آخرین زمستان منتهی به انتخاباتهای ریاستجمهوری در کشورمان همواره حکم بهار انتخاباتی را دارد به طوری که حوادث و اتفاقات محیطی و عملکردهای پیدا و پنهان جناحبندیهای سیاسی کشور در این مقطع شفاف می شود. در این مقطع نشان داده می شود سالی که نکوست از بهارش پیداست و تا چه میزان انتخابات آینده اهمیت داشته و یا از لحاظ رقابتهای سیاسی پرتنش و یا کم شدت خواهد بود. در برهه فعلی نیز با توجه به اتفاقات مهم منطقهای و بینالمللی تأثیر گذار روی انتخابات آتی ریاست جمهوری کشورمان و مشکلات و معضلات داخلی از یک سو و از سوی دیگر رقابتها و صفبندیهای نیمبند و حتی ضعیف شکل گرفته در بین جناحهای سیاسی نشان دهنده این است که حریفهای انتخاباتی در حال گرم کردن خود برای ورود به عرصه انتخاباتی و شروع یک رقابت نفس گیر و در نهایت در اختیار گرفتن سکان قوه مجریه کشور هستند. بنابراین لازم دیدیم در مقطع فعلی روند تغییر و تحولات احتمالی آینده و نقشی که سپاه به عنوان سنگرنشین و نگهبان انقلاب و دستاوردهای آن میتواند در این صحنه پرهیاهو ایفا کند، گفتگویی با دکتر حسین عبداللهیفر استاد و تحلیلگر مسائل سیاسی شکل دهیم تا در محضر ایشان جریان شناسی وضعیت فعلی قبل از انتخابات را بررسی کنیم.
آقای دکتر، به عنوان اولین سؤال بفرمایید با توجه به وظیفه سنگین محول شده به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قانون اساسی که همان حفاظت و حراست از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است، این نهاد انقلابی در خصوص انتخابات چه وظیفهای دارد و چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
با توجه به این که سپاه در حوزه حفظ انقلاب، در مقابل تهدیدات تلاش میکند؛ در سه سطح میتواند اقدامات انتخاباتی برای خودش تعریف کند:
یک سطح ناظر به راهبردها و نقشههای دشمن است. به نظر میرسد در این انتخابات، ما با نوعی بیثبات سازی سیاسی و ناامنیهای تروریستی مواجه باشیم. اخباری مؤید تحرکات گروههای تروریستی برای انتخابات وجود دارد؛ لذا به نظر میرسد که سپاه باید به عنوان دیدبان امنیتی نظام، این حرکات را رصد بکند و آمادگی لازم برای حفظ امنیت انتخابات را دنبال کند. در سطح کلان و بینالمللی، به نظر بنده، رفتار دولت آینده آمریکا در خوشبینانهترین حالت، تداوم سیاستهای فعلی در خصوص کشورمان خواهد بود. دولت جدید امریکا اگر به سمت خشونت بیشتر جلو نرود، همین وضعیت را تشدید خواهد کرد. حرفهای رئیسجمهور جدید این کشور و وزیر خارجه پیشنهادی نشان میدهد که تلاششان با هدف بازخوانی برجام از طریق دنبال کردن فشارهای بیشتر و تصویب تحریمهای بیشتر بر ایران متصور است. آنها در بحث برجام معتقدند اختیارات ایران وسیع در نظر گرفته شده و باید این توافق مورد بازبینی قرار گیرد و امتیازهای بیشتری در ادامه روند از ایران گرفته شود.
