بر اثر پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فروپاشی ابرقدرت شرق و موج بیداری اسلامی در کشورهای عربی، گرایش به فرهنگ و اندیشه اسلامی در جهان غرب نیز فراگیر شده و تفکر سیاسی و اجتماعی اسلام، بسیاری از اندیشمندان و مردم آمریکا و اروپا را جذب خود کرده است. در چنین شرایطی، تفرقهافكني بين مسلمانان، جهت مقابله با قدرت گیری اسلام و جمهوری اسلامی، همچنان در دستور كار مقامات امريكايي و انگليسي قرار دارد.
«تشيع انگليسي»، كليد واژه اي است كه اخيراً بر سر زبان ها افتاده، آن هم پس از «اسلام امريكايي» كه حضرت امام (ره) آن را در برابر اسلام ناب محمدي (ص) تبيين كردند و طي سال هاي اخير بارها رهبر معظم انقلاب، امت اسلامي را از این دو تهدید به نام تشيع انگليسي و سني امريكايي برحذر داشته اند؛ دو جریانی که، با حمايت سرويس اطلاعاتي كشورهاي غربي و با هزينه هاي سنگين تبليغاتي، تمام توان خود را براي پيوند شیعه و سنی با خشونت و قرار دادن این دو در مقابل هم قرار داده است. اخیراً نیز مقام معظم رهبری، در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی، این دو جریان را دو لبه یک قیچی معرفی کردند و تصریح کردند این حرکت تفرقه آمیز برای مقابله با قیام اسلامی و عزت اسلامی است.
جهت تشریح روند شکل گیری و اهداف این دو جریان، خبرنگار گروه فرهنگی بصیرت، گفتگویی را با دکتر علیرضا صدرا، صورت داده است که به شرح زیر است:
بصیرت: درباره سابقه فرقه های انحرافی در اسلام و نقش غرب به ویژه انگلیس و آمریکا در شکل گیری آنها توضیحی بفرمایید؟
در دوران جدید، جریان فرقه سازی وهابیت در جهان سنی و بهائیت در شیعه، با توطئه صهیونی-ماسونی استعماری کسانی چون مستر همفر انگلیسی آغاز شد و پس از آن جریاناتی چون: طالبان، القاعده، داعش و سایر جریانات تکفیری با حمایت آمریکا و انگلیس شکل گرفتند. اسلام امریکایی و شیعه انگلیسی نیز بر این اساس شکل گرفته و در پی مخدوش و مشوه کردن اسلام و ایجاد انحراف و اختلافند.
بصیرت: چارچوب معرفتی اسلام آمریکایی و شیعه انگلیسی بر مبنای ایجاد اسلام بهنجار در تعریف غربی و متناسب با جوامع مدرن است دراین باره بیشتر توضیح دهید.
بنبان غرب مدرن مبتنی بر توسعه مادی تک ساحتی-تنازعی و استکباریست. توسعه تک ساحتی مادی جریانسیت که در جهت کسب حداکثری منفعت، ثروت و لذت است. البته غرب امپریالیستی توطئه و تلاش وافر می نماید از فرصت جهانی شدن فناوری ارتباطات، اطلاعات و اقتصاد، سوء استفاده کند. آن هم با گسترش مادیت، جدایی دین از سیاست و …، که می پندارد زمینه ساز سیطره اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنها در سراسر جهان بوده و خواهد بود. در این بین استفاده ابزاری از سازمان ملل، به ویژه شورای امنیت و رسانه های جهانی امریست طبیعی. به ویژه با ادعای نظم نوین جهانی و سوء استفاده دوگانه از حقوق بشر و مبارزه دروغین با تروریسم خودساخته.
سرسخت ترین مانع مقاوم در برابر این الگوی توسعه تک ساحتی، طرح الگوی پیشرفت متعالی انقلابی جمهوری اسلامی ایران است. که طلسم توسعه تک ساحتی مادی و ابزاری مدرنیسم را با تایید توسعه ابزاری و افزودن تعالی معنوی باطل می کند. در نتیجه غرب مادی با آن دشمنی می ورزد. فراتر از این، توسعه غرب، یک توسعه تنازعی (داروینیستی) است، یعنی امپریالیسم جهانی در پی هژمونی و سیطره اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهانی و وابستگی و استثمار می باشد. بخصوص پروژه جهانی سازی، که به معنای اقتصادی سازی جهان و بازاری سازی، غربی سازی و امریکایی سازی با نهادهای بین المللی چون بانک جهانی و صندوق بین المللی پولست. سرسخت ترین مخالف این جریان سلطه استکباری، جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت است. به ویژه در رویارویی و شکست خفت بار جنگ نیابتی و پیشاهنگی تکفیری وهابی استکباری-امریکایی، صهونیستی-اسرائیلی و ارتجاعی-سعودی.
