید »
رقص ضد انقلاب در عزای پلاسکو
ارسال شده در 4 بهمن 1395 توسط مدرسه حضرت آمنه قم در تحلیل

رسانه های ضدانقلاب که از هیچ حادثه و رویدادی برای مواجهه و ضربه زدن به جمهوری اسلامی نمی گذرند، این بار نیز آتش سوزی و فاجعه ساختمان پلاسکو در مرکز پایتخت را دستمایه امواج تخریبی خود قرار دادند و هر کدام از منظری کوشیند این ماجرا را به بهانه ای برای ابراز دشمنی تبدیل سازند. نگاهی به رسانه های رسمی و مکتوب جریان ضدانقلاب نشان می دهد آنان به طور عمده در ۸ محور بر موج آتش پلاسکو سوار شدند تا به نتایج مطلوب سیاسی خود دست یابند. در ادامه به این محورها اشاره می شود.

 


۱- حمله به اعتبار رسانه ای

اگر چه حمله به رسانه های رسمی کشور و آنهایی که در خط انقلاب و نظام فعالیت می کنند، سابقه ای طولانی دارد، اما مدتی است که این حمله شدّت و حدّت بیشتری یافته و صدا و سیما در مرکز اهداف این حملات قرار گرفته است، چرایی این حملات و علت آنکه صدا و سیما در سیبل قرار گرفته، البته تحلیلی مفصل و مجزا می طلبد، اما اجمالاَ می توان گفت به طور کلی جریان ضد انقلاب خارجی می کوشد با اعتبارزدایی از رسانه های رسمی و خودی، نبض افکار عمومی را در دست گرفته و به آنها شکل دهد. در ادامه به چند نمونه از از این القات اشاره می شود؛

- ایران وایر: (به نقل از یک آتش نشان بی نام!) موضوعی که اما از شب گذشته تا الان فکرش را مشغول کرده غیر از همه این‌هاست: «نمی‌دانم چرا نمی‌گذارند هیچ خبری درز کند و اطلاع صحیح و درستی به هیچ‌کس نمی‌دهند، حتی به آتش نشان‌های حاضر در صحنه که در آنجا مشغول کارند. مثلا تا به یک چیز مشکوک می‌رسند فرماندهان ارشد عملیات فوری می‌گویند: چه خبره، خلوت کنید خلوت کنید، بعد دو سه نفر که معتمدشان هستند را صدا می‌کنند که اینجا را با دست بکنید، فلان کار را انجام دهید و … هیچ کس نمی‌فهمد این جایی که مشکوک بود، کسی پیدا شد یا نه؟» او تنها جمله‌ای که لابه لای صحبت‌های فرماندهان زیاد شنیده این است: «کاری نکنید که باعث تشویش اذهان عمومی شود.» [۱]
- زیتون: «مردم پیشتر دروغ و ناراستی صدا و سیما را بارها دیده اند. همین اواخر وقتی شعارهای روز تشییع هاشمی رفسنجانی سانسور شد. وقتی سخنرانی رئیس جمهور مملکت در میانه قطع شد. وقتی هزار و یک فیلم دروغ درباره این و آن از صدا و سیما ساخته شد و منتشر شد. وقتی صدای رئیس جمهور قانونی مملکت را هم در آورد و وقتی هاشمی رفسنجانی ای که سال ها در صداوسیما جا نداشت، یک شبه و پس از مرگش به سلبریتی مورد مدح ۵ شبکه هم زمان تبدیل شد که صدای ناطق نوری را هم در آورد. مردم به این رسانه بی اعتماد اند.» [۲]

-زیتون: «تاکید صدا و سیما بر «قدیمی‌بودن ساختمان» و این که «خوشبختانه آمار مصدومان محدود بوده» است بیشتر از اعتماد، خشم مخاطبان این رسانه را برانگیخت. در نهایت محوطه اطرف ساختمان پلاسکو توسط سپاه به کنترل در آمد و از حضور خبرنگاران رسانه های مستقل مانند اعتماد جلوگیری شد تا انتشار خبر «یک‌دست شود.» [۳]

-زیتون: «التهاب عمومی ناشی از اطلاع‌رسانی قطره‌چکانی به خوبی این ضعف در مدیریت بحران را برملا می‌کند. بارها و بارها در طی این روزها٬ خبرهایی در تلویزیون و از زبان مسوولان یا به نقل از آن‌ها منتشر شده و ساعتی بعد تکذیبیه آن آمده است. هنوز بعد از این مدت هیچ آماری از تعداد قربانیان حادثه در دست نیست و برآوردها دچار نوسان‌های اساسی است.» [۴]