هدفی که دشمن دنبال میکند نهایتاً فرمایش حضرت آقاست که آنها تلاش میکنند مردم را از نظام جدا بکنند، یعنی عاصی کردن مردم، خسته کردن ملت و دلسرد کردن آنها از پشتیبانی از نظام. لذا به نظر میرسد یکی از کارهایی که دشمن در این انتخابات دنبال می کند کاهش مشارکت است که اگر این کاهش مشارکت صورت بگیرد، در واقع دشمن فکر خواهد کرد که برنامههای فشارها و تحریمهایش اثر کرده و مردم از روی نارضایتی، از نظام پشتیبانی و حمایت لازم را نکرده اند، در این صورت اتفاقی که خواهد افتاد این است که فشارهایشان را بیشتر خواهند کرد. ما برای بازدارندگی باید تلاش کنیم این مشارکت افزایش پیدا کند و این راهبرد، راهبرد مستمر نظام است و به طور طبیعی وظیفه قانونی، شرعی و عرفی سپاه است که کمک کند به تحقق منویات فرمانده معظم کل قوا که همواره بر مشارکت حداکثری تأکید داشتهاند.
سطح دیگر، سطح داخل سپاه است که ما برای تحقق فرمایشات حضرت آقا باید برای افکار عمومی داخل سپاه روشنگری کنیم و حساسیتهای انتخابات را برای آنها بیان کنیم که آنها با آگاهی بیشتری پای صندوقهای رأی حضور یابند و ضمن مشارکت خودشان افراد تحت تأثیر و مورد اعتمادشان، خانوادههایشان و کسانی که آنها حتی محل رجوع این افراد هستند را تشویق کنند به خنثی سازی این توطئه دشمن و تحقق مشارکت حداکثری به همراه یک انتخاب هوشمند و آگاهانهای که نتایج آن انتخابات، خرسند کننده دشمنان انقلاب اسلامی نباشد و کسی هم برای روشنگری مستحقتر و دارای اطلاعات بیشتری نسبت به خود مجموعه حوزه نمایندگی و معاونت سیاسی نیست؛ لذا سپاه خودش را مستحق این میداند که این روشنگری را خودش برای آحاد کارکنانش و برای مجموعه خانواده بزرگ بسیج انجام دهد. اگر این اقدام به درستی صورت بگیرد ما با رأی بزرگی که در این مجموعه و سایر نیروهای مسلح داریم میتوانیم بدون کمترین هزینه، با یک عمل پیشگیرانه توطئههای دشمن را خنثی بکنیم و اجازه ندهیم که دشمن گمان کند که در اثر فشارهای او مردم از نظام جدا شدهاند.
اشاره کردید به نقش سپاه در مشارکت حداکثری مردم در انتخابات. سپاه به چه طریقی میتواند این نقش را ایفا کند؟
در جهت تشویق مردم به مشارکت سیاسی و بروز رفتارهای سیاسی متناسب با خواست نظام، اقداماتی به عنوان پیشزمینه لازم است که یکی از آنها اعتماد مردم به نظام و سیستم انتخاباتی است، مردم باید حس کنند که انتخابات سالم است، یک انتخابات واقعیست و مردم هستند که سرنوشت کشور را تعیین میکنند و آرائشان مورد صیانت و احترام است. لذا افزایش اعتماد عمومی به نظام و سیستم انتخاباتی و خروجی آن یک راه افزایش مشارکت است که سپاه میتواند مواردی که انتخابات را ناسالم جلوه میدهند را خنثی کند و از سیستم نظام دفاع کند و به طور طبیعی عوامل مخل را میتواند شناسایی کند. کسانی ممکن است با مطرح شدن انتخابات مکانیزه قصد نفوذ در مراحل انتخابات و قصد اخلال در روند برگزاری سالم انتخابات را داشته باشند. سپاه میتواند ضریب امنیتی این حوزه را افزایش دهد. در حوزه امنیت فیزیکی نیز این گونه است. مردم اگر احساس کنند که کشور در امنیت است و در یک بستر امنیتی کافی انتخابات برگزار میشود، این حائظ اهمیت است تا جائی که احساس بکنند اگر پای صندوق حضور پیدا کنند احتمال آسیب جسمی و نبود امنیت متوجه آنها خواهد بود. پس هر چه ما بتوانیم ضریب امنیتی را بالا ببریم به مشارکت کمک خواهد کرد.
