با ظهور سونامی اینترنتی درجامعه و دربین جوانان، شاهد ظهور پدیده های تازه ای هستیم که مخاطبان اصلی آنها، اغلب اوقات، جوانان هستند. پدیده قمار اینترنتی و دعوت به خانه های قمار، به عنوان پدیده ای نسبتا تازه، در فضای مجازی ظهور کرده است و ازافراد علاقمند دعوت می کند تا در خانه های پوکر حضور یابند و به قمار و بعضا خوشگذرانی هایی، بپردازند.
فرآوری: فاطمه ناظم زاده-بخش اجتماعی تبیان
خانه پوکر چیست؟
خانه پوکر، همان قمارخانه های سابق است که امروز تغییراتی کرده اند و بیشتر شبیه به باتلاقی فسادانگیز برای غوطه ور شدن افراد بخصوص جوانان بشمار می آیند.
شاید اینطور تصور کنیم که این مکان ها، در خانه های مندرس و قدیمی واقع شده اند، در حالیکه خانه های پوکر اغلب دراماکن شمال شهر و برج های گران قمیت با دکوراسیون های مجلل شکل گرفته اند وحلقه اول و دوم آن را افراد مورد اعتماد و شناخته شده و صاحبان و مدیران قمارخانه ها تشکیل می دهند.
تعداد قماربازان با تبلیغات چهره به چهره، دعوت های حضوری درکنار گروه های قمار باز اینترنتی در حال گسترش است که با انواع مشروبات از مشتریان خود پذیرایی می کنند.
انواع بازی های قمار چه بصورت حضوری با وسایل وچه غیرحضوری بوسیله اینترنت، توسط قماربازان حرفه ای که برخی از آنها از خارج به کشور آمده اند، هدایت می شود. این افراد پول های برده شده در قمار را به صورت ارز از کشور خارج می کنند.
علاوه بر این انواع شرط بندی ها در قالب سرگرمی، حاشیه های برای این قماربازان است.(1)
حال و هوای قمارخانه ای در تهران
اینجا در خانههای پوکر تهران خبری از نورهای نئونی و چراغهای چشمک زن نیست. همه چیز در سکوت برگزار میشود و صاحبخانه هر چند دقیقه با وسواس به همه بازیکنان تذکر میدهد.
یک آپارتمان تقریباً قدیمی در شمال شهر تهران، محل جمع شدن بازیکنان این بازی است. جایی که با کمک یکی از دوستان توانستم چند ساعتی را در آنجا بگذرانم.
او میگوید: «به طور معمول هفتهای سه تا چهار شب این بازی در صورت به حد نصاب رسیدن بازیکنان برپا میشود.» اما برنده اصلی بازی صاحبخانهای است که به «کانیات بگیر» شهرت دارد؛ ماهی 4 میلیون اجاره آپارتمان میدهد و شبی 20 میلیون در میآورد. همین ارقام میلیونی باعث شده خانههای بازی پوکر در تهران رو به افزایش باشد. حدود 100 خانه.
ساعت تقریباً دوازده شب است. توی راهپله آپارتمان از پشت در ورودی هیچ صدایی بیرون نمیآید. با دوستم وارد خانه میشویم.
انواع بازی های قمار چه بصورت حضوری با وسایل وچه غیرحضوری بوسیله اینترنت، توسط قماربازان حرفه ای که برخی از آنها از خارج به کشور آمده اند، هدایت می شود. این افراد پول های برده شده در قمار را به صورت ارز از کشور خارج می کنند
یک آشپزخانه و دو اتاق خواب که در یکی تخت دونفره بزرگی گذاشتهاند و در اتاق دیگر بسته است. صدای همهمه خفیفی میآید. هشت نفر دور میز بزرگی نشستهاند. یک جوان که به نظر ایرانی نمیآید کارتها را پخش میکند.
دوستم مرا با اسم دیگری به صاحبخانه معرفی میکند. کارتها در حال پخش شدن هستند. صاحبخانه از جایش بلند میشود، مرا به سمت در راهنمایی میکند، میپرسد نوشیدنی چیزی میل دارید؟ متوجه میشوم نباید در اتاق بمانم و با او به آشپزخانه میروم.
دوستم با چشمان قرمز از اتاق بیرون میآید تا باهم حرف بزنیم. به بالکن میرویم تا هوای تازهای به صورتم بخورد. او برایم از روزهایی میگوید که بازی پوکر را در سایتهای پوکر و با پول تو جیبی که از پدر و مادرش میگرفت شروع کرد. اما حالا بشدت آلوده شده است. گویا به تدریج این بازی به اعتیاد تبدیل می شود.
او برایم از پولهایی که در این خانهها رد و بدل میشود میگوید: «هر کس که وارد میشود همان ابتدا پول را به حساب صاحبخانه واریز میکند و او از آن پول خرید میکند. شام و نوشیدنی و دود کردنی. آخر بازی هم ژتونها را میشماریم و صاحبخانه پول افراد برنده را به حساب آنها میریزد و درصد خودش را برمیدارد.
بازی با یک میلیون تومان شروع میشود و سقفی ندارد
او می گوید بعضی از خانه های قمار خیلی مجلل هستند. پنت هاوس برج و پر از مشروبات گران قیمت و مواد مخدر جورواجور. گاهی هم سرویسهای عجیب و غریبی به بازیکنها میدهند.
