با تصویب قانون حجاب نوع پوشش در فیلم های سینمایی متاثر از شرایط اجتماعی تغییر کرد؛ تغییری که همچنان محل بحث است و هر از گاهی به یک موضوع مسأله ساز تبدیل میشود؛ نزدیک ترین اش هم مربوط به «کاناپه» کیانوش عیاری است که بخاطر نوع پوشش زنان و استفاده از کلاه گیس از جشنواره فجر کنار گذاشته شده است. در این گزارش ، با تکیه بر دیدگاه منتقدان سینمایی مروری داریم بر پوشش زنان در فیلم های سینمایی ، تغییراتی که در دوره های مختلف داشته و نظرات مختلفی که در مورد نحوه نمایش تصویر زنان در فیلم های سینمایی مطرح شده است.
زهرا فرآورده- بخش سینما تلویزیون تبیان
وضعیت ظاهری اولین نشانه ای است که مخاطب با آن مواجه میشود؛ بنابراین سهم زیادی در شکل گیری تصویر ذهنی مخاطب از سوژه دارد. نوع پوشش هم از همین نشانه های اولیه است که در نظر اول مخاطب را به شناختی مختصر می رساند و برداشت ما از سوژه را تحت الشعاع قرار می دهد.
از آنجا که نسبت میان سینما و جامعه رابطه ای تنگاتنگ است؛ هر تغییر و تحول اجتماعی سینما را با خود همراه می کند و بازتابی است از شرایط هر دوره با درنظر گرفتن ویژگی های مختص به آن. حال باتوجه به اینکه پوشش متناسب با تحولات جامعه تجلیات خودش را دارد؛ با تغییرات اجتماعی بازنمایی های متفاوتی هم در سینما داشته است.
اما جدای از این رابطه نکته دیگری وجود دارد که یکسانی پوشش زنان در خلوت و حضور نامحرم را عاملی برای غیر واقعی بودن و عدم ارتباط مخاطب می داند. موضوعی که به بهانه فیلم های مختلف هر از چندگاهی مطرح شده و محل بحث است.
در ادامه اثر پذیری پوشش زنان از شرایط اجتماعی در دوره های مختلف و نظرات تعدادی از منتقدین سینمایی را در این باره مرور می کنیم:
قبل از پیروزی انقلاب
در واکاوی تاریخ سینمای ایران، روشن است که زن در سینما، نقش کم رنگی داشته است. پیش از انقلاب زن عمدتا به مثابه ابزار، تلقی می شد و بالطبع این نگاه پوشش و نگاهی که برای زنان تعریف می شد غالبا براساس نگاه جنسیتی بود. برپایه این تعریف قبل از انقلاب پوشش زنان تعریفی کاملا متفاوت دارد و تا بعد از پیروزی انقلاب و مطرح شدن مسألهی حجاب زنان در جامعه شاهد بازترین دوره های نمایش تصویر زنان در سینما هستیم. تصویری که به دلیل همخوانی با شرایط جامعه هیچ محدودیتی برایش نیست. سیدرضا صائمی منتقد سینما،در این باره می گوید: «نوع پوشش و روابط زن و مرد در سینمای قبل از انقلاب مانع رفتن عده ای به سینما می شد. پیش فرض های فرهنگی و اجتماعی خارج از گفتمان سینما در تصویر زن اثر می گذارد.»
دهه 60
با تصویب قانون حجاب دهه شصت پوششی متفاوت از قبل از انقلاب را در فیلم ها تجربه می کنیم و متأثر از محدودیت هایی که برای پوشش زنان در ادارات و محیط های عمومی مطرح می شود مطابق با ابلاغیه های دولتی در ارشاد هم سخت گیری بیشتر است.
خسرو نقیبی منتقد سینما سال های اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را تقریبا تا سال 63 که هنوز قانون مشخصی وجود ندارد از بازترین دوره ها در نمایش تصویر زن می داند که با محکم شدن پایه های انقلاب شرایط تغییر میکند. بنابراین در نیمه دوم دهه شصت علیرغم حضور کمرنگ زنان در سینما پوشش زنان چندان محل بحث نیست.
دهه 70
دهه هفتاد تحولات اجتماعی زیادی اتفاق افتاد که پوشش زنان از آن جدا نیست. تغییراتی که این دهه را به دونیمهی متفاوت تقسیم می کند؛ نیمه اول به نوعی ادامه مسیر دهه شصت طی می شود و در موضوعات زیادی سانسور وجود دارد. اما در نیمه دوم با روی کار آمدن دولت اصلاحات فضا بازتر می شود؛ تا جاییکه در مواردی تصاویر افراطی و پوشش های اغراق شده زیاد دیده می شود و مرزها در مورد پوشش عقب تر می رود. خسرو نقیبی دراین باره می گوید: «از دوم خرداد 1376 فضا بی نهایت باز می شود.» تصویر زنان با بلوز و شلوار اولین بار در دهه هفتاد نمایش داده شد. صوفیا نصرالهی دیگر منتقدی است که در دهه 70 از نیکی کریمی، هدیه تهرانی، ویشکا آسایش و لیلا حاتمی در موقعیت های مختلف به عنوان زنان شیک پوش یاد می کند.