مورد دیگر افزایش امید در مردم است. متأسفانه امروز کسانی که خواسته یا ناخواسته بر طبل ناامیدی میزنند زیاد هستند. این رفتارها غالبا بدلیل نگاههای جناحی و ضعف بصیرت عمیق است به طوری که امروز در چارچوب رقابتها، شاهد نوعی عوامل دلسرد کننده هستیم. یک جناحی ممکن است حتی این گونه تحلیل غلط داشته باشد که اگر مشارکت پایین باشد، کاندیدای آنها برنده میشود.
ما میتوانیم امید مردم را افزایش بدهیم و با عوامل ناامید کننده برخورد کنیم و از طریق توصیههای دوستانه و حتی خواهشها، از طریق کسانی که این افراد تحت تأثیر حرفهای آنها هستند، به آنها توصیههایی داشته باشیم، به کسانی هم میتوانیم تذکر دهیم که این کار آنها صلاح نیست و این گونه تخریب کردن و این گونه رفتار انتخاباتی میتواند به زیان مجموعه نظام تمام شود؛ ضمن این که سپاه با روشنگریهایش - که میتواند یک خانواده بالای ده میلیون نفر تخمین زده بشود- امید ایجاد کند؛ با ارتباطاتی که دارد و با رسانههایی که در اختیار دارد میتواند به افزایش امید مردم کمک بکند و از این بیاعتمادی جلوگیری بکند.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند انتخابات پیشرو نسبت به انتخابات گذشته دارای حساسیتهای ویژهای است. جنابعالی صحنه انتخابات آینده را چگونه میبینید؟
بله هر انتخاباتی حساسیتهای خاص خودش را دارد و طبیعی است که این انتخابات هم یک سری حساسیتهای ویژه خودش دارد که برخی از آنها داخلی است و برخی از حساسیتها وشرایط به صحنه بینالمللی برمیگردد و برخی اتفاقات در عرصه منطقهای که میتواند این حساسیتها را افزایش دهد.
در بعد بین المللی آن چیزی که انتخابات ۹۶ را حساس کرده این است که این انتخابات نخستین انتخاباتی است که بعد از یک دوره تعاملگرایی برگزار میشود و نظام توانسته به طور معجزه آسا اثبات کند که امریکاییها در دوران تعامل هم به دنبال برقراری مذاکره واقعی و صادقانه نیستند و همان سیاستهای سلطه جویانیشان را دنبال میکنند؛ لذا این انتخاباتی که داریم در این شرایط که بدعهدی امریکاییها و عمل نکردن آنها به تعهداتشان در قبال برجام و برداشتن تحریمها اثبات شده، به طور طبیعی یک نگاه تعاملگرایانه با غرب از داخل با بن بستهایی مواجه شده که در اولین آزمونش این علائمش بروز خواهد کرد.
حساسیت دیگر از جهت بیرونی است که به هر حال یک تیم جدیدی در امریکا روی کار آمده که برایش این انتخابات مهم است و حتماً روی نتایج آن و آنالیز آرا حساب خواهد کرد و بر اساس نوع ورود مردم، میزان ورود، کیفیت و کمیت، برای آینده تصمیمگیری خواهد کرد. چون تقریباً ابتدای کار دولت امریکاست لذا مناسبات سیاسیشان را بر اساس آن تنظیم خواهند کرد و انتخابات از این جهت پیامهای خاصی میتواند داشته باشد.
در سطح منطقه ما با اتفاقات مثبت و منفی مواجه هستیم. یک اتفاق مطلوب و معجزهآسا پیروزی جبهه مقاومت در حلب بود. این یعنی پایان سیاست کسانی که یک روزی شعار نه غزه، نه لبنان سر میدادند. این اولین دستاورد سیاست دفاع از جبهه مقاومت در مقابل کسانی است که برای سقوط اسد لحظه شماری میکردند. امروز دستاورد آن را ما در سوریه و عراق میبینیم. این سیاست جواب داده و قدرت فرامنطقهای ما پاسخ مثبت داده و امروز ما داریم آن را میبینیم. در این شرایط طبیعی است که رأی مردم و نوع انتخابشان بسیار سرنوشت ساز است و میتواند نتایج بسیار مطلوبی را بر روند پیروزیها داشته باشد تا ما بتوانیم بر اساس این انتخاب هوشمندانه شاهد ادامه این پیروزیها در عرصه منطقه باشیم.