نشر این اکاذیب در حالی است که شبکه خبر از همان روز اول وقوع این حادثه، به شکل ۲۴ ساعته وضعیت آواربرداری را به طور زنده پخش می کند و با تهیه گفتگو با مسئولان بخش های مختلف مرتبط با ساختمان پلاسکو، مردم را در جریان جزئی ترین مسائل مربوط به این ساختمان قرار داده است. دیگر شبکه های خبری نیز همواره به این موضوع پرداخته اند. اتفاقا حضور مردم و خبرنگاران در محل وقوع حادثه تا جایی زیاد بود که خود سبب اخلال در عملیات آواربرداری می شد.

2- دعوت به آشوب!

در حالی که ملت ایران داغدار عزیزانی است که همچنان سرنوشت آنان زیر آوار حادثه مدفون است و گروه های امدادی مشغول فعالیت بی وقفه برای آواربرداری و رسیدن به طبقات زیرین ساختمان پلاسکو هستند، نویسنده سایت گویانیوز –ارگان رسمی سازمان سیا- با وقاحتی کم نظیر از مردم می خواهد مراسم تشییع پیکر شهدای آتش نشان را به صحنه مخالفت و درگیری با نظام بدل سازند! این سایت می نویسد: «دیر یا زود اندام خونین این فرشتگان از خاک در خواهد آمد و در گورستانی دور یا نزدیک دوباره به خاک سپرده خواهد شد. آیا تهرانیانی که مدعی‌اند از هر فرصتی برای رساندن صدای مخالفشان استفاده می‌کنند و با حضور در خیابان شعارهائی علیه رژیم سر می‌دهند، این حادثه‌ی دلخراش ملی را هم یک فرصت به حساب خواهند آورد؟ یا فقط مرگ امثال هاشمی رفسنجانی و بازیِ کهنه شده‌ی “انتخابِ بین بد و بدتر” را فرصت می‌شناسند؟ آیا در مراسم پیکر این عزیزان صدای فریاد مردمی که شاهد این همه سوء مدیریت، چپاول و تجاوز به حقوق خودشان هستند به روشنی شنیده خواهد شد، یا باز این فرصت را…» [۵] 

 


۳- کار خودشان است!

دامن زدن به شایعه مضحکی مبنی بر اینکه آتش سوزی و فروریختن پلاسکو کار عوامل جمهوری اسلامی است، ابتدا از سوی ضد انقلاب در شبکه های اجتماعی آغاز شد و در ادامه دبیر سرویس فراری یکی از روزنامه های زنجیره ای در مطلبی در سایت زیتون در این باره نوشت و مدعی شد این کار برای آن بوده است تا فوت آیت الله هاشمی به حاشیه رود و مردم آن را فراموش کنند! فوتی که به ادعای ضدانقلاب، آن هم مشکوک و کار خود عوامل جمهوری اسلامی است! این ادعای مضحک اوج هذیان گویی رسانه های ضدانقلاب را می رساند و کوته فکری آنان را به خوبی برملا می سازد.

نویسنده مذکور در این باره مدعی است؛ «جوامعی مانند جامعه ایران که رسما همیشه عزادار است و همه امکانات برای چند روز عزاداری بیشتر به دلیل یک مصیبت دیگر مهیاست، مستعد بازی‌خوردن با چنین ترفندهایی است. هر چند شیوه نقد تحولات بر اساس تئوری توطئه، سرطان اندیشه اجتماعی مدرن است، اما با عزادارشدن مردم برای آتش‌نشانان در ساختمان پلاسکو دقیقا چند روز پس از عزاداری برای مرگ نابهنگام هاشمی رفسنجانی، ذهن انسان با دو ابهام سوال برانگیز مواجه می‌شود که نیازمند تدبر است. ابهام اول این است که حساسیت فوق‌العاده ملی نسبت به مرگ نابهنگام رئیس مجمع تشخیص مصلحت که برخی از معادله‌های داخلی ایران را حداقل در ظاهر و کوتاه‌مدت به نفع یک جریان سیاسی بدنام و مشکوک و بد سابقه بر هم زد، پروژه تئوری توطئه را دوباره به کار می‌اندازد… آن‌هایی که فکر می‌کنند طبیعی بودن مرگ هاشمی رفسنجانی آن‌طور که باید خوب جا نیفتاد و شاید لازم است تا با شوک درمانی افکار عمومی از این حادثه جدا شود٬ در آن صورت پروژه بعدی آن‌ها فروپاشی ساختمان پلاسکو، اولین نماد مشهور تهران مدرن است تا ده‌ها نفر از آتش‌نشانان مردم ایران که در آستانه شب عید در آن گرفتار بیافتند و مردم شوکه شوند و هاشمی رفسنجانی را از یاد ببرند.» [۶]