برایم توضیح میدهد که گاهی اتفاقات عجیب هم در این خانهها میافتد: «خودم هم چند باری برایم پیش آمده بخصوص آن اوایل که خیلی فوت و فن ماجرا را نمیدانستم.» گاهی صاحبخانهها آدمهای پولدار و کم تجربه را با ترفند به خانه میکشانند و بازیکنهایی را که امین خودشان هستند برای بازی میآورند و روبه روی فرد هدف میگذارند و بدون اینکه طرف پولدار بداند، جیب او را خالی میکنند.
دوست من هم یکی از همانهایی است که چند سال پیش پول کلانی در یکی از این بازیها باخته و حالا به نظر خودش در حال زنده کردن آن پول است. از او میپرسم آیا خانمها هم در این بازی شرکت میکنند؟ میگوید: «آره خیلیها هستند که علاقهمندند و بازیکن های خوبی هم هستند. من چند نفر را میشناسم که حتی خانه پوکر هم دارند.»
زنگ در به صدا در میآید و صاحبخانه که مرد میانسالی است جعبههای بزرگ غذا را از فروشنده میگیرد و روی میز میگذارد. آقای دکتر شاد است و بقیه عصبی. غذای خود را میگیرند و هر کدام گوشهای مینشینند و بعضی کنار هم. اکثراً جوان هستند و از سوئیچهایی که روی میز است میشود فهمید کسی ماشین زیر صد میلیون تومان ندارد.
پسر جوان لاغر اندام از بقیه عصبیتر به نظر میرسد، گویا پول زیادی باخته. چند قاشق غذا میخورد و نگاهی به اطراف میکند؛
اگر ورود هر فن آوری به جامعه با بستر سازی فکری و فرهنگ کاربردی مناسبی همراه نباَشد عوارض و آسیب های بیشتری را به نسبت محاسن و امتیازاتش در جامعه درپی خواهد داشت.
صاحبخانه دستهایش را توی هوا تکان میدهد و بقیه را آرام میکند. صدای خندهها توی سرم میپیچد و نگاههای تند و تیز بقیه را بیشتر حس میکنم. پسر جوانی کنارم روی مبل نشسته و سرش توی گوشی است.
ساعت یک نیمه شب است اما در خانه پوکر انگار تازه ساعت 7 غروب است. هر چه چشم میچرخانم ساعتی روی دیوار نمیبینم. انگار به تقلید از کازینوهای لاس وگاس اینجا هم از ساعت دیواری خبری نیست تا بازیکنان مرور زمان را احساس نکنند و پول بیشتری خرج کنند.
بعد از خوردن غذا هر کدام سیگاری روشن میکنند و بعضی گراس میکشند. (2)
با پوکربازها وارد اتاق میشوم. هر کدام سرجایشان مینشینند. یک اسکناس 100 دلاری وسط میز کنار ژتونها و ورق بازی خودنمایی میکند.
موقع نشستن بعضیها در گوشی حرف میزنند و موبایلشان را روی میزهای کوچکی که گوشههای اتاق و کنار دستشان است میگذارند.
صاحبخانه بیرون میآید و میرود طرف بالکن طوری که کسی نبیند. دوستم هم میرود سمتش و در گوشی حرف میزنند. از او میپرسم صاحبخانه دوستت است؟ میخندد و میگوید: «اگر دوستم نبود که نمیتوانستم تو را اینجا بیاورم.»
سرم گیج میرود و از دوستم خداحافظی میکنم. او هم به سمت اتاق میرود و صدای بازیکنها که از اصطلاحات مخصوص بازی پوکر استفاده میکنند، توی خانه میپیچد؛ چک، چک، کال، ریز…
چه باید کرد؟
آنچه مشخص است اینکه گرد همایی از این قبیل، آسیب های جدی را متوجه افراد و خصوصا جوانان می کند.
ضروری است که خانواده ها ونخبگان اجتماعی وارد میدان شوند و با اطلاع رسانی و آگاه سازی، اهداف شوم این گونه مراکز سیاه و خانمان سوز را برملا سازند و اجازه ندهند آسیب جدیدی بر آسیب موجود افزون گردد.
اگر ورود هر فن آوری به جامعه با بستر سازی فکری و فرهنگ کاربردی مناسبی همراه نباَشد عوارض و آسیب های بیشتری را به نسبت محاسن و امتیازاتش در جامعه درپی خواهد داشت.
هرچند نیروهای امنیتی وانتظامی با هوشیاری به شناسایی سرنخ ها به مبارزه با این گونه اماکن پرداخته اند اما لازم است تا خانواده ها برای برخورد اساسی و ریشه ای، نیز کمک کنند و اجازه ندهند فرزندانشان به گرداب هولناک قمار کشیده شوند. هر چقدر هم که نهادهای دولتی و اجتماعی در این زمینه ها نقش داشته باشند، باز هم به نظر می رسد که نقش خانواده بسیار مهمتر است و آگاه سازی که از طریق خانواده به فرزندان منتقل می شود، می تواند مهمترین ترمز و زنگ خطر برای آنها باشد تا گرفتار چنین آسیب های خانمان سوزی نشوند.
پی نوشت:
1- "قمارخانههای جدید در تهران"، خبرآنلاین، 1395
2- "در خانه های پوگر چه می گذرد؟” فارس،1395
منابع : خبرآنلاین، فارس
آخرین نظرات