اسلام سنی امریکایی و شیعه انگلیسی، هر گونه تعبیر و تفسیر و توطئه و تحریف به منظور انحراف از الگوی پیشرفت متعالی و جبهه مقاومت و متقابلا تحقق سیطره مادیت مدرنیستی و سیطره امپریالیستی است.
این در حالی بوده که اسلام اکثریت قریب به اتفاق بلکه قاطع مسلمانان مهاجر مغرب و نومسلمانان غربی، نماد سازگاری اسلام حتی در جهان غرب و در جوار و بلکه در قلب مدرنیسم می باشد. و این همه نشانگر ظرفیت نوسازی اسلامی، روزآمدسازی و کارامدی آن، بدون کمترین خودباختگی و یا وادادگی و التقاط است. بدون اینکه به شالوده های ماتریالیسم، اومانیسم و سکولاریسم مدرنیسم تن داده و به رنگ آن در آید. همزیستی مسالمت آمیز اهل اسلام و اهل مدرنیسم در غرب کاملا ممکن بوده و عملی است. هر گونه تحریف و یا توطئه در عدم همزیستی به ویژه اسلام ستیزی در غرب نیز انحرافی بوده و در زمره همین توطئه ها است.
چنان که علی رغم توطئه های سیاست بازان حرفه ای خارجی و حتی گاه داخلی، باز شاهد همزیستی تاریخی مسلمانان پیروان ادیان مختلف یهودی، مسیحی و اسلام حتی زرتشتی و هندوئیسم و بودیسم، در جهان اسلام و به ویژه در ایران بوده و می باشیم. کما اینکه همزیستی و حتی همگرایی و همکاری تا مرز همبستگی معتقدین به مذاهب سنی و شیعی، غالباً مثال زدنی است. اینها مانع موجودیت و منافع ارتجاع، اسرائیل و استکبار می باشد. در نتیجه مورد تهاجم و توطئه است.
بصیرت: اینکه امام راحل و مقام معظم رهبری به طور خاص از واژه های اسلام آمریکایی و شیعه انگلیسی نام بردند به چه علت است؟
به سبب همان تحریفی و انحرافی بودن، مطلوب انگلیسی و امریکایی بوده که یا خود اینها ایجاد نموده و یا سعی در تعمیق، تشدید و سوء استفاده هر چه بیشتر از آنند.
بصیرت: روش و منش شیعه انگلیسی و تسنن آمریکایی چگونه مانع رسیدن پیام حقیقی اسلام می شود؟
البته شبه افکنی و مشوش نمودن اذهان و مضطرب ساختن قلوب در کوتاه مدت مانع رسیدن پیام حقیقی اسلام، آنهم بیشتر در توده های احساسی، ظاهر بین و ناآگاه و گاه متعصب می شود. ولی همین ابرهای تیره چه بسا اندیشمندان فرهیخته و آزاده نواندیش، حتی همان جوامع غربی تحریض نموده، تا خود مستقیماً و حتی از نزدیک با حقیقت جویی، به دنبال حقیقت اسلام رفته و با پیام جان بخش و رهایی بخش آن آشنا شوند. این سوء تبلیغات ضمن تهدید بودن، در صورت تدبیر و تلاش با سدسازی و با مهار و مدیریت بهینه می تواند تبدیل به فرصتی سازنده برای رسیدن پیام حقیقی اسلام شده و سبب فراگستری اسلام گردد. انشاء الله!
بصیرت: شیعه انگلیسی در بعد فرهنگی بر فرهنگ مبتذل تکفیر اهل سنت با سلاح لعن و دشنام صحه می گذارد و اعتقادات شیعه را نیز با اعمالی چون قمه زنی و … تحریف می کند، با این وجود این تفکر در بخش هایی از غرب سخنگوی شیعه شده است. نظر شما در این باره چیست؟
هر گونه تکفیر سنی به ویژه توهین و تحقیر ضمن اینکه خلاف آموزه های اسلام، شیعه و اخلاق بوده، به منظور تحریک اهل تسنن و اختلاف افکنی میان سنیان و شیعیانست. این، یا جهالت بوده یا خود توطئه می باشد. حداقل اینکه مطلوب و مورد سوء استفاده حداکثری توطئه گران جهانی و منطقه ایست. تحریف شیعه نیز به منظور تخریب و تضعیف آنست. اسلام و شیعه انقلابی بی بدیل بیدارگر، ضد استکباری و استقلال طلب بوده و در عین حال قادر به نهادسازی و نظام سازی سیاسی بدیع و الهام بخش حکومت اسلامی و مردم سالاری دینی است. همانگونه که در جمهوری اسلامی ایران و در جبهه مقاومت جریان دارد. البته هر گونه کاستی و یا ناسازواری، به ویژه برخی سوء تدابیر و تلاش های ناکافی بعضی معتقدین و دلسوزان راستین شیعه، می تواند دست مایه شر وسواس این خناسان؛ «الذی یوسوس فی صدور الناس» باشد. ۱.«شر غاسق اذا وقب»؛ «شرارت شب تار هنگامیکه در هجوم آور شود». بسان تهدید اسلام استکباری-امریکایی در جهانست. ۲.«شر النفاثات فی العقد»؛ «شر افسونگری در ایجاد گره». همانند شرارت گره ساز صهیونیستی اسرائیلی در منطقه است. ۳.«شر حاسدا اذا حسد»؛ «شر حسودانی که حسادت ورزند». مانند شر حسادت ارتجاعی وهابی-سعودی در جهان اسلام است.