 

۴- حمله به انقلابی گری

رسانه های ضدانقلاب در قیاسی مع الفارق و فریب دهنده این گونه عنوان می کنند که ریشه چنین حوادثی بودجه نهادهایی مانند سپاه و بسیج و برنامه های موشکی و امثالهم است! این خط خبری که در جهت تضعیف امنیت ملی کشور دنبال می شود تا در این آشفته بازار منطقه و در حالی که فرد تندروی مانند ترامپ سکان کاخ سفید را به دست گرفته است، در حالی دنبال می شود که در کشور موارد بسیاری از هزینه های نابجا و قابل نقد وجود دارد، اما ضدانقلاب ترجیح می دهد به جای نقد واقعی، دست بر نقاطی بگذارد که بیشترین ضربه را آنها خورده و با سوء استفاده از احساسات مردم، این گونه القا کند که مشکلات و حوادث اینچنینی ریشه در این نهادها و عملکردها دارد. برای مثال برای نقد هزینه های بی مورد شهرداری به سراغ بیلبوردهای ضدامریکایی می رود و درصدد القای این خط است که گویا همین رویکردهای انقلابی است که منجر به فاجعه می شود! حال آنکه اتفاقا در حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی همیشه نهادهای انقلابی در امداد و کمک به حادثه دیدگان و رفع مشکلات پیشرو و پیشقدم بوده اند.

- زیتون: «کاش فقط گوشه ای از بودجه‌ای که صرف تجهیز یگان ویژه٬ سپاه یا بسیج می شود تا مردم را لت و پار کنند٬‌ گوشه‌ای از بودجه‌ای که صرف تولید پارازیت می‌شود٬ یا از سود ماهیانه آن شصت حسابی، که به هر علت به نام رئیس قوه قضاییه است،صرف کنند و آتش‌نشانی یا واحدهای امداد را در تهران تجهیز کنند. راستی بودجه‌هایی که صرف پروژه های میلیاردی موشکی می‌شود٬‌ به چه درد می‌خورد، اگر قرار است مردم با بیماری‌های ناشی از پارازیت و سونامی سرطان و سوء‌مدیریت شهری و جهادی امثال احمدی بمیرند، دیگر با موشک و بدون موشک آن به چه درد ایرانی‌ها می‌خورد.» [۷]

- دیدگاه نو: «شهرداری می تواند میلیاردها تومان هزینه بیلبورد های شهری کند تا به مردم تهران بگوید چند نفر در آمریکا در زندان هستند یا آمار نوزادهای نامشروع آمریکا را به مردم تهران در اتوبان ها یادآوری کند و خطرناک بودن مذاکره با آمریکا را یادآوری کند، اما نمی تواند وسائل و تجهیزات مورد نیاز آتش نشانی را فراهم کند. چگونه امکان دارد چنین فاجعه ای رخ دهد و شهردار مواخذه نشود؟ هنوز پوسترهای “شمر زمانه ات را بشناس” را فراموش نکرده ایم! آقای قالیباف به راستی شمر زمانه کیست؟»[۸]

5- ادعای ناکارآمدی

یکی از ترجیع بندهای مطالب ضدانقلاب در این حادثه، تلاش برای ناکارآمد نشان دادن نظام است. رادیو زمانه در این مورد تحلیلی را نوشته که مبتنی بر مغالطه، ربطی به مدیریت یک بحران ندارد. بدیهی است که در مدیریت بحران، ترکیبی از نهادهای انتظامی و سیاسی، کار را پیش می برند و سخن از نهادهای مدنی در این حوزه، حرف بی ربطی است. زمانه می نویسد: «جنبه دیگری از این هرج و مرج پنهان را می توان در فقدان مدیریت بحران دید. دلیل این امر آن است که مدیریت بحران، نه یک تخصص مدنی بلکه بخشی از قدرت کنترل انتظامی تلقی می شود. قدرت وزارت کشور که متولی قانونی مدیریت بحران است، در فرآیند اضمحلال قدرت از بالا، مضمحل شده و ناتوان از مدیریت و برقراری ارتباط کارآمد با سایر منابع قدرت مدنی و تخصصی است. در نتیجه جریان قدرت از بالا به جای حمایت از نهادهای مدنی و تخصصی برای نمایش قدرت به نمایش قدرت شخصی توسط چهره ای مانند سردار قالیباف متوسل می شود که خود نمادی از تصرف قدرت مدنی شهرداری توسط قدرت پلیسی نیروی انتظامی و سپاه پاسداران است.»[۹]