حساسیت دیگر برمیگردد به اوضاع داخل کشور که ما به هر حال انتخاباتهایی در دورههای گذشته برگزار کردیم که متأسفانه بر اثر رقابت بیش از حد جناحی و نزاعهای حاشیهای جناحها، اصل مشکلات مردم و پاسخ به نیازهای ملت، حل مشکلات کشور و کارآمدی نظام زیر سؤال قرار گرفته است؛ لذا میشود با یک نگاه نو سطح منازعه بین جناحهای سیاسی را کاهش داد و شاید حرکتهایی در این انتخابات صورت بگیرد که بخواهد بر این رویه غلط فائق بیاید. یکی از حساسیتهای این انتخابات میتواند میزان اقبال آنها به این حرکت آزمایش شود و ببینیم تا چه حد مردم از این حرکتهای فراجناحی استقبال میکنند. نکته بعدی این است که ما یکی از معضلاتمان در انتخاباتهای گذشته نگاه بیش از حد برد و باختی بوده است که جناحها فکر میکردند که میدان رقابت انتخابات شبیه به یک زمین فوتبال است که باید در آن گل زد و از میدان پیروز بیرون آمد و طبیعی است که برای حل مشکلات کشور این یک رویه غلط است و نمیتواند مشکلات کشور را پاسخ بدهد. طبیعی است که کسانی که خیال میکنند انتخابات صرفاً برد و باخت است نه برنامهای برای انتخابات دارند و نه تیم لازم را فراهم کردهاند. غالب رؤسای جمهوری که ما فکر میکردیم که در یک حالت شگفتی به قدرت رسیدهاند، خودشان معترف بودند که فکر نمیکردند پیروز انتخابات شوند و کسانی که فکر نمیکردند پیروز انتخابات باشند و میگفتند فکرش را هم نمیکردیم انتخاب شویم، بدیهی است که تیم و برنامه هم نداشته اند. کسی که این گونه به قدرت برسد نمیتواند از عهده مشکلات بزرگ برآید و در خوشبینانه ترین حالت فقط میتواند کشور را اداره کند و به دولت بعد تحویل دهد.
نکته دیگر اینکه کاملاً منطقی و طبیعی است که ما در روند رو به رشدمان باید رئیسجمهوری انتخاب کنیم که ضعفهای دولتهای گذشته را نداشته و نقاط قوت آنها را داشته باشد، ولی می توان ادعا کرد که از نگاه مردم دولت های اینگونه نبوده اند، استناد این ادعا این است که بعضی از اوقات اقبال مردم به دولتهای قبلی بیشتر است که نمونه آن را در بحث بازگشت آقای احمدینژاد شما مشاهده میکنید و یا ثبت نام آقای هاشمی. این شاید یک مقدار نیاز به کالبدشکافی بیشتر داشته باشد اما ظاهر قصه نشان میدهد که وقتی کسی میآید در دو قطبی با آقای هاشمی هم پیروز میشود و مورد اقبال قرار میگیرد ولی عملکردش بعد از هشت سال کاملاً برعکس نتیجه می دهد و رقیب گذشته او مورد اقبال است، نشان میدهد که تیم وی موفق عمل نکرده و عملکردش در پاسخ به مشکلات مردم مثبت نبوده است. درحقیقت ضعفها و اشکالاتش به گونهای بوده که مردم ترجیح میدهند بعد از هشت سال، به شانزده سال قبل برگردند !.
در این روند انتخاب رؤسای جمهوری که این گونه ضعف داشته اند و نتوانسته اند دولتهای قوی شکل دهند، یکی از حساسیتهای انتخاباتی شان این بوده که با کسانی رقابت کنند که فرد محوری و رقابت فردی آنها شاکله اصلی رقابت باشد، نه برنامه محوری، تیم محوری و عملکرد منطقی گذشته آنها؛ یعنی سطح رقابت را به جای کاندیداهای ریاست جمهوری به عنوان دو فرد بکشانند. یکی از حساسیتهای مهم آینده این است که ببینیم مردم چگونه از این حرکت استقبال خواهند کرد.