در عین حال بایسته است با برنامه ریزی های شایسته و ارتقای هرچه فراتر کارامدی فعالیت های مذهبی شیعی و اسلامی، به ویژه با طرح وحدت اسلامی، آتش این توطئه ها را اطفاء نموده و شدت آن را فروکاسته و سرانجام خنثی ساخت. بلکه تبدیل به فرصتی سازنده نمود. باید بپذیریم که برخی قصور و کاستی های ولو عارضی که می توانند نباشد، بایستی مرتفع گردند. چه از حیث نظری و علمی بوده و چه از حیث عملی و عینی باشند. اعم از اشکالات مشکل آفرین اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که شایسته جمهوری اسلامی و جریان مقاومت اسلامی نیستند.
بنابراین اینها سخنگوی شیعه، یعنی شیعه راستین و اسلام حقیقی که امروزه جمهوری اسلامی ایران نماد آن(ها)بوده نمی باشند. ولو در برهه ای، تا پرده ها رو نشده و پشت پرده ها آشکار نشده، مقداری مانور آمده و گرد و خاک بنمایند. قطعا تاثیرات سوئی نیز به بار خواهد آورد. غیر طبیعی نیز نمی باشد؛ چراکه بوق های تبلیغاتی و غول رسانه ای استکباری و سازمان های اطلاعاتی آنها پشت این جریان بوده و از آن(ها) پشتیبانی کنند. و این جریانات نماد آن قدرت ها در جنگ نیابتی تکفیری شیعی انگلیسی و سنی امریکایی با اسلام و شیعه راستین می باشد. اینها جنگ روانی، تبلیغات فریب و عملیات انحرافی برای گیج کردن جریان فزاینده و فراگستر بیداری و خیزش انقلابی اسلامی و جبهه مقاومت اند. اما با همه این احوال و در عین حال، زمان و فرایند حوادث به ویژه جهان اسلام، به نفع مثلث استکباری-صهیونیستی، ارتجاعی- انگلیسی و امریکایی-سعودی نیست. بلکه به زیان آنها و به صورت روزافزونی به سود مردم سالاری و اسلام در منطقه و جهان اسلام است. کما اینکه از تحمیل جنگ عراق بر ایران اسلامی، اشغال افغانستان و اشغال عراق، جنگ های ۲۲روزه، ۳۳ روزه، … و نیز جریان تکفیری حتی تاکنون نه تنها طرفی نبستند، بلکه زیان نیز دیدند. البته خساراتی وارد کردند، اما هر بار جبهه مقاومت، ققنوس وار قوی تر پیش از خاکستر آتش فتنه آنها سر بر آورد. بطوری که بعید است اگر عقلی باشد، بار دیگر بخواهند این آزموده های زیانبار را باز بیازمایند.
بصیرت: در پایان نقش مقام معظم رهبری را در ناکام گذاشتن بازتاب گسترده شیعه انگلیسی و تسنن آمریکا چگونه ارزیابی می کنید؟
ایشان نقشی تعیین کننده داشته و دارند. تشخیص به موقع حتی پیشاموعد این توطئه پنهانی، رصد و ردیابی، و هشدار، روشنگری و هشیارسازی با ریشه یابی جریان آن و پیش بینی دقیق اهداف، افشاء و آشکارسازی و رسواسازی آن، که تا مرز خنثی سازی آن می تواند پیش رود، بیانگر نقش بی بدیل ایشان است. همچنین می تواند این تهدید خطرناک، به فرصت تاریخ سازی در فراگستری شیعه و اسلام راستین و تقویت پیشاپیش جریان بیداری و خیزش انقلابی اسلامی و جبهه مقاومت تبدیل گردد. رهنمود های راهبردی رهبری همچنان می تواند راهنما و راهگشا باشد.
با تشکر از دکتر علیرضا صدرا که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.
مصاحبه از: فهیمه عشرتی خلیل آباد
منبع: سایت بصیرت
آخرین نظرات