 

۶- اتهام عدم پیگیری علل حادثه

برخی رسانه های ضدانقلاب نیز می کوشند مسئولان نظام را به عدم پیگیری علل حادثه متهم کنند. زیتون با مقایسه پیام رهبر انقلاب برای حادثه قطار نیشابور و حادثه پلاسکو مدعی است مدعی تفاوت رویکرد در این زمینه شده است. حال آنکه زمان پیام رهبری درباره حادثه قطار نیشابور ماهیتا با حادثه اخیر متفاوت است و هر عقل سلیمی می داند وقتی تنها ساعاتی از ماجرا گذشته و سرنوشت ده ها تن نامعلوم و در خطر است، اولویت اصلی باید نجات جان مصدومان و زیرآوارماندگان باشد و این موضوع هیچ تناقضی و منافاتی با پیگیری علت حادثه ندارد.

زیتون در این زمینه مدعی است: «آیت‌الله علی خامنه‌ای، بعد از ظهر روز گذشته، پنج شنبه، طی پیامی با تاکید بر اینکه «در حال حاضر همه‌ی تلاش‌ها باید برای نجاتِ جان گرفتار شدگان» جهت‌دهی شود؛ خواست تا رسیدگی به علل حادثه بعداً پی‌گیری شود. او هم‌چنین زمانی که صدای «درخواست استعفای قالیباف» در فضای مجازی به گوش می‌رسید، «از همه مسئولان خواست تا همان‌گونه که در این چند ساعت، تلاش کرده‌اند کار مجاهدانه‌ی خود را ادامه دهند و وظیفه‌ی فوری را بر هر حرف و حدیثی مقدم بدارند.»تفاوت رویکرد رهبر جمهوری اسلامی در دو حادثه انفجار قطار نیشابور و آتش‌گرفتن ساختمان پلاسکو، حائز توجه بود. او ساعتی پس از انفجار قطار نیشابور، با صدور پیامی «از مسوولان دولتی خواست تا درباره علت این حادثه تحقیق و بررسی کنند و اگر قصور و غفلتی صورت گرفته، مشخص سازند و پی‌گیری نمایند.» [۱۰]

 

۷- حمله سیاسی به شهرداری

در حالی که ماجرا و فاجعه پلاسکو همچنان ادامه دارد و به نقطه مشخصی نرسیده است، رسانه های ضدانقلاب توپخانه خود را به سوی شهردار تهران نشانه رفتند و سعی کردند با سیاسی کردن ماجرا، وی را مورد شماتت و هجمه قرار دهند؛

-زیتون: «در پی آتش‌سوزی و فرو ریختن ساختمان تجاری «پلاسکو» در تهران، گروهی از کاربران در توییتر با هشتگ «#قالیباف_استعفا»، خواستار استعفای «محمدباقر قالیباف»، شهردار تهران شدند. این دومین بار است که آتش‌سوزی در یک ساختمان با خواسته استعفای شهردار تهران همراه می‌شود…. درخواست استعفا یا برکناری شهردار تهران بعید است در کوتاه مدت به نتیجه برسد. چند ماه تا انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری باقی مانده و فعلا یکی از مهم ترین مسایل سیاسی برای حامیان اصول گرای او، کاندیداتوری و رییس جمهوری شدن محمدباقر قالیباف است، نه رفتنش از شهرداری.» [۱۱]

-ایران وایر: «شهروندان بسیاری در شبکه‌های اجتماعی خواهان استعفای او به دلیل بی‌کفایتی در اداره شهر شده‌اند و برخی هم می‌گویند که شورای شهر تهران باید قالیباف را به دلیل ضعف و ناتوانی در مدیریت بحران و همچنین مجموعه‌ای از بی‌مبالاتی‌ها مانند عدم رسیدگی به وضع ایمنی ساختمان‌های فرسوده٬ عدم تخصیص بودجه کافی به آتش‌نشانی‌ها برای تجهیز وسایل٬ صرف پول‌های هنگفت در پروژه‌های نمایشی و بی‌خاصیت مانند بیلبوردهای ضد‌امریکایی و ضد برجام استیضاح کنند… حالا امید منتقدان در درجه اول به شورای شهر است که آیا می‌تواند طرح استیضاح شهردار تهران را بابت مدیریت ناکارآمد در ماجرای ساختمان پلاسکو کلید بزند یا نه. امید بعدی که در شبکه‌های اجتماعی هم از آن بسیار صحبت می‌شود مربوط به تغییر ترکیب شورای شهر در انتخابات سال آینده است که اگر اصولگرایان اکثریت شکننده خود را از دست بدهند دیگر جایی برای قالیباف نخواهند ماند.»[۱۲]