با نگاهی که جنابعالی از رقابتهای انتخاباتی آینده ترسیم میکنید. اگر شاهد حضور تیمی جناحهای سیاسی در رقابتهای انتخاباتی آینده باشیم، در این وضعیت صفبندیهای سیاسی چگونه رقم خواهد خورد و رقابت بین کدام جناحها و رقبای انتخاباتی شکل خواهد گرفت؟
در یک طرف رقابت که ائتلاف اصلاحات و اعتدال قرار دارد و ظاهراً هم ادامه ائتلاف برایشان اجتنابناپذیر است، یک تیم مستقر است که البته تلاشهای زیادی هم برای تغییرش انجام شده اما با تغییرات زیادی مواجه نبوده است. لذا یک طرف رقابت کاملاً مشخص است. یعنی یک طرف خواسته یا ناخواسته میدانند که اگر به آقای فلانی رأی بدهند چه کسانی در تیمش و همکار او هستند. دولت و اجزای آن کاملاً مشخص است. حداکثر این دولت میتواند دو سه تا اعضای کابینهاش را تغییر دهد اما سیاست و برنامهاش مشخص است. اما طرفی که میخواهد با این دولت رقابت بکند، طبیعی است که اگر بخواهد فردی بیاید ظهور و بروز بکند خیلی کار برایش سخت خواهد بود. چرا؟ چون با یک تیم مواجه است که تمام اعضای آن به نوعی سعی میکنند از عملکردشان دفاع بکنند. کسانی که تریبون دارند، رسانه دارند ودر قدرت هستند. طبیعی است که رقیب اگر بخواهد در چنین وضعیتی، فردی عمل کند خیلی شانس پیروزی در انتخابات نخواهد داشت. لذا به نظر میرسد که یک کار منطقی و عاقلانه برای رقابت با دولت این است که تیمی وارد شوند و دولت جدید معرفی بکنند. حالا ممکن است چند تیم معرفی شود، این ایرادی ندارد چرا که مردم می توانند بین تیمها دست به گزینش بزنند. به نظر می رسد رقابت اصلی در این دوره بین اصولگرایان و دولت و با محوریت تیم اجرایی آنها باشد.
حسن ورود تیمی این است که تیمهای متعدد میتوانند ادغام شوند و چند تیم لیگ و دسته پایین میتوانند به یک تیم ملی برسند و یک تیم بهتر را خلق کنند و خود این حالت به اینها ثابت خواهد کرد که ظرفیت اشتراک هم دارند. چون قرار است کار جمعی انجام شود. کسی که یک تیم ضعیفی را دارد دنبال میکند خود به خود ممکن است به این نتیجه برسد که اگر بخواهد بیاید در کسی که شانس بیشتری دارد سهیم بشود، با اقبال بیشتری مواجه خواهد شد. حالا مثلاً یک سهمی را داشته باشد تا این که اصلاً سهمی عایدش نشود. در رقابت فردی دیگر این سهم قابل تفکیک و تقسیم و به اشتراک گذاری نخواهد بود. لذا ما باید انتخابات ریاست جمهوریمان را مثل انتخابات مجلس به سطح تیمی برسانیم و مردم لیستی عمل کنند و گروهها و احزاب بتوانند در تشکیل قدرت اجرایی مشارکت کنند. یکی از پیامدهای شخص محوری این است که رسیدن به ائتلاف بر سر فرد کار بسیار سختی است اما در تیم این مشکل کاهش پیدا میکند.
با تشکر فراوان از دکتر عبداللهیفر که وقتشان را در اختیار پایگاه اطلاعرسانی بصیرت قرار دارند.
مصاحبه: اکبر کریمی
منبع: سایت بصیرت
آخرین نظرات