یادداشت: رئیسجمهور دیشب در گفتوگوی زنده تلویزیونی با مردم از شبکه اول سیما، به پرسشهایی درباره موضوعات مختلف، از جمله اشتغال و بیکاری، برجام، مسکن، آسیبهای اجتماعی، سرمایهگذاری خارجی و … پاسخ دادند. این پاسخها بازتابها و تحلیلهای گوناگونی را در مخاطبان مختلف از رسانهها و جریانهای سیاسی گرفته تا مردم بازتولید کرد و هر یک به اقتضای وضعیتشان و نسبتی که با مشکلات و موضوعات مطروحه در پاسخهای رئیس دولت برقرار میکنند، به ارزیابی سخنان وی پرداختند.
اساساً در جهان امروز که به مدد وجود رسانههای گوناگون و توسعه خیرهکننده ابزارهای اطلاعرسانی نهادهای قدرت و قوای حاکمیتی در اتاق شیشهای قرار دارند و چیزی از منظر مردم پنهان نبوده یا لااقل زیاد پنهان نمیماند، پاسخگویی امری سخت و پیچیده و البته از منظری دیگر سهل و ممتنع شده است. سهل و ممتنع از این نظر که زبان واقعیت یک چیز است و زبان آمار و ارقام چیز دیگری است؛ اما سنجش و ارزیابی مردم با عبور از صافی و فیلتر مشکلات روزمره و معضلات گوناگون آنها و نسبتسنجیای که با وعدههای انتخاباتی به دست میآید، شکل میگیرد.
ضروری است که دولت متوجه این نکته باشد که ۹ ماه مانده به اتمام دوره دولت یازدهم باید کارنامه ارائه کند تا برنامه. در ایجاد اشتغال به جای نقد بازه زمانی سالهای ۸۵ تا ۹۰، باید بگوید که در سه سال گذشته چقدر شغل پایدار ایجاد شده است. اگر برجام این همه دستاورد داشته است، پس چرا مسئولان دولتی در پاسخ به مشکلات بانکی بحث تحریم و برجام و این موضوع را که هنوز کشورهای خارجی و بانکهای اروپایی به صورت عملی با ایران کار نمیکنند، مطرح میکنند و شاهد تغییر جدی در وضعیت زندگی مردم نیستیم.
آیا گفتن اینکه «این حقوق نامتعارف مخصوص قوه مجریه نیست در قوای دیگر هم هست. حتی در نهادهای انقلابی»! حل مشکل و احصای اقدامات انجام شده در این مورد است یا فرافکنی مسئولیت؟ البته مردم به زودی بهترین داوری را خواهند کرد.
منبع: سایت بصیرت
حرف روز/ زبان واقعیت، زبان آمار!
آخرین نظرات