دهه 80
با وجود اینکه سیر تغییرات در دهه 60 و 70 تفاوت های زیادی دارد اما از دهه 70 به بعد تغییرات خیلی جدی نیست. در فیلم های تولید شده در سال های دهه 80 موارد بسیار کمتری دیده می شود که زنان با حجاب و بدون استفاده از آرایش های جلب نظر کننده ایفای نقش کنند اما با گذر از افراطی گری هایی که از اواخر دهه هفتاد شروع شده بود در اواخر دهه هشتاد به یک تعادل نسبی می رسد. صوفیا نصرالهی معتقد است دهه 80 نوع پوشش به توازن با جامعه و به وضعیت نرمال می رسد.
دهه 90
با پشت سرگذاشتن بیش از سه دهه از انقلاب در دهه نود آنچه بیشتر محل اختلاف و نقد نسبت به تعدادی از فیلم ها بوده از نظر مضمون و محتوا است و پوشش زنان در فیلم ها کمتر حاشیه و بحث به دنبال داشته؛ مگر مواردی که پوشش محتوا را تحت تأثیر قرار داده است. اما امسال در آستانه برگزاری سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر فیلم «کاناپه» ساخته کیانوش عیاری تنها به یک دلیل از جشنواره کنار گذاشته شده؛ آنهم نوع پوشش بازیگران زن است که از کلاه گیس استفاده کردند؛ موضوعی که پوشش مشابه زنان در خلوت و حضور نامحرم را بار دیگر مطرح می کند و تعدادی از فیلمسازان آن را علتی بر عدم ارتباط صحیح با مخاطب می دانند.
چند دیدگاه…
به دلیل قوانین شرعی و رسمی تصویر زنان در هر شرایطی باید با پوشش مناسب نمایش داده شود که فیلم سازان مختلف هر کدام به نوعی با این قانون مواجه شدند. بعضی از کارگردان ها در مورد پوشش با هوشمندی رفتار کردند و زنان را در فضاهایی قرار می دهند که ایجاب میکند حجاب داشته باشند. اما بعضی از فیلم سازان با این استدلال که مخاطب می داند ما نمی توانیم خارج از قاعده پوشش را نشان دهیم، همه چیز را به ذهن مخاطب واگذار کردند. عده ای هم معتقدند اگر فیلم ساز بتواند رابطه واقعی را درست به تصویر بکشد، الزام حجاب برای زنان ذهن مخاطب را درگیر نمیکند. نظر چند منتقد:
* احسان عمادی: «سه رویکرد برای پوشش زنان وجود دارد؛ عده ای زن را در محیط بسته نشان نمی دهند مانند عباس کیارستمی، و یا در موقعیتی قرار می دهند که یک نامحرم حضور داشته باشد مانند کارهای اصغر فرهادی یا عبدالرضا کاهانی؛ عده ای هم به این موضوع اهمیت نمی دهند که اکثر فیلم سازان در این گروه جای میگیرند.»
* کیوان کثیریان پوشش را در قضاوت مخاطب مهم می داند و معتقد است برای برقراری ارتباط مخاطب با فیلم پوشش باید به شرایط جامعه نزدیک باشد.
* سحر عصر آزاد: «بعد از مشخص شدن قوانین آنقدر محدودیت به وجود آمد که از تصویر واقعی دور شدیم و در حال حاضر مخاطب پذیرفته که نمی تواند خود واقعی اش را بر پرده ببیند. به دلیل شرع و قانون این موضوع کلیشه ای پذیرفته شده و دیگر کسی در موردش حرف نمی زند اما این به معنی حل شدن نیست بلکه چارچوبی است که همه پذیرفتیم.»
* مهرزاد دانش: سینما، جهان بازآفرینیها است. طبق قرارداد نانوشته بین سینماگر و مخاطب، هر آنچه در یک فیلم سینمایی داستانی جاری است، صرفا بازنمایی واقعیت است و نه خود واقعیت و این را همه عاشقان سینما هم میدانند. اگر در فیلمی قتلی رخ دهد، به این معنا نیست که واقعا قتل رخ داده و بازیگر چاقو به دست، قاتل است! اگر بازیگری 25 ساله را با چهره پردازی به پیرمردی 70 ساله بدل کنند، مخاطب می داند این یک قرارداد است و واقعا آن جوان، سالخورده نیست. اگر در فیلمی آقا و خانمی نقش شوهر و زن را ایفا میکنند، تماشاگر هم میداند واقعا با هم نسبت زوجیت ندارند. به همین نسبت، کلاه گیس بر سر بازیگر، طبق همان قرارداد نانوشته، بر همگان آشکار است که موی خود بازیگر نیست و برای بازنمایی واقعیت به کار گرفته شده است. حکمی (حقوقی یا فقهی) که بر فضای واقعی جاری است، با حکمی که بر فضای بازنمایی آن وارد است، قاعدتا و منطقا و ماهیتا متفاوت باید باشد. همان طور که اگر بازیگری در صحنه در حال نوشیدن شربت آلبالو باشد و در بازنمایی سینمایی، به قصد نمایش نوشیدنی دیگری در چارچوب درام کاربرد داشته باشد، کسی آن بازیگر را به حکم شرب خمر حد نخواهد زد، اینجا هم بین عالم واقع و عالم نمایش تفاوت وجود دارد و احکامش هم لاجرم متفاوت خواهد بود.
منبع:http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=347990
آخرین نظرات