واقعه یا مساله اجتماعی
هر واقعه ای که در جامعه ای رخ می دهد، از حاشیه هایی برخوردار است که گستردگی آن، به میزان اهمیت آن حادثه ارتباط پیدا می کند.
آتش سوزی یک ساختمان قدیمی در یکی از مرکزی ترین نقاط پایتخت، به دلیل تلفات جانی و خسارات مالی فراوان، کانون توجه جامعه در روزهای فعلی است. به نظر می رسد این حادثه به یک مساله اجتماعی تبدیل شده است. چالش های مختلفی در ارتباط با این حادثه مطرح و درباره آن، بحث و گفتگو می شود. یکی از بارزترین مباحث مربوط به این اتفاق، به واکنش مردمی برمی گشت که در لحظه وقوع حادثه حضور داشته و بعضا به گرفتن عکس سلفی پرداخته و موجب مسدود کردن مسیر کمک رسانی شده اند. تمرکز بر روی این موضوع به نظر می رسد که کمی زیاده از حد شده است و حرکت های متعددی مبنی بر محکومیت این عملکرد، در شبکه های اجتماعی به راه افتاد و در برنامه های مختلف تلویزیونی هم نسبت به این موضوع، اعتراضات تندی مطرح شد.
اگر قرار باشد نگاهی واقع بینانه به این بخش از موضوع داشته باشیم، بهتر است از این زاویه نگاه کنیم که تعداد افرادی که دچار این رفتارهای نادرست شدند در برابر مردمی که نسبت به این واقعه ابراز همدری داشتند، بسیار ناچیز است. هرچند توجه به رفتارهای فرهنگی مردم، موضوعی حائز اهمیت است اما باید باور داشته باشیم که برخی از مشکلات رفتاری، از پایه و اساسی اشتباه ناشی می شود. یعنی باید به منشا یک رفتار غلط مراجعه کرد.
این بدان معناست که وقتی وسیله ای ارتباطی به نام موبایل هوشمند به جامعه ما وارد شد، لازم و ضروری بود که پیش از ورود آن، آموزش هایی درباره نحوه ارتباط و برخورد با این تکنولوژی، صورت گیرد. در حالیکه متاسفانه در این زمینه ها، کاستی های بسیاری در جامعه ما و در بخش مربوط به فرهنگ سازی وجود دارد. پس زمانیکه از این منظر به موضوع نگاه
آتش سوزی یک ساختمان قدیمی در یکی از مرکزی ترین نقاط پایتخت، به دلیل تلفات جانی و خسارات مالی فراوان، کانون توجه جامعه در روزهای فعلی است. به نظر می رسد این حادثه به یک مساله اجتماعی تبدیل شده است. چالش های مختلفی در ارتباط با این حادثه مطرح و درباره آن، بحث و گفتگو می شود.
میکنیم احتمالا به این نتیجه خواهیم رسید که ما آموزش های لازم در جهت نحوه بهره برداری از وسایل ارتباطی پیشرفته را به درستی یاد نگرفته ایم و شاید این طبیعی باشد که وقتی مردم در نزدیکی یک حادثه قرار می گیرند، نسبت به ثبت شخصی آن رویداد، واکنش نشان دهند.
چنانچه در این رابطه، دکتر سعیدی، جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی، در مورد افرادی که در محل حادثه اقدام به گرفتن تصویر و فیلم کردند، گفت: پنداشت من از این موضوع خیلی منفی نیست و به نظرم چون وقوع این حادثه مهم است، هر فردی که آن را ملاحظه می کند با توجه به ابزاری که در اختیار دارد، سعی بر ثبت آن دارد و به عنوان نشانه ای مهم می خواهد این حادثه را در تاریخ برای خود ثبت و نگهداری کند.(1)
هرچند این موضوع تا جایی قابل قبول است که در همین حد و حدود باشد و اگر به این نقطه برسد که معنای بی تفاوتی اجتماعی را به دنبال داشته باشد، خطرناک و قابل تامل خواهد بود.
فرهنگ ایمنی را چطور باید درونی کرد؟
باید این واقعیت را بپذیریم که فرهنگ ایمنی به طور کلی در جامعه ما، در حد بسیار پایینی قرار دارد.
در این زمینه به نظر می رسد این وظیفه حاکمیت است که به واسطه نهادهای مختلف، در راستای فرهنگ سازی و درونی کردن هنجارهای رفتاری به مردم، اقدام کند.
با نگاهی به جوامع پیشرفته متوجه خواهید شد که رفتارهای فرهنگی در جوامع پیشرفته و توسعه یافته، توسط حاکمیت و قوانین اعمال شده است.
این در حالیست که فرهنگ ایمنی در بسیاری از جوامع در حال توسعه، پایین است و معمولا این وظیفه دولت هاست که رفتارهای فرهنگی و به طور مثال، ارزش های ایمنی را از طرق مختلف در جامعه، برنامه ریزی و نهادینه کنند.
مثل زمانی که در تاکسی ها، دو نفر در صندلی جلو می نشستند و یا بستن کمربند ایمنی اجباری نبود. اما وقتی این موضوع قانونی شد، همگان خود را موظف به رعایت آن کردند و به طور تدریجی این فرهنگ در میان افراد جامعه، رسمیت پیدا کرد و همین رسمیت یافتن می تواند منجر به درونی شدن و نهادینه شدن یک عمل شود.
بنابراین آنچه مسلم و ضروری است این است که وظیفه ایمنی شهروندان در وهله نخست بر عهده حاکمیت است و دستگاه ها و نهادهای متولی باید با اصرار به برقراری قانون در نهادینه سازی فرهنگ ایمنی، اهتمام لازم را داشته باشد.
قدری به تغییر بیندیشیم
همه ما میدانیم که از جنس حوادث پلاسکو در کشور زیاد داشتیم. هرچند وسعت این حادثه بسیار زیاد بوده و همین امر موجب شده تا تمرکز بیشتری بر آن شود، اما واقعیت این است که کم نبوده اند تعداد تلفاتی که به دلیل عدم ایمنی داده شده اند. افرادی که در تصادفات جاده ای می میرند یا ناقص می شوند، افرادی که بر اثر گازگرفتگی از دنیا می روند، افرادی که از آسانسور سقوط می کنند و….همه اینها مواردی است دال بر این که عدم رعایت فرهنگ ایمنی، منجر به تکرار وقایع تلخ و جبران ناپذیری شده اند. آنچه در این مقطع زمانی بیش از هر چیز ضرورت دارد، تغییر در فرهنگ ایمنی و قوانین است که لازم است از سمت حاکمیت و نهادهایی همچون شهرداری صورت گیرد. در عین حال که مردم هم باید نگاه خود را نسبت به فرهنگ ایمنی، تغییر دهند.
پی نوشت: 1- “نمایش همبستگی ملی” ایرنا،1395
آخرین نظرات