نقد بی رحمانه قالیباف موضوعی است که برخی رسانه ها و عناصر سیاسی اطلاح طلب، دست کم در فضای مجازی دنبال می کنند و در این میان، انصاف قربانی شده است. بدیهی است که اولویت کنونی تلاش برای نجات افرادی است که در زیر آوار مانده اند و به دنبال پیام رهبری در این باره، رئیس جمهور نیز بر همین موضوع تاکید کرد و این امری عقلانی است، اما تشخیص تقصیرکاران این حادثه نیازمند کارشناسی های حقوقی است و مواضعی که اکنون از سوی برخی در این زمینه دنبال می شود، یا همانند جریان ضدانقلاب، در جهت تخریب و حمله به نظام است و یا اغراض سیاسی تندی را در نظر دارد.

 

۸- تطهیر یک بهایی

خط دیگری که رسانه های ضدانقلاب دنبال کردند این که در این ماجرا کوشیدند به نوعی رژیم پهلوی و عمّال آن را بزک کرده و از حبیب الله القانیان –سازنده ساختمان پلاسکو- چهره ای خدوم و کارآفرین بسازند که به واسطه انقلاب اسلامی ایران از خدماتش محروم شد! این رسانه ها بطور مشترک از بازگو کردن این نکته مهم که وی یهودی بهایی شده بود خودداری کرده و نمی گویند چگونه این خانواده در رژیم پهلوی به ثروتی نجومی دست یافت.

-ایران وایر: «آتش  در کم‌تر از چهار ساعت به جان پلاسکو افتاد. شعله‌های آن از یک مغازه کوچک در طبقه نهم آغاز شد و خیلی زودتر از آن چه فکرش را بکنند، همه ساختمان را در خود گرفت. شاهدان عینی در ساختمان پلاسکو می‌گویند که صبح پنج‌شنبه هر هفته گروهی از کاسبان این ساختمان مجلس زیارت عاشورا برگزار می‌کردند. از آن جا که این ساختمان بلندمرتبه گازکشی نشده بود، بعضی از واحدهای تجاری از گاز پیک نیک برای گرمایش استفاده می‌کردند. آخر هم این گاز پیک نیک آتش به جان پلاسکو انداخت؛ آتشی که شاید خیلی پیش‌تر، درست در صبح یک روز بهار سال ۵۸ در زندان «قصر» تهران شعله کشید و حاج حبیب القانیان مکه نرفته با تصمیم شخصی حاکم شرع انقلابی به جرم کارآفرینی محکوم به اعدام شد.»

-بی بی سی: «سازه فلزی این ساختمان باعث شده بود که برخی برای آن عمر دویست ساله پیشبینی کنند، اما این ساختمان بعد از پنجاه و چهار سال فروریخت. اینکه آتش سوزی چقدر به ساختار بنا آسیب زده و باعث فروریختن آن شده روشن نیست؛ اما این ساختمان، گویی کاملا مهندسی و برنامه‌ریزی شده، فقط در خود فروریخت، اگر چنین نشده بود و آوار آن بر ساختمان‌های مسکونی اطراف و بر سر سیل جمعیت کنجکاوی می‌ریخت که به طرف این منطقه‌ای تجاری و پرجمعیت روانه شده بود، معلوم نبود تلفات این حادثه به چند نفر می‌رسید. پس از انقلاب ساختمان پلاسکو را بنیاد مستضعفان مصادره کرد… کسی که نام پلاسکو بیش از همه با او عجین بود، یعنی حبیب القانیان مثل ساختمان پلاسکو فرجامی خوش نداشت. در حالی که گفته می‌شد او دو هفته پیش از پیروزی انقلاب به تهران برگشته بود چون فکر می‌کرد کسی با او کاری ندارد، در محاکمه‌ای “بیست دقیقه‌ای” به اعدام محکوم شد.» [۱۳]

 



[۱]https://iranwire.com/fa/features/۲۰۳۸۹
[۲]http://zeitoons.com/۲۵۰۲۳
[۳]http://zeitoons.com/۲۴۹۹۶
[۴]http://zeitoons.com/۲۵۰۵۴
[۵]http://news.gooya.com/politics/archives/۲۰۱۷/۰۱/۲۲۲۸۸۵.php
[۶]http://zeitoons.com/۲۵۰۷۱
[۷]http://zeitoons.com/۲۵۰۷۱
[۸]http://didgahenow.com/۱۳۹۵/۱۱/۰۱/۵۵۷۳۲/
[۹]https://www.radiozamaneh.com/۳۲۰۳۴۳
[۱۰]http://zeitoons.com/۲۴۹۹۶
[۱۱]https://iranwire.com/fa/features/۲۰۳۵۰
[۱۲]http://zeitoons.com/۲۵۰۵۴
[۱۳]https://iranwire.com/fa/features/۲۰۳۶۲
 
منبع: سایت بصیرت

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 88
  • 89
  • 90
  • ...
  • 91
  • ...
  • 92
  • 93
  • 94
  • ...
  • 95
  • ...
  • 96
  • 97
  • 98
  • ...
  • 161

آخرین مطالب

  • گرانی
  • قابل توجه طلاب عزیز
  • گذری بر مراحل سه گانه تربیت فرزند
  • عیدسعید قربان وغدیر مبارکباد.
  • توصیه های آیت الله بهجت(ره)
  • دعوتنامه
  • فرصت استثنایی
  • فداییان رهبریم
  • خدا
  • حجاب

آخرین نظرات

  •  
    • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
    • تازه های کوثر
    در حجاب
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در زنگ حساب
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در محبت
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در امام رضا علیه السلام
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در دعای ماه مبارک رمضان
  • مدرسه حضرت آمنه قم  
    • حضرت آمنه قم
    در احسن الحال
  • مدرسه حضرت آمنه قم  
    • حضرت آمنه قم
    در احسن الحال
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در احسن الحال
  • شیما حمیداوی  
    • مداد کوچک ایران
    • بارانی تر از باران
    • خانواده ی ولایتمدار
    در تصویر درختکاری
  • زهرا  
    • وبلاگ عمومی
    در هفته وحدت گرامی باد.
  •  
    • آرامش خدایی
    در هفته تربیت بدنی وورزش گرامی باد.
  •  
    • پل هوایی
    در ذکر روز جمعه
  • متین  
    • مدرسه علمیه کوثر ورامین
    در اخبار کوتاه چهارشنبه ۱۱ اسفند
  • مريم  
    • نسيم رحمت
    در دیدار جمعی از شاعران مذهبی‌سرا با رهبر انقلاب
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در درباره مردی که کابوس رژیم صهیونیستی بود
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در مراسم عزاداری ایام فاطمیه در حسینیه امام خمینی برگزار خواهد شد
  • مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر  
    • مرکز تخصصی نرجس خاتون (س)شاهين شهر
    در کارنامه یک‌ساله
  • مريم  
    • نسيم رحمت
    در تولید ایرانی، راه حل اشتغال زایی
  • متین  
    • مدرسه علمیه کوثر ورامین
    در تولید ایرانی، راه حل اشتغال زایی
  • تسنیم  
    • روضه گاه مجازی تسنیمی از جنت یار
    • رزاق
    در حمله به ایران، آخرین جنگ آمریکا!
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه علمیه حضرت آمنه قم

نشانی مدرسه : قم - ابتدای صفاشهر - جنب سینما مفید - مدرسه علمیه حضرت آمنه (س) شماره تماس : 02532603139 - 02532603282 پست الکترونیک : amene.qom@whc.ir
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
  • اخبار روز
  • معرفی کتاب
  • سیاسی
  • مذهبی
  • درسی
  • اطلاعات عمومی
  • اخلاقی
  • مناسبتی
  • فرهنگی
  • تحلیل
  • زندگی بزرگان
  • شهدا
  • امام زمان (عج)
  • حدیث
  • مقام معظم رهبری
  • مدرسه آمنه س
  • احکام
  • انقلاب اسلامی
  • دفاع مقدس
  • حضرت زهرا (س)
  • آموزشی
  • اطلاعیه ها
  • پژوهشی

آمار

  • امروز: 143
  • دیروز: 150
  • 7 روز قبل: 462
  • 1 ماه قبل: 2462
  • کل بازدیدها: 71946

رتبه

